در ادامه بیان اهمیت و توضیحات لازم درباره مدل ذهنی، به ترجمه یکی از مقالات سایت hubspot پرداختهام:
تا به حال به این فکر کردهاید که چرا دو فکر بهتر از یکی و چهار فکر بهتر از دو فکر است؟
دلیل آن این است که همه ما محدود به تجربیات، تعصبات و حوزههای تخصص خود هستیم.
این حوزههای تخصص منجر به "مدلهای ذهنی" میشوند، تفکراتی که ما همیشه از آنها استفاده میکنیم اما ممکن است متوجه آن نشویم.
همکار شما در بخش فروش سابقه ذهنی متفاوتی نسبت به شما دارد، و این یعنی که او میتواند ایدههای متفاوتی را مطرح کند. شما ممکن است بیشتر وقت خود را صرف خلق محتوای روزانه کنید و این درک منحصر به فردی از صدای برند و موقعیت برند در صنعت به شما بدهد. در همین حال ، همکار شما ممکن است بیشتر وقت خود را صرف صحبت با مشتریان کند و دید خود را نسبت به آنچه که صنعت شما در حال حاضر به آن نیاز دارد نشان دهد.
در کنار هم قرار گرفتن شما و همكارتان که ذهنیت فروش دارد در یک اتاق، میتواند یک مشکل چالش برانگیز را حل کند.
اما هر زمان که بخواهید تصمیم مهمی بگیرید، میزبانی یک میزگرد (گفتگو) کاملاً امکان پذیر نیست. به صورت فردی، ما باید قادر باشیم هر بار که با مشکل جدیدی مواجه میشویم، به طور متفاوت در مورد مشکلات کسبوکارمان فکر کنیم.
خوشبختانه، راهی برای شکل دادن فرآیند تصمیمگیری و بدست آوردن تاثیر "دو تفکر" توسط خودتان وجود دارد: مدلهای ذهنی
مدل ذهنی چیست؟
مدل ذهنی یک فرآیند فکری خاصی است که برای بررسی یک مشکل از آن استفاده میشود.
انواع زیادی از مدلهای ذهنی شناختهشده وجود دارند، و هر یک از آنها یک دیدگاه منحصر به فردی از یک مفهوم خارجی را به منظور کاهش پیچیدگی خود ایجاد میکنند. به طور خلاصه، این روش تفکری برای معنی بخشیدن به هر چیزی است.
یک مدل ذهنی راهی برای بررسی یک مشکل است. همانطور که جیمز کلیر، توضیح میدهد: "هر مدل ذهنی چارچوب متفاوتی ارائه میدهد که برای نگاه کردن به زندگی از آن استفاده میشود... اگر یک جعبهابزار بزرگتر از مدلهای ذهنی ایجاد کنید، توانایی خود برای حل مشکلات را بهبود خواهید بخشید زیرا گزینههای بیشتری برای رسیدن به پاسخ درست خواهید داشت. این یکی از روشهای اصلی است که مردم واقعا عالی، خودشان را از تودههای افراد باهوش جدا میکنند."
مونگر، دوست نزدیک و همکار وارن بافت، به دلیل علاقهاش به روانشناسی، شناخته شده است.
او در مورد موضوع تصمیمگیری و به صورت خاص در کسبوکار، پیشنهاد میکند که مدلهای ذهنی متعددی وجود دارند که میتوانند به ما کمک کنند تا مشکلات دشوار را کنار گذاشته و حل کنیم. مونگر میگوید:
" اگر فقط حقایق مجزا را به یاد داشته باشید و سعی کنید آنها را به عقب برگردانید، واقعا چیزی نمیدانید؛ اگر حقایق با یک «تئوری مشبک» به هم نپیوندند، شما آنها را به شکل قابلاستفاده نخواهید داشت."
این شبکه مشبک، مدلهای ذهنی است که به ما اجازه میدهد در صورت نیاز، دیدگاه خود را درباره یک چالش تنظیم کنیم. از این گذشته، هر مسالهای به یک شکل به ما ارائه نمیشود یا نمیتوان از همان نقطه نظر درباره آن تصمیم گرفت. هرچه مدلهای ذهنی بیشتری را تجربه کنید، با چالشهایی که سر راهتان قرار میگیرند، سازگارتر خواهید شد.
بنابراین، شما از کجا شروع به ساخت "شبکه مشبک" مدلهای ذهنی خود میکنید؟ در ادامه به برخی از رایج ترین مدلهای ذهنی خواهیم پرداخت.