ویرگول
ورودثبت نام
ایمان غلامی
ایمان غلامیایمان غلامی‌ام؛ نویسنده‌ای گرفتار در غبار روزهای سربی خدمت، که هنوز میان زخم واژه‌ها، روشناییِ محوی برای ادامه دادن می‌جوید.
ایمان غلامی
ایمان غلامی
خواندن ۱ دقیقه·۴ ماه پیش

امروز

گردنم را میان دستانت بگیر و با قدرت ، تا مرز خفگی بفشار

شاید پایان من فرا برسد

آنان که مرا زایده و پرورانده اند بسیار در حقم جفا کرده اند

خواسته هایم را حتی گوش نیستند و دیده بر اعمالم ندارند

انگار به راستی تنها برای خود در این کهشکان زیست میکنم و نیاز هایم نامرئی اند

حقیقت امر این است که بریده جانم ، به لب رسیده ام

دلنوشتهدلنوشته کوتاهزندگی
۱
۱
ایمان غلامی
ایمان غلامی
ایمان غلامی‌ام؛ نویسنده‌ای گرفتار در غبار روزهای سربی خدمت، که هنوز میان زخم واژه‌ها، روشناییِ محوی برای ادامه دادن می‌جوید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید