بعضی چیزها رو فقط وقتی یاد میگیری که اشتباهش رو کرده باشی.
توی رُست قهوه، خیلی از یادگیریها نه توی کتاب هست، نه توی دورهها.
یهسری نکتهها فقط زمانی خودشونو نشون میدن که دکمه شروع رو بزنی، دما بالا بره، بوی قهوه عوض بشه، و یهجایی بفهمی «یه چیزی اشتباه پیش رفته».
گاهی اون اشتباه یه تغییر جزئی توی airflow بوده، گاهی چند ثانیه تأخیر تو drop کردن، گاهی فقط یه حس نادقیق توی بینیات.
و جالب اینجاست که همون اشتباه، یهدفعه در فنجون خودش رو کامل نشون میده.
اما فقط تجربه کافی نیست.
وقتی ندونی دقیقاً چی رو باید ببینی یا دنبال چی بگردی، ممکنه بارها و بارها همون اشتباه رو تکرار کنی.
برای همین مطالعه و درک علمی فرآیند هم مهمه؛ حتی اگر منابع دقیق و کاربردی زیاد نباشه، همون تعداد محدودش هم میتونه مسیرتو روشنتر کنه.
خلاصهی چیزی که دارم تجربه میکنم اینه:
بدون تجربه، چیزی شکل نمیگیره
بدون فکر و مطالعه، چیزی رشد نمیکنه
و شاید عجیب باشه، ولی هر چی جلوتر میری، بیشتر متوجه میشی که چقدر نمیدونی.
این مسیر، بیشتر از اینکه پر از جواب باشه، پر از سؤالهای جدید میشه.
📌 چیزهایی که ممکنه اینجا بنویسم:
- اشتباهاتی که فکر میکردم فنی نیستن ولی بهشدت تأثیر داشتن
- کاپینگهایی که تبدیل شدن به نقطهعطف یادگیری
- تلاش برای اعتماد کردن به حس، همراه با تحلیل منطقی
- و مواجهه با منابعی که بیشتر از پاسخ، سوال بهوجود آوردن
این نوشتهها بیشتر برای خودمه؛ برای ثبت مسیری که دارم طی میکنم.
ولی اگه تو هم جایی از این مسیر رو تجربه کردی یا دغدغهای مشابه داشتی، خوشحال میشم همراه باشی.
👋 ممنون که وقت گذاشتی.