این همه سال گذشت اما جریان تکامل نفهمید که واقعا لازم نیست یک زن هر ماه یه تخمک ازاد کنه و اگه بارداری اتفاق نیوفتاد، خین و خین ریزی بشه.تکامل فقط به فکر بقای نسله. پس بقای گونه چی؟
توی تختم دراز کشیدم و کیسه آب گرم رو گذاشتم روی شکمم. دوتا مسکن خوردم. همینجوری داره از بدنم خون میاد. استرس اینو دارم که نکنه وقتی خوابم، خون نشتی بده و رو تختی رو کثیف کنه. حالت تهوع دارم. دلم ضعف میره از گرسنگی ولی اشتها ندارم. پهلوهام و کمرم تیر میکشن، احساس میکنم توی استخون دنبالچه ام دارن چکش میزنن. تمام کارهام مونده و خونه بهم ریخته اس. نمیتونم فعالیت کنم. چون یهو رحمم تیر میکشه. هرچی دمنوش توی مغازه عطاری وجود داره خوردم ولی فایده نداره خب.
دیروز رفتم از سوپرمارکت یه بسته نواربهداشتی بخرم. آقاهه مشمای مشکی نداشت و توی پلاستیک شفاف گذاشتش، کیف همراهم نبود که بذارمش توی کیف. برای همین همینطوری تا خونه برگشتم. نگاههای سنگین مردهای اطرافم رو حس میکردم. توی دلم میگفتم لامذهبا خو د اگه ننهتون پریود نمیشد که شما هم به دنیا نمیومدین.
از درد به خودم میپیچم ولی نباید به روی خودم بیارم. توی جمع فامیل و دوست و همسایه نباید جوری رفتار کنم که فکر کنن پریودم. چون زشته، عیبه، مردم چی میگن؟ دختره بی حیا....
گاهی دوست دارم با تمام وجودم پسر باشم. دوسال سربازی برم. تحقیربشم و دخترا منو فقط بخاطر پولم بخوان.ولی دختر نباشم که طبیعت بدنم رو جرم حساب کنن و مجبور باشم درد بکشم، خونریزی کنم، خفه بشم و با لبخند ادامه بدم، فقط چون «زشته!عیبه! مردم چیمیگن؟!»