توانایی ما برای درک دیگران و کمک به دیگران برای درک ما برای رفاه فردی و جمعی ضروری است. با این حال، موانع زیادی وجود دارد که ما را از راه رفتن به جای دیگران باز می دارد: ترس، شک، و ساختارهای قدرت که ما را از افراد خارج از گروه های محدودمان جدا می کند. برای پیشرفت در دنیای چندفرهنگی و تضمین منافع مشترکمان، باید بر این موانع غلبه کنیم. بهترین امید ما را می توان در مهارت همدلی یافت.
الیزابت آ. سگال در کتاب همدلی اجتماعی توضیح میدهد که چگونه میتوانیم توانایی خود را برای درک یکدیگر و همدلی نسبت به گروههای مختلف اجتماعی توسعه دهیم. وقتی از نظر اجتماعی همدل هستیم، نه تنها تصور می کنیم که شخص دیگری بودن چگونه است، بلکه شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آنها و آنچه که آنها را شکل داده است را در نظر می گیریم. سگال مؤلفههای تکاملی و آموخته شده همدلی بین فردی و اجتماعی، از جمله عوامل عصبیزیستی و نقش ساختارهای اجتماعی را توضیح می دهد. در نهایت، همدلی تنها بخشی از روابط بین فردی نیست، بلکه برای تعاملات بین گروههای مختلف اجتماعی ضروری است و میتواند راهی برای ایجاد پل ارتباطی بین افراد، حاکمان و مردم و حتی جوامع مختلف لازم و حیاتی باشد. همدلی اجتماعی، توضیحی روشن و مفید از مفهومی که اغلب اشتباه گرفته میشود، جامعهشناسی، روانشناسی، مددکاری اجتماعی و علوم اعصاب شناختی را گرد هم میآورد تا نشان دهد چگونه میتوان مدافعان بهتری برای عدالت به ویژه #عدالت_اجتماعی شد.
فقدان همدلی بین فردی می تواند منجر به « قلدری،جنایت خشونت آمیز،ضرب و شتم و کتک زدن،توهین جنسی،خودشیفتگی » و فقدان همدلی اجتماعی حتی بین لایه مردم و حاکمیت میتواند منجر به گسترش این زمینه به یک زمینه بزرگتر شود همانند: زورگویی اجتماعی، نژاد پرستی، تفرقه میان قومیت و باورهای مذهبی یک جامعه، تعصب بیجا، بی اعتمادی، تهمت و افترا، و در موارد شدید تخریب فرهنگها و عقاید» شود.
همدلی، به اشتراک گذاشتن احساسات با فرد دیگری و در نتیجه اهمیت دادن به آنها، معمولاً در جامعه ما یک فضیلت است. "من تو را می شنوم" و "درد و مشکلات تو را درک میکنم" با احساس شفقت و نگرانی برای رفاه دیگران گفته میشود. ما "قاعده طلایی" را می پذیریم تا با دیگران همانطور رفتار کنیم که دوست داریم با ما رفتار شود. و وقتی احساس همدلی می کنیم، تمایل به انجام کارهای خوب داریم.
مدیران و حاکمان یک جامعه بجای زورگویی، تعرض، خودخواهی در تصمیمگیری، عدم پذیرش فرهنگ آزاد اندیشی و گفتمان، اشتباهات پی در پی در تصمیمگیری های کلان کشور که درصد بالایی از متخصصان و نخبگان آن جامعه به اشتباه بودن آن معترض بودند و... بپذیرند که اگر در کفش مردمان جامعه خود راه روند، نگرانی چندانی وجود نخواهد داشت و میتوانند اجازه دهند همدلی به آن جامعه کمک کند تصمیم بگیرند چگونه واکنش درست و انسانی نشان دهند و رفتار کنند.
تاریخ نشان داده است که در تمامی جوامع، همدلی حاکمیت با مردم کلید رشد و تمدن است. همدلی به حاکمان نقشه راه اخلاق و رفتار اجتماعی مثبت میدهد. این پیش نیاز ارزشگذاری و مبارزه برای انصاف و عدالت است. با همدلی، وقتی به این فکر میکنیم که در موقعیت دیگری چه احساسی خواهیم داشت، میتوانیم ببینیم که اگر به جای مردم عادی آن جامعه بودیم، دوست داشتیم با ما چگونه رفتار شود.
سوده محمدآبادی
طراح و پژوهشگر حوزه تفکر طراحی در کسبوکار