طی سالهای اخیر با تغییراتی که اینترنت در ساختار رفتار مصرف کننده ایجاد کرده است، شرکتها و سازمانها به اهمیت فعالیتهای آنلاین پی بردهاند و این باعث شده است تا امروزه دیجیتال مارکتینگ به عنوان یکی از محبوب ترین زیر شاخههای بازاریابی شناخته شود.
اما متأسفانه با توجه به تازه لباس بودن این نقش جدید، تعریف واحدی در اذهان برای این رشته و زیر مجموعه پرطرفدار بازاریابی وجود ندارد. امروزه رویدادها و کارگاههای مختلفی با عناوین مختلف و هزینههای گزاف جهت یادگیری دیجیتال مارکتینگ، برگزار میشوند. شاید بتوان گفت پردرآمدترین رویدادهای این چندسال اخیر نام دیجیتال مارکتینگ را با خود به همراه داشتهاند که اکثر آنها فاقد اعتبار و بار علمی و معنایی بودهاند.
پس از مشاهده این موج و حجم از سوء استفاده، به عنوان یک مارکتر تصمیم گرفتم به جای تعریف چند خطی و نهایتاً فراموشی تعریف تئوری، مهارتهای این رشتهی پر طرفدار را برای علاقهمندان لیست کنم، در صفحه اینستاگرام خود هر هفته سه مهارت مهم را در قالب استوری با همراهان عزیزم به اشتراک گذاشتم که خوشبختانه مورد استقبال بسیاری از دوستان قرار گرفت. در نهایت پس از ده هفته، سی مهارت که حاصل تجربه و مطالعه بنده بود آماده و کامل گردید. در واقع “سی مهارت” عنوان دیگری برای این نوشته است.
در این نوشته صرفاً مهارتها به صورت خلاصه و تیتروار توضیح داده شده است، هر کدام از موارد دنیایی است و نیاز به تمرین و ممارست دارد. نکتهای که وجود دارد این است که با توجه به خاصیت این نقش و رابطه تنگاتنگ آن با فضای سایبری، برای موفقیت در این رشته همواره باید در حال یادگیری و بروزرسانی بود.
با هم میخوانیم؛
یک دیجیتال مارکتر (ایرانی)، باید بر روی سه تقویم شمسی، قمری و میلادی مسلط باشه و تمامی مناسبتها و تلاقی اونها با کمپینهای مورد نظرش رو بررسی کنه، Google Calender برای درج کارها و برنامهها و همچنین صفحه فارسی wikipedia.org برای رصد کردن مناسبتهای جهانی، از ابزارهای یک دیجیتالمارکترخواهد بود.
این روزها همهی مشاغل به نوعی به محتوای خاص، که بیانگر رسالت و اهداف شرکت و یا سازمان باشه، نیاز دارند. وظیفهی یک دیجیتال مارکتر تولید محتوای مناسب و درخور برند مورد نظر است. ضمن اینکه سرعت در تولید محتوا (غیرتکراری) و استمرار در انجام اینکار برای کسب و ایجاد بازارهای رقابتی از جمله مهارتهای مهم یک دیجیتال مارکتر و تیم و واحد مارکتینگ است.
داشتن مهارت در تحقیق و جستجو و از همه مهمتر سماجت در اون از مهارتهای مهم یک دیجیتال مارکتر است. یک دیجیتال مارکتر موتورهای جستجو را خوب میشناسد و همیشه این دیالوگ را با خود تکرار میکند: اگر Google نشد، Bing، نشد Yahoo، نشد Ask و…؛ تحقیق در فرومهای جدید و قدیمی، جستجو در تحقیقات و مقالات دانشگاهی، جستجو در کتابخانهها، ارتباط با اشخاص با سابقه در حوزه مورد بررسی از دیگر موارد مهارتهای یک دیجیتالمارکتر است.
یک دیجیتال مارکتر باید مهارت نوشتن و انتقال مطالب را در کوتاهترین جملات داشته باشه. داشتن یه وبلاگ مثل سایت ویرگول و یک حساب کاربری در توییتر و استمرار در نوشتن، میتونه به تمرین و افزایش مهارت خوب نوشتن کمک کنه.
یک دیجیتال مارکتر باید درک عمیقی از سه مرحلهی قیف بازاریابی که شامل دهانه قیف “آگاهی” مشتریان، وسط قیف “ارزیابی” مشتریان از کالا یا خدمات، و انتهای قیف “خرید” مشتریان داشته باشد.
برای هدایت و تثبیت جایگاه یک برند و یا کسبوکار آنلاین، باید به اصول و الگوریتمهای شبکههای اجتماعی که دائماً درحال تغییر هستند، تسلط داشت. برای مثال یک دیجیتال مارکتر دائماً درحال پاسخ به این پرسش است که “چه عواملی در مطرح شدن یا نشدن یک محتوا در اینستاگرام تاثیر خواهد داشت؟”
یک دیجیتال مارکتر باید کاملاً با علم آمار آشنا باشد. جمعآوری دادهها به وسیله یک فرآیند آزمایش و مشاهده، انجام استنباط و نتیجهگیری به وسیله تجزیه و تحلیل این دادهها از وظایف یک دیجیتال مارکتر و تیم او است. استفاده از نرم افزارهایی مانند Excel برای وارد کردن اطلاعات و سپس SPSS برای تحلیل اطلاعات به یک ارائه آماری کمک میکنند.
دانستن چگونگی بیان اطلاعات آماری با استفاده از تکنیکهای داستانسرایی از مهارتهای مهم یک دیجیتال مارکتر است. توانایی ارتباطبخشی میان مولفههای آماری و همچنین هدف از جمعآوری دادهها و نتیجهگیری از آن، به عهدهی شخص دیجیتال مارکتر است.
این مورد فقط مختص مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ نیست، مطالعه و از آن مهمتر استمرار در مطالعه، برای هر فرد و صاحبان کسبوکار از واجبات است. البته استفاده از متون و رسانههای معتبر و بروز، اهمیت بسزایی برای یک دیجیتال مارکتر دارد. صحیح مطالعهکردن و عدم سطحینگری از دیگر شاخصهها و مهارتهای یک دیجیتالمارکتر است.
کمپین را یک مبارزه، کارزار، هماهنگی و یا کار دستهجمعی برای رسیدن به یک هدف مشخص معنی میکنند. طراحی یک کمپین با یک شعار، کار بسیار سادهای است اما ماندگاری یک کمپین مسالهی بسیار مهمی است که برای موفقیت در این موضوع شخص مارکتر و اعضای برگزارکننده این کمپین، باید از صمیم قلب به شعار و هدف خود باور داشته باشند. شفافیت، صداقت، شناسایی مخاطب هدف، تعریف شاخصهای عملکرد و بودجهبندی از وظایف یک دیجیتال مارکتر برای طراحی و اجرای یک کمپین است. برای مشاهده توضیحات بیشتر آخرین مطلب من در این مورد را از طریق لینک زیر مطالعه نمایید:
(هفت موردی که باید قبل از اجرای یک کمپین در شبکههای اجتماعی بدانید)
مفاهیم، شاخصها و ابزارها زمانی برای مخاطب قابل پذیرش خواهد بود که با شیوهای مدون و برنامهریزی شده به ضمیر خودآگاه یا ناخودآگاه او منتقل شود. ارائهی موضوعات به صورت پراکنده و بدون هدف باعث سردرگمی و سردی مخاطب خواهد شد. یک دیجیتال مارکتر باید توانایی تدریس مطالب حرفهی خود را داشته باشد. خاصیت تدریس دوطرفه است، یعنی هم مخاطب از اطلاعات استفاده میکند و هم شخص ارائهدهنده به توانایی و قدرت ارائهی اطلاعات خود پی میبرد و همواره سعی خواهد کرد به بیان تاثیرگذارتر نزدیک شود.
از جمله ویژگیها و مهارتهای شخصیتی یک دیجیتال مارکتر این است که تحریککنندهی خوبی باشد، هیچگاه با اطلاعات قدیمی، روشهای تکراری، لحن صدای یکنواخت، قالبهای منقضی و ابزارهای دیربازده نمیتوان مخاطب را به اهداف خود جذب کرد. ایجاد جوش و خروش و اشتیاق برای گوش دادن به توصیهها و عمل به آنها و تحریک ذهن مخاطب برای انجام یک یا چند فعالیت، مثالهایی از تحریک مخاطب هدف یک دیجیتال مارکتر است.
نرخ بازگشت سرمایه مارکتینگ (MROI) از مهمترین شاخصههای محاسبهای برای تشخیص میزان موفقیت یک دیجیتال مارکتر در اجرای کمپینها است. در واقع این عامل درصد موفقیت فعالیتهای بازاریابی را به صاحب کسبوکار نشان میدهد. محاسبهی MROI نیازمند درج دقیق اطلاعات آماری از جمله سرمایه، زمان و هزینهها در یک دیتابیس است. بررسی MROI در تعیین بودجه بازاریابی، تخصیص بودجه به برنامه ها و کمپینهای مختلف کمک میکند.
فرمول محاسبه MROI:
آشنایی با اصول طراحی برای یک دیجیتال مارکتر لازم است. طراحیهای گرافیکی کار گرافیست است. اما یک دیجیتال مارکتر باید توانایی طراحی یک بنر، یک دکمه CTA یا کال تو اکشن ساده و یا ریسایز و تغییرات کلی در تصاویر را داشته باشد. میدانیم که برای موفقیت بیشتر در جذب ترافیک وبسایت، طراحی مناسب بنرها و لندینگ پیجها جزء نکات مهم است. تسلط بر نرمافزاری مثل فتوشاپ به کسب این مهارت کمک میکند. البته رنگشناسی و روانشناسی رنگها نیز میتواند در تصمیمگیری و مذاکرات فرد دیجیتال مارکتر با طراحان موثر باشد.
اگر قصد دارید دیجیتال مارکتر شوید و در روابط اجتماعی قوی نیستید مطمئناً به یک کارمند اداری تبدیل خواهید شد. یک دیجیتال مارکتر باید با حرفههای مختلف ارتباط مستمر و موثر داشته باشد. به طور مثال باید نحوه برخورد با طراحان و یا دولوپرها را بداند، ادبیات آنها را بشناسد، نگاه از بالا به پایین نداشته باشد و شالودهی کار مجموعه را ارزشمند قلمداد کند.
معمولاً زمانی که صحبت از CRM میشود، تفکر عام به سمت یک سیستم مدیریت ارتباط با مشتری میرود. اما یک دیجیتال مارکتر به ابزارهایی که CRM در اختیار او میگذارد توجه میکند. ابزارهایی که به مدیریت تماس، مدیریت فروش، بهرهوری و موارد دیگر کمک میکند. یک دیجیتال مارکتر میتواند از ابزارهای CRM برای درک بهتر مسیر فروش و یا چشمانداز آینده استفاده کند و یک پیشبینی ساده و عمیق انجام دهد. بنابراین شناخت ابزارهای CRM تا درک مفهوم CRM برای یک دیجیتال مارکتر مهمتر است.
بعضی مواقع نمیشود واژه معادل فارسی برای برخی لغات انگلیسی یافت. خیلیها کپیرایتینگ را تبلیغنویسی معنی میکنند اما به صورت کلی کپیرایتینگ؛ ترکیب هنر نویسندگی و مهارتهای مارکتینگ و فروش است که منجر به نوشتن یک محتوای تاثیرگذار میشود. یک دیجیتال مارکتر برای طراحی و اجرای کمپینها و حتی نامگذاری صفحات وبسایت محصولات، باید با حرفه و مهارت کپیرایتینگ آشنایی داشه باشد.
یک دیجیتال مارکتر باید بتواند بر اساس روندهای پرمخاطب جامعه و شبکههای اجتماعی به سرعت محتوا تولید کند تا بر روی موج و صحنهی روندها، با محصول خود حضور پررنگ داشته باشد. اگر بخواهم برای این مورد و مورد قبلی (کپیرایتینگ) مثالی بزنم، رقابت تپسی و اسنپ خواهد بود. چند صباحی قبل راننده اسنپ به دلیل بدحجابی مسافر خانم از رساندن او امتناع کرده بود و این موضوع در رسانههای ملی و اجتماعی به صورت یک موج شروع به حرکت کرد. تپسی با خلق یک کپیرایت به اسم “سنگ هم از آسمان ببارد، میرسونمت” هم روی این روند (ترند) موج سواری کرد و هم یک کپیرایتینگ عالی انجام داد. قدرت و مهارت دیجیتال مارکترها در فضاهای رقابتی سنجیده میشوند.
برخلاف رشتههای دیگر در دیجیتال مارکتینگ، هر ثانیه شاهد تغییرات بسیار زیادی در ابزارهای آنالیزی و الگوریتمهای شاخص هستیم. پافشاری و تعصب بر روی یک روش و یا ابزاری که کاربرد آن به واسطه ظهور ابزاری جدیدتر در هالهای از ابهام قرار گرفته است، میتواند روال انجام پروژه را با شکست مواجه کند. یک دیجیتال مارکتر با داشتن ذهنی باز باید همواره برای تغییرات لحظهای و تغییر سیاستها آماده باشد.
حتماً در زمان مطالعه آگهی مشاغل مشاهده کردهاید که یکی از ویژگیها و مهارتهای مورد نیاز برای کسب شغلهای سازمانی برخورداری از روحیه کار تیمی است. این درحالی است که همکاری و تعامل با یک تیم برای یک دیجیتال مارکتر از مهمترین مهارتهای او است. از این رو پیشنهاد میشود قبل از پذیرش پروژهها حتماً کتاب ۱۷ اصل کار تیمی جتن سی مکسول مطالعه شود.
به عملیاتی که برای بهبود دید یک وبسایت در صفحه نتایج موتورهای جستجو که میتواند طبیعی و یا الگوریتمی باشد، سئو گفته میشود. من مهمترین مهارت یک دیجیتال مارکتر را تسلط بر دانش سئو میدانم. شخصی که ادعا کند که یک دیجیتالمارکتر است اما نتواند با کوچکترین ابزارها مانند افزونه yoast در WordPress کار کند بیشک نمیتوان ادعای او را پذیرفت، حال اگر تمامی بیست مهارت قبلی را کسب کرده باشد.
بسیاری از محبوبترین پلتفرمهای آنلاین و ابزارهای مورد استفاده در بازاریابی مانند WordPress از HTML برای کنترل محتوای وبسایت استفاده میکنند. آشنایی با تگهای HTML در محتوای یک وبسایت یه یک دیجیتال مارکتر برای بهینهسازی در موتورهای جستجو SEO کمک میکند.
سیستم مدیریت محتوا ابزاری برای طراحی، مدیریت و انتشار یک وبسایت میباشد. با کمک این سیستم دیجیتال مارکترها میتوانند وبسایت خود را برای موتورهای جستجو بهینه کنند. در واقع مارکترها با توجه به استراتژی مارکتینگ محتوایی از CMS برای جذب و حفظ مشتری و همچنین مسیر پیشبینی شده قیف بازاریابی استفاده میکنند.
در واقع UI مخفف User Interface یا نمای کاربری است و UX مخفف User Experience یا تجربه کاربری است. در طراحی یک وبسایت و به صورت کلیتر یک پلتفرم آنلاین، آشنایی با این دو تخصص و یافتن زبانی مشترک برای برقراری ارتباط با تیم طراحی UI و UX برای یک دیجیتال مارکتر ضروری است.
هست مپ (HEATMAP)، نقشههای حرارتی و دادههای گرافیکی و رنگی هستند که یک دیجیتال مارکتر را قادر میسازد تا رفتار کاربران را شناسایی کند. در واقع نقشه حرارتی یکی از تستهای کاربردپذیری است که از طریق تحلیل جابهجایی موس کاربر، SCROLL و کلیکها در یک دید گرافیکی از رفتار و حرکات بازدیدکنندگان گزارشگیری میکند و به مارکترها کمک میکند تا محصول را در راستای اهداف خود جهتدهی کنند. این نقشهها با استفاده از زبانهها و پلتفرمهای شناختهشدهای که از محبوبترین آنها میتوان از CRAZYEGG نام برد، استخراج میشوند.
گوگل آنالیتیک ابزار قدرتمندی برای اندازهگیری نرخ بازگشت سرمایه مارکتینگ است. یک دیجیتال مارکتر میتواند با تسلط بر امکانات گوگلآنالیتیک، مسیر بازدیدکننده را از ابتدا تا رسیدن به اهدافی مانند افزایش بازدید سایت، دنبال کند. با استفاده از این ابزار میتوان آمار تعداد بازدیدکنندگان آنلاین را بر اساس موقعیتشان را داشته باشیم و همینطور بدانیم آنها از چه مسیرهایی (لینک مستقیم، سرچ در موتورهای جستجو، و یا تبلیغات Adwords) به ما رسیدهاند. همچنین میتوانیم به تحلیل رفتار بازدیدکنندگان براساس مدت زمان حضورشان در سایت و نرخ Bounce Rate بپردازیم. با داشتن دانش تحلیل آماری که این ابزار قدرتمند در اختیارمان میگذارد، میتوان استراتژی مارکتینگ خود را در فواصل و موقعیتهای مشخص اصلاح نماییم تا به اهداف استراتژیک کلی دست پیدا کنیم.
گوگل وبمستر و یا همان گوگلکنسول، ابزار رایگان دیگری است که برای بازاریابی عملکرد سایت در موتورهای جستجو در اختیار دیجیتال مارکترها قرار دارد. یک دیجیتال مارکتر با تسلط به وبمستر میتواند از مشکلات احتمالی سایت مطلع شود و اقدام به رفع آنها کند و حتی صفحاتی را که نمیخواهد در نتیجه جستجوهای گوگل دیده شود پنهان نماید. با تسلط بر این ابزار قادر خواهید بود به تحلیل جستجوهایی که نرخ بازدید بالاتری را برایتان داشته بپردازید و بررسی کنید که کاربران بیستر با جستجو کدام کلمات کلیدی به شما رسیدهاند و ضمناَ آنها از چه دستگاههایی (دسکتاپ، موبایل، تبلت) و از کدام کشورها و با چه مرورگری به شما رسیدهاند.
هر ایمیلی که برای مشتری بالقوه یا فعلی از جانب کسبوکاری فرستاده شود، میتواند ایمیل مارکتینگ محسوب شود. یک دیجیتال مارکتر باید با ابزارهای ارسال ایمیل مارکتینگ آشنایی داشته باشد. ابزارهایی همچون Mailerlite و Mailchimp از پر کاربردترینهای این حوزه هستند. ایمیل مارکتینگ همچنان جزء یکی از روشهای پربازده و کمهزینه در بازاریابی دیجیتال است.
تبلیغات پولی در گوگل ابزار دیگری برای اجرای کمپینهای تبلیغاتی دیجیتال مارکترها است. در واقع شما بصورت CPC در ازای کلیک بر روی تبلیغتان به گوگل هزینه پرداخت میکنید اما این هزینه را گوگل بر اساس پیشنهاد رقبایتان و ارزش کلمات کلیدی شما تعیین میکند.
پیشنیازهای تعریف کمپین در گوگل ادوردز:
ضمناَ سایتهای با دامنه .ir تحریم میباشند و در این سرویس قابل استفاده نیستند.
شاخص کلیدی عملکرد یا Key Performance Indicator به ما در درک عملکرد فعالیتهای بازاریابی کمک خواهد کرد. به بیان دیگر یک شاخص کلیدی عملکرد متریکی است که نمایش میدهد یک کسبوکار یا تیم در دستیابی به اهدافش چگونه عمل میکند. توانایی ساخت KPI اولین و آخرین مهارت اجرایی یک مارکتر است. مشخص کردن اهداف، مشخص کردن فاکتورهای حیاتی موفقیت، جمعآوری معیارها و محاسبهی متریکها از روی معیارها از مراحل ساخت KPI هستند. یک دیجیتالمارکتر در انتهای کار خود باید به تمامی KPIهای تعریف شده برسد.
در پایان از تمامی دوستانی که در این مسیر همراه بنده بودند و در جمع آوری این اطلاعات به بنده یاری رساندهاند سپاسگزارم، و به امید خدا به زودی زمان کارگاهی با همین عنوان برا علاقه مندان این حوزه از سایت بنده اعلام خواهد شد. لطفاً و حتماً با من همراه باشید.
سایت من : imanzakeri.ir