ویرگول
ورودثبت نام
Hosna mahmoudizadeh
Hosna mahmoudizadeh
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

به مناسبت روز کودک که تاریخش گذشته ! (2)


نامه ی اولی که برای شما نوشته بودم .
نامه ی اولی که برای شما نوشته بودم .


من در دنیایی هستم که فقط من شما را می بینم
من در دنیایی هستم که فقط من شما را می بینم


اسم نامه : به امید دنیایی خندان

این نامه واقعی نیست و همش تخیلات من هست

نامه ای به شما : این بار می خواهم به جواب های سوال هایم برسم پس می خواهم شما یعنی خانواده ام به من پاسخ سوال هایم را بدهید ( اولین سوالم ) چرا مردم تا من را می بینند همیشه برایم دل می سوزانند مثلا همین دیروز با خانم عُمرانی و شما رفتیم بیرون خونمون ( خانه ی کودکان بی سرپرست ) هر کسی رد می شد می گفت آخی چقدر معصومند یا دلم براشون می سوزه یا آخی کاش می تونستیم بهشون کمک کنم "من واقعا به کمک این ها احتیاج ندارم من شما رو دارم" (دومین سوالم ) چرا توی این خونه یا بیرون خونه مردم وقتی اسمم رو نمی دونند بهم می گن یتیم اصلا یتیم یعنی چی معنیش چیه مگه چه چیز من بده که بهم میگن یتیم ( تنها به من نمی گن به بچه های خونمونم می گن ) یک چیزی وقتی کلمات موقع تایپ کردن بهم هم می چسبند فکر می کنم خودمون هستیم توی خونمون ( خانه ی کودکان بی سرپرست ) ( سومین سوالم ) چرا وقتی می خوام برم بیرون باید با خانم های توی خونمون برم شما که کنارم هستید ( چهارمین سوالم ) چرا مردم برای من وسایل می فرستند مگه من وسایل خودم رو ندارم ( پنجمین سوالم ) چرا وسایل خونمون توی این خونمون نیست من اون وسایل رو بیشتر دوست دارم ( ششمین سوالم ) چرا خانم خاوایی همیشه درباره ی من از خانم عُمرانی سوال می کنه مثلا میگه" چطور امده اینجا " خوب جوابش میشه خودت امدی خونمون اما خانم عُمرانی بهش می گه " والا نمی دونم چطور امده اینجا خانم مدیر هم بهمون نمیگه " ( اون زنه که بهش می گن مدیر اینقدر ازش بدم میاد بهم میگه اگر اینجا نبودی سواد نداشتی چون قبلش بهش گفته بودم از خونمون ( خانه ی کودکان بی سرپرست ) بره بیرون خوب راست میگفتم دیگه اون توی خونه ی ما هست اما اون موقع من رو توی اتاقم گذاشت و در هم قفل کرد ) ( هفتمین سوال ) چرا خانم عمرانی نامه های من رو که برای شما مینویسم مثل همین نامه میده به اون زنه ( مدیر ) من که برای شما می نویسم و می گذارم پشت پنجره یک روز رفتم از زنه (مدیر ) بگیرم بهم نداد و من رو توی اتاق گذاشت و در رو قفل کرد
از بودن شما در کنار خودم خوشحالم چون بین این همه فرد شما را دارم
به امید دیدار دوباره ی شما f.r

امضا

این نامه واقعی نیست و همش تخیلات منه

روز کودکنامه ای به شماخانوادهخانه ای به نام خانه ی کودکان بی سرپرستدلنوشته
داشتن اعتقادات متفاوت نباید موجب جدایی انسان های #باشعور شود!《یک ESFP :◇》
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید