سفر زندگی برای هرکس به یک نحو منحصر به فرد اتفاق می افتد. اما باوجود این تفاوتها، خوب که دقت میکنیم همه آدمها در طول مسیر زندگی در یک موضوع اشتراکات ذهنی و رفتاری یکسان دارند.
- از چه موضوع مشترک مهمی صحبت میکنی؟
اینکه همه ما به دنبال قسمت های شاد و لذتبخش زندگی هستیم و از اتفاقات ناگوار مانند سختی، غم و درد تا جاییکه میتوانیم دوری میکنیم یا آنرا به تاخیر می اندازیم.
اینکه ما به همنوع های مهربان خود نزدیک میشویم و از انسانهای خودخواه و خودشیفته فاصله میگیریم. اینکه در لحظات ناخوشایند افسوس میخوریم، ای کاش توانایی داشتیم ناخوشی ها و ناراحتی های زندگیمان را از ریشه حذف میکردیم و در کنار خوشیها و دلخوشی ها تا ابد زندگی میگردم.
اینکه عجیب دوست داریم لحظات شادی را کشدار کنیم تا تمامی زندگیمان را در بر گیرد و جایی برای موارد در ظاهر منفی نباشد.
- پس تکلیف لحظات ناشاد چه میشود؟ با قسمتهای دوست نداشتنی زندگی چه کنیم؟
اکثرا ما آدمها به امید یک زندگی سرشار از آرامش، تلاش میکنیم اینگونه مسائل نامطلوب را از متن زندگی حذف کنیم. تصور میکنیم این موارد جدا از جریان زندگی هستند.
باوری به اشتباه در ما شکل گرفته است که؛ زندگی یعنی صرفا لحظات دلخوشی و آرامش پس می توانیم و باید لحظاتی جز این را از بین ببرد.
- آیا باور حذف چاره ساز است ؟
خیر. ما سعی میکنیم از این موارد دور باشیم اما در واقعیت آنها هیچگاه از هیچ زندگیای حذف نمیشوند.
وقتی یکطرفِ ماجرا دیده نشود و به رسمیت شناخته نشود، حضورش از بین نمیرود بلکه در تاریکی زنده مانده و دوباره از هر راهی به زندگی داخل میشود.
هر جفت رفتار یا صفت از اول باهم بودهاند و تا ابد هم باهم هستند. آیا زمانی بوده که برای مدت طولانی در یک بعد شادی و آرامش ماندگار باشی؟!
- اصلا چرا جفت هستند؟ ای کاش از ابتدا آنی که همه دوستش دارند، وجود داشت؟ و دیگر اثری از سختی، غم و درد در زندگی نبود.
همه کودکان به دنبال چنین زندگی ایده آلی هستند. اما فرد بالغ زندگی واقعی را به یک زندگی رویایی ترجیح میدهد. واقعیت این است که تارو پود پارچه زندگی را هر دوجنس از لحظات مثبت و منفی، تشکیل میدهد.
هیچ کس با میل و رغبت خود به دنبال لحظات ناخوشی و غم نمیرود. اما در مسیر زندگی نحوه تعامل با آنها را یاد میگیرد.
آری. ما ترس مرگ و تنهایی را دوست نداریم. اما؛
تا وقتی ترس نباشد، شجاعت معنا پیدا نمیکند.
تا وقتی مرگ نباشد، زنده بودن معنا پیدا نمیکند.
تا وقتی تنهایی نباشد، همدلی معنایی ندارد.
از طرفی این جفت بودنشان است که به هرکدام هویت میدهد؛
وقتی بیداریِ واقعی هست، که خوابِ خوبی طی شده باشد.
وقتی خواب خوبی هست که بیداری مطلوبی سپری شده باشد.
بالغ که باشی، با منفی ها اینطور تعامل میکنی ؛
تا وقتی ازدست ندادی، توقع دستاورد نداری.
تا وقتی هزینهای پرداخت نکردی (وقت، انرژی و ثروت) توقع درآمد نداری.
تا وقتی از آرامشی صرفنظر نکردی، توقع پیشرفت نداری.
و حتما تا بحال متوجه شدی که ؛
گاهی برای اینکه دنیا را به دست بیاری باید از آخرت بگذری.
گاهی برای اینکه آخرت را داشته باشی باید از دنیا گذشته باشی