تمرکز را تا چه حدی تجربه کردید؟
شده تا به حال از شدت تمرکز احساس کنید که به تمام امیال خود غالب شدید و هیچ کششی در وجود شما نیست و همه وجودتان بر چیزی متمرکز شده ؛ هنگامی که سلول های مغز درگیر یک چالش سنگین میشوند و احساس تیزی و برندگی عجیبی به مغزتان دست میدهد ؟
شده تا به حال روحی که در شما مثل طنابی بین نیرو های درونی تان در کشمکش بوده بر یک دغدغه آرام گرفته و از آن حالت آوارگی و سرگردانی خارج شود؟
اگر از تمرکز بر موضوعی به شوق رسیدید و حالت گرمایی در دل خود احساس کردید و هر روزی که از آن میگذرد آتش حرارت آن ، در دلتان فزونی میگیرد تا جایی که از شدت حرارت هر چه در قلبتان به غیر خودش حاضر است را تلف میکند ؛ بدانید از مرز تمرکز به عشق رسیدید.
تمرکز وقتی در وجود آدم با علاقه همراه شود منتهی به عشق است .
چند سال از عمرتان میگذرد و عاشق ارزشمندترین تان ،خودتان و هستی تان نشدید ؟
راهش دشوار نیست ، اگر هر روز دقایقی بر وجود خودتان تمرکز کنید ، زیبایی های درون شما ، شما را عاشق خودتان و خلقت تان و (اگر بیابید ) خالق تان میکند .
کسی که وقتی شما را خلق کرد به خودش آفرین گفت .