ویرگول
ورودثبت نام
حسین دادخواه
حسین دادخواه
خواندن ۶ دقیقه·۲ ماه پیش

🔴 ابروهای حبیب ابن مظاهر و مدیریت چالش‌ها!

نقل شده حبیب ابن مظاهر، در #کربلا پیشانی بندی می‌بست که روی ابروهای سفید او را بگیرد

چرا؟

چون میخواست اعضای خانواده امام‌حسین‌ (ع) و بچه‌های کاروان متوجه سفید بودن ابروهای ایشان نشن و نگن که یارهای رهبرشون خیلی پیر هستن و شاید ناتوان شدن! و شدت پیر بودن ایشان باعث نگرانی و اضطراب در آن بزرگواران نشه.

این داستان حبیب ابن مظاهر درس مهمی برای مدیران و رهبران تیم‌ها داره که به مناسبت #محرم و به بهانه این نقل، میخوام در موردش بنویسم و بشنوم…

در مواقع بحرانی رهبران نباید مشکلات و نگرانی‌های خودشون رو به تیم منتقل کنن. بلکه باید با حفظ آرامش و اطمینان، به تیم‌شون اعتماد به نفس بدند و از اضطراب و نگرانی آن‌ها جلوگیری کنند. همان‌طور که حبیب با پوشاندن ابروهای سفیدش، اعضای خانواده امام حسین (ع) را از نگرانی درباره سن و توانایی خود بازداشت، مدیران نیز باید با #مدیریت درست و کنترل شرایط، تیم‌شون را در برابر مشکلات محافظت کنند و از ایجاد اضطراب در بین اعضای تیم جلوگیری کنند.

البته موارد خاص یا اهداف خاصی هم هست که ترجیح داده میشه بخشی از چالش‌ها به تیم منتقل بشه که جلوتر در موردش میگم.

این درس مدیریتی نشان میده که رهبران باید همیشه به فکر رفاه و آرامش تیم خودشون باشن و با تدابیر مناسب، از تأثیرات منفی مشکلات و بحران‌ها بر عملکرد و روحیه تیم جلوگیری کنن.

احتمالا شما هم مدیرهایی رو تجربه کردین که از استرس‌شون استرس گرفته باشین! (خیلی بده)

در ادبیات مدیریتی، اصولی مثل آنچه در داستان حبیب ابن مظاهر به چشم می‌خوره، به صورت گسترده مورد بحث و بررسی قرار گرفته‌ان، این اصول تحت عنوان‌های مختلفی مانند رهبری بحران، مدیریت اضطراب، و حفظ روحیه تیمی شناخته می‌شن.

در این کتاب‌های معتبر، به این اصول اشاره شده که شاید براتون جذاب باشه و دوست داشته باشید بخونید:

  1. "Leaders Eat Last" نوشته Simon Sinek:

این کتاب به اهمیت نقش رهبران در ایجاد محیطی امن و پشتیبانی‌کننده برای تیم‌ها می‌پردازد. Sinek تاکید می‌کنه که رهبران باید برای رفاه و آرامش اعضای تیم‌شون تلاش کنند تا آن‌ها بتونن بهترین عملکرد را ارائه بدن.

  1. "The Hard Thing About Hard Things" نوشته Ben Horowitz:

هوروویتز در این کتاب تجربیات خودش در مدیریت بحران‌های بزرگ در شرکت‌های فناوری رو به اشتراک گذاشته و توضیح می‌ده که چگونه مدیران باید در مواقع سخت و دشوار اعتماد به نفس و آرامش خودشون رو حفظ کنن و به تیم اطمینان خاطر بدن.

  1. "Dare to Lead" نوشته Brené Brown:

برنه براون در این کتاب به اهمیت شجاعت و آسیب‌پذیری در #رهبری اشاره می‌کنه و توضیح میده که چگونه رهبران می‌تونن با حفظ آرامش و نشان دادن انسانیت خود، #اعتماد و همبستگی را در تیم تقویت کنن.

  1. "Managing the Unexpected" نوشته Karl E. Weick و Kathleen M. Sutcliffe:
    این کتاب به بررسی سازمان‌هایی می‌پردازه که به خوبی می‌تونن با شرایط غیرمنتظره و بحران‌ها مقابله کنن. (فکر کنم نیاز نیست توضیح بدم که چقدر شرایط دنیا و ایران غیرمنتظره و غیرقابل پیش‌بینی شده!)

نویسندگان توضیح می‌دن که چگونه رهبران باید در مواقع بحران، آرامش و #تمرکز خودشون رو حفظ کنن و از انتقال نگرانی‌ها به #تیم جلوگیری کنن.

  1. "The Five Dysfunctions of a Team" نوشته Patrick Lencioni:

این #کتاب به بررسی مشکلات رایج در تیم‌ها و راهکارهای مقابله با آن‌ها می‌پردازه.

لنسیونی توضیح می‌ده که چگونه رهبران می‌تونن با #مدیریت درست و حفظ اعتماد و همکاری در تیم، از بروز اضطراب و نگرانی جلوگیری کنن.

این کتاب‌ها با ارائه تجربیات و مثال‌های واقعی، به مدیران کمک می‌کنن تا بهتر بتونن در مواقع بحرانی رفتار کنن و تیم‌های خودشون رو به بهترین شکل ممکن هدایت کنن.

چرا کنترل نگرانی؟

  1. حفظ روحیه و انگیزه تیم:
    • اگر اعضای تیم احساس کنن که کنترل اوضاع در دستان مدیرشونه و نگرانی‌های خودشون رو به آن‌ها منتقل نمی‌کنه، احتمالاً با اعتماد به نفس بیشتری کار می‌کنن. این اعتماد به نفس می‌تونه به حفظ روحیه و انگیزه تیم کمک کنه.
  2. افزایش بهره‌وری:
    • اضطراب و نگرانی میتونه بهره‌وری تیم را کاهش بده. مدیرانی که با حفظ آرامش، جو مثبتی را ایجاد می‌کنن، به تیم کمک می‌کنن تا با تمرکز بیشتری کار کنن و #بهره‌وری بالاتری داشته باشن.
  3. ایجاد اعتماد:
    • وقتی اعضای تیم ببینند که مدیر آن‌ها در شرایط بحرانی همچنان آرام و مطمئن است، #اعتماد بیشتری به او خواهند داشت. این اعتماد میتونه به تقویت #روابط و همبستگی در تیم کمک کنi.
  4. حل مؤثرتر مشکلات:
    • مدیرانی که بتونن در مواقع بحرانی آرامش خودشون رو حفظ کنن، بهتر میتونن مسائل را تجزیه و تحلیل کنن و راه‌حل‌های مناسب‌تری ارائه بدن.

رعایت اصولی مثل حفظ آرامش و جلوگیری از انتقال نگرانی‌ها به تیم توسط مدیران، دلایل زیادی داره اما همزمان، رعایت این اصول باید با در نظر گرفتن مرزها و محدودیت‌های معقول انجام بشه!

یعنی یه جاهای مدیر تصمیم میگیره که بخشی از چالش‌ها را به تیم منتقل کنه و اینجاست بین رهبر خوب و بد و با تجربه و کم‌تجربه مشخص میشه! مرزهای تصمیم‌گیری اینجا خیلی به هم‌ نزدیک هستن!

مرزها:

  1. شفافیت و صداقت:
    • مدیران نباید تمام نگرانی‌ها و مشکلات را از تیم پنهان کنن! #شفافیت و #صداقت در ارتباط با تیم مهمه و اعضای تیم باید به میزان مناسبی از وضعیت واقعی شرکت یا پروژه آگاه باشن. پنهان کردن بیش از حد اطلاعات، میتونه منجر به بی‌اعتمادی بشه. (من تجربه داشتم صبح به عنوان CTO وارد یه شرکت بزرگ شدم ظهر بیکار خارج شدم!!! اینقدر پنهان‌کاری کردن که اولین صحبت با بچه‌های تیم آخریش بود!)
  2. مشارکت تیم در حل مشکلات:
    • در برخی موارد، مدیران باید اعضای تیم را در فرآیند حل مشکلات دخیل کنن. این مشارکت نه تنها میتونه به پیدا کردن راه‌حل‌های بهتر کمک کنه، بلکه به تقویت حس مالکیت و همبستگی تیم هم کمک می‌کنه.
  3. آماده‌سازی تیم برای تغییرات آینده:
    • در صورتی که مشکلات فعلی میتونن منجر به تغییرات مهمی در ساختار، فرآیندها یا وظایف تیم بشن، #مدیر باید اعضای تیم را مطلع کنه تا آن‌ها بتونن خودشون رو برای این تغییرات آماده کنن و به صورت مناسب واکنش نشان بدن. (این خیلی مهمه و یه روز به صورت مجزا فقط در مورد این موضوع می‌نویسم)
  4. ایجاد حس مالکیت و انگیزه:
    • زمانی که تیم احساس کنه در جریان مسائل و مشکلات قرار دارد و نقش فعالی در حل آن‌ها دارد، حس مالکیت و انگیزه بیشتری خواهد داشت. این میتونه به افزایش تعهد و بهره‌وری تیم منجر شود.
  5. پیشگیری از شایعات و بی‌اعتمادی:
    • عدم شفافیت میتونه باعث بروز شایعات و بی‌اعتمادی در بین اعضای تیم بشه. اگر تیم احساس کند که مدیر چیزی را پنهان می‌کنه، ممکنه دچار اضطراب و #استرس بیشتری بشه. شفافیت مناسب میتونه از این مشکلات جلوگیری کنه.
  6. آموزش و توسعه مهارت‌ها:
    • در برخی موارد، اطلاع‌رسانی درباره مشکلات میتونه فرصتی برای آموزش و توسعه مهارت‌های تیم باشد. تیم میتونه از این فرصت‌ها برای یادگیری و بهبود فرآیندهای کاری استفاده کند.

به طور خلاصه

رعایت اصل حفظ آرامش و جلوگیری از انتقال نگرانی‌ها به تیم توسط مدیران میتونه به بهبود روحیه، بهره‌وری و اعتماد در تیم کمک کند. با این حال، مدیران باید این اصل را با شفافیت، صداقت و مشارکت مناسب تیم در حل مشکلات ترکیب کنن تا از بی‌اعتمادی و فشار روانی زیاد جلوگیری بشه. حفظ تعادل و انعطاف‌پذیری در این زمینه خیلی مهمه.

در واقع مدیر حق داره به صورت محدود چالش‌هایی که تیم ربط داره یا تیم می‌تونه در حل کردنش کمک کنه یا تاثیری در فرآیند‌های کاری تیم (یا مسائل مالی تیم) داره را بدون انتقال نگرانی عنوان کنه ولی حق نداره کاری کنه که تیم مضطرب بشه و حتی اگه نیازه باید با دستمال روی ابروهای در هم رفته‌اش رو هم ببنده!

خوشحال میشم نظرات و تجربه‌هاتون رو بگین

پ.ن: اگه از کل مطلب فقط به روایت اولش توجه کردین یا می‌خواهید بپرسید منبعش کجاست! شما یه فرع گرا هستید که بعدا در مورد فرع گرایی و اصل گرایی مینویسم!

اعتماد نفسمدیریتمدیریت کسب و کارمدیریت ریسک
ناجی کسب‌وکارهای نرم‌افزازی، پل ارتباطی بیزینس و صفر و یک
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید