امروزه عوامل متعددی در چابکی سازمانی تاثیر گذار است به نظر می رسد یکی از این عوامل کارآفرینی سازمانی باشد. امروزه کلید رقابت پذیری ، تحریک رشد اقتصادی و ایجاد ثروت کارآفرینی است.(Pugh, Lamine, Jack, & Hamilton, 2018)
جستجو برای کارآفرینان سازمانی، ارزش تلاش کردن را دارد زیرا اکوسیستم کاری جهان فردا توسط ردههای روبهرشد کارآفرینهای سازمانی هدایت خواهد شد.
منابع: Harvard Business Review , Forbes
قدری در خصوص کارآفرینی:
۱) کارآفرینی قابل درک است، اما نمیتوان با بهکار بردن قوانین معمولی و تحلیل حقایق موجود و سطحی آن را به نحوی موفقیتآمیز پیشبینی کرد.
۲) کارآفرینی رویدادها و نتایج بلندمدت را شکل میدهد و برای اینکه موقعیتهای مناسبی خلق کند، شرایط اقتصادی و اجتماعی فعلی را تغییر میدهد.
۳) کثرت و تکرار وقوعی رویدادهای کارآفرینانه به کیفیت نسبی نیروها، تصمیمات راهبردی، اقدامات و الگوهای رفتاری بستگی مستقیم دارد
▪ خوداتکایی و اعتماد به نفس (از نوع خلاق و رهبرمآبانه)
▪ پشتکار و استقامت بسیار در مسیر نیل به هدف
▪ احساس نیاز درونی به کسب موفقیت و پیشرفت دائمی
▪ نهایت استفاده از امکانات و منابع
▪ کشف فرصتها و توانایی بهرهبری از فرصتهای آشکار و پنهان
▪ ریسکپذیری، قبول خطر و تحمل پذیرش شکست
▪ دارای اهداف آرمانی و روشن و البته فراتر از سطح اهداف عرفی
ژوزف شومپیتر میگوید: ضرورتی ندارد که کارآفرینی، کار فیزیکی خاص باشد بلکه هر محیط اجتماعی روش خاص خود را برای کارآفرینی دارد. بنابراین هر سازمانی میتواند محیطی را فراهم کند که در آن تمام افراد بتوانند در انجام امور کارآفرینی مشارکت کنند. اگرچه تعداد زیادی از افرادی که سازمانهای قبلی خود را رها کرده و خودشان سازمانی جدید تاسیس کردهاند نمایانگر آن است که اغلب سازمانها قادر نیستند محیطی برای کارآفرینی خلق کنند.
البته برخی از آنها صرفاً برای تاسیس سازمان جدید کار قبل خود را ترک میکنند و شرایط محیط داخلی سازمان، اهمیت چندانی برایشان ندارد، اما بسیاری از افراد در صورت وجود حمایت مناسب، در سازمان میمانند.
▪ توجه به رشد و تعالی و خلق ارزش
▪ برخورداری از سیاستهای نوآورانه در بازار
▪ تمرکز بر مشتری و نیازهای ناگفتهاش
▪ ارزیابی ریسکها و مخاطرات مطرح در فعالیت تجاری
▪ آمادگی رویارویی با شکست و بحران
▪ برخورداری از نیروی انسانی دارای چشمانداز، استراتژی و آرمانگرا.
شرکتهایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت میکنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکمتر و غنیتری هستند و بهتر میتوانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آنها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیمها ترجیح میدهند فرصت رشد مهارت های رهبری و رشد و توسعهی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصتهای بهتر به جای دیگری بروند
مشکل همیشه پیدا کردن ایده نیست. مسئلهی اصلی، انتخاب و پرورش بهترین ایدهها، تست کردن سریع و اجرا کردن بینقصِ آنهاست. به قابلیت یک سازمان برای تفکر و سرمایهگذاری در درازمدت و در کنار آن، مهارتِ هدایت کردن نوآوریها به سوی کسب بیشترین رشد سالیانه، «موتور نوآوری» میگویند.
برای ساختن این موتور نوآوری، شرکت شما باید در عملی کردن ایدههای کارمندان پرانرژی به خوبی عمل کند؛ کارمندانی که آمادهاند تا هر چه در توان دارند انجام دهند تا بدون ایجاد هرجومرج با مقاومت داخلی نسبت به تغییر مبارزه کنند. این افراد نوآوران شرکت شما هستند یا بهتر بگوییم، کارآفرینهای سازمانی شم
سازمانی که بتواند چنان محیط پویایی در فضای داخلی خود خلق کند که افراد کارآفرین باعلاقه و میل به آرمانهای کارآفرینانه خود بپردازند و در فرایند خلاقانه کارآفرینی مشارکت کنند، سازمان کارآفرین تلقی میشود و البته گردآوری افراد کارآفرین و رسوب آنها در سازمانها منعکسکننده کارآفرین بودن آن سازمانها نیست بلکه حرکت افزایی آنها در اثر تعامل با سایر اعضاء در بستر سازمان، تبیینکننده آن معنا است.
دانشگاهیان برای تأکید بیشتر بر کارآفرین های ارزش آفرینی که محیط کار خود را ترک نکردهاند یک عنوان ویژه برای آنها خلق کردهاند:
کارآفرین سازمانی یا کارآفرین درون سازمانی یا Intrapreneur (این واژه با Entrepreneur فقط در حرف اول تفاوت دارد).
کارآفرینی درون سازمانی، درون یک سازمان موجود شکل میگیرد و این کارآفرینی، الزاماً به خلق کسب و کار جدید منتهی نمیشود و میتواند هر نوع فعالیت و جهتگیری نوآورانه دیگر مانند طراحی محصول، خدمات، فناوریها، تکنیکهای اداری و سازمانی، استراتژیها و موضعگیریهای رقابتی جدید را شامل شود.
کارآفرینان سازمانی، معمولا به تنهایی ابتکار عمل را به دست میگیرند تا محصولات، فرآیندها، سیاستها و خدماتی برای سازمانشان ایجاد کنند، در حالی که هنوز تحت لوای ارزشها و اهداف سازمان فعالیت می کنند.
کارآفرین سازمانی بودن نه تنها برای مسیر شغلی و رشد فردی شما مفید است، بلکه فواید بسیاری نیز برای سازمانتان دارد. اولین فایدهای که برای سازمان دارد این است که تا زمانی که در آنجا کار میکنید، هر خلاقیت و نوآوری که انجام دهید، به نام آنها ثبت خواهد شد.
اگر ایدهها و ابتکارات شما موفقیتآمیز باشند، میتوانند به محصولات جدید و فرصتهایی منجر شوند که نهایتا باعث رشد سازمان و تجارتی که در آن کار میکنید شوند. سازمان میتواند به بازارهای جدید راه پیدا کند و همچنین رضایت مشتریان خود را افزایش دهد.
شرکتهایی که از کارآفرینان سازمانی حمایت میکنند، اغلب دارای فرهنگ مستحکمتر و غنیتری هستند و بهتر میتوانند افراد مستعد را به خود جذب کنند و آنها را در سازمان نگه دارند. چرا که کارکنان و اعضای تیمها ترجیح میدهند فرصت رشد مهارت های رهبری و رشد و توسعهی شغلی را درون سازمان خود تجربه کنند، و اگر نه، مجبور می شوند در جستجوی فرصتهای بهتر به جای دیگری بروند.
در تایید ارتباط احتمالی کارآفرینی با چابکی سازمانی می توان به پژوهش امین بیدختیT محمدی حسینی و حسین پور (Aminbeidokhti, Mohammadi Hoseini & Hosseinpoor,2016) اشاره کرد آن ها در پژوهش خود نشان دادند که کارآفرینی سازمانی هم به طور مستقیم و هم به طور غیر مستقیم به واسطه تعهد سازمانی نقش کلیدی را در توسعه چابکی سازمانی دارد. هم چنین تعهد سازمانی تأثیر مثبت، مستقیم و معنیدار بر چابکی سازمانی دارد.
برای آشنایی با چابکی اینجا را کلیک کنید.