Jamile Ehsani| جمیله احسانی
Jamile Ehsani| جمیله احسانی
خواندن ۵ دقیقه·۱۰ ماه پیش

مثلث کارپمن؛ناجی، قربانی آزارگر

هم نامهربونه، هم آفت جونه، هم با دیگرونه... از این کاراش خبر دارم اما چه کنم دوسش دارم!!
آدمایی رو دیدین که دائم ناله میکنن و معتقدن، شرایط یا ادمها زندگیشون رو خراب کردن؟ ممکنه این افراد، توی نقش قربانی فرو رفته باشن. بیاید ببینیم نقش قربانی و مثلث قربانی، ناجی و آزارگر توی روانشناسی چیه؟ البته لازمه این نکته رو بگم که تشخیص درست موقعیت ها و شرایط، به این سادگی نیست و باید توسط متخصص اون حوزه انجام بشه. من اینجا فقط درباره این مطالب صحبت میکنم تا به آدمها یه لید بدم و یه چراغ توی ذهنشون روشن کنم. نوشته های من به هیچ عنوان، تجویز و تشخیص قطعی نیستن.

این مقاله، توسط GEMINI نوشته شده.

مثلث کارپمن:

مثلث کارپمن ابزاری تحلیلی در روانشناسی است که توسط استیون کارپمن در دهه 1960 میلادی ابداع شد. این مثلث به منظور توضیح الگوهای رفتاری ناسالم در روابط بین فردی به کار می‌رود.

سه نقش اصلی در مثلث کارپمن:

  • آزارگر: فردی که با قلدری، تحقیر، یا کنترل دیگران، قدرت و تسلط خود را نشان می‌دهد.
  • قربانی: فردی که احساس بی‌قدرتی، درماندگی و وابستگی به ناجی را دارد.
  • ناجی: فردی که به دنبال کمک به قربانی و نجات او از موقعیت دشوار است.

چرخه معیوب:

افراد درگیر در مثلث کارپمن به طور مداوم نقش‌های خود را عوض می‌کنند. این چرخه معیوب می‌تواند منجر به احساسات منفی مانند خشم، گناه، شرم، و ناامیدی در افراد شود.

چرخه معیوب در مثلث کارپمن:

در مثلث کارپمن، افراد درگیر به طور مداوم نقش‌های خود را عوض می‌کنند. این چرخه معیوب می‌تواند منجر به احساسات منفی مانند خشم، گناه، شرم، و ناامیدی در افراد شود.

مراحل چرخه معیوب:

  1. آغاز: یک فرد در موقعیتی قرار می‌گیرد که احساس درماندگی یا بی‌قدرتی می‌کند.
  2. انتخاب نقش: فرد به دنبال نجات یا کنترل موقعیت است، و یکی از نقش‌های آزارگر، قربانی، یا ناجی را انتخاب می‌کند.
  3. تعامل: فرد با توجه به نقشی که انتخاب کرده است، با دیگران تعامل می‌کند.
  4. تشدید: رفتار فرد احساسات منفی را در دیگران برمی‌انگیزد و چرخه معیوب را تشدید می‌کند.
  5. تغییر نقش: افراد درگیر در چرخه، به طور مداوم نقش‌های خود را عوض می‌کنند.
  6. پیامدها: چرخه معیوب می‌تواند منجر به روابط ناسالم، احساسات منفی، و کاهش عزت نفس در افراد شود.

مثالی از چرخه معیوب:

فرض کنید یک زن (سارا) در محل کار خود مورد انتقاد شدید همکارش (مریم) قرار می‌گیرد. سارا احساس بی‌قدرتی و درماندگی می‌کند. او برای نجات خود از این موقعیت، نقش قربانی را انتخاب می‌کند. سارا شروع به شکایت از مریم به سایر همکاران خود می‌کند و از آنها حمایت می‌طلبد. مریم که از رفتار سارا خشمگین شده است، نقش آزارگر را انتخاب می‌کند. او شروع به تحقیر و سرزنش سارا می‌کند. این چرخه معیوب ادامه پیدا می‌کند و منجر به تشدید تنش و روابط ناسالم بین سارا و مریم می‌شود.

راه‌های خروج از چرخه معیوب:

  • آگاهی: اولین قدم برای خروج از چرخه معیوب، آگاهی از نقش خود در مثلث کارپمن است.
  • مسئولیت: افراد باید مسئولیت رفتار خود را بر عهده بگیرند و به جای سرزنش دیگران، به دنبال راه‌حل باشند.
  • ارتباط جرات‌مندانه: افراد باید نیازها و احساسات خود را به طور واضح و بدون قلدری یا وابستگی بیان کنند.
  • تمرکز بر حل مسئله: به جای تمرکز بر نقش‌ها، به دنبال راه‌حل‌های سازنده برای مشکلات باشید.

با افزایش آگاهی و اتخاذ مسئولیت، افراد می‌توانند از چرخه معیوب در مثلث کارپمن رها شده و روابط سالم‌تر و رضایت‌بخش‌تری را ایجاد کنند.

خروج از مثلث کارپمن:

برای خروج از این چرخه معیوب، افراد باید آگاهی خود را نسبت به نقش‌های خود در مثلث افزایش دهند و مسئولیت رفتار خود را بر عهده بگیرند.

راهکارهای خروج از مثلث:

  • تمرکز بر عزت نفس: افزایش اعتماد به نفس و باور به توانایی‌های خود.
  • ارتباط جرات‌مندانه: بیان نیازها و احساسات به طور واضح و بدون قلدری یا وابستگی.
  • ایجاد مرزهای سالم: تعیین حد و مرزهای مشخص در روابط و احترام به boundaries دیگران.
  • تمرکز بر حل مسئله: به جای تمرکز بر نقش‌ها، به دنبال راه‌حل‌های سازنده برای مشکلات باشید.

کاربرد مثلث کارپمن:

مثلث کارپمن در زمینه‌های مختلفی مانند روان‌درمانی، مشاوره، و آموزش کاربرد دارد. این ابزار می‌تواند به افراد کمک کند تا روابط خود را بهبود بخشند و از الگوهای رفتاری ناسالم دوری کنند.
سندروم استکهلم:

سندروم استکهلم یک پدیده روانشناختی است که در آن گروگان‌ها احساس همدردی و محبت نسبت به گروگان‌گیران خود پیدا می‌کنند. این پدیده می‌تواند در شرایطی رخ دهد که گروگان‌ها در معرض تهدید و ترس مداوم قرار دارند و از سوی گروگان‌گیران حمایت و محبت دریافت می‌کنند.


ارتباط بین مثلث کارپمن و سندروم استکهلم:

در برخی موارد، قربانی در مثلث کارپمن ممکن است به آزارگر خود وابسته شود و احساس همدردی با او پیدا کند. این وابستگی می‌تواند به دلیل ترس از آزارگر یا نیاز به حمایت از سوی او باشد. این وابستگی شبیه به وابستگی گروگان‌ها به گروگان‌گیران در سندروم استکهلم است.

عوامل ایجاد وابستگی در مثلث کارپمن:

  • ترس: قربانی از آزارگر خود می‌ترسد و برای حفظ امنیت خود به او وابسته می‌شود.
  • نیاز به حمایت: قربانی احساس بی‌قدرتی و درماندگی می‌کند و به دنبال حمایت آزارگر خود است.
  • تاریخچه سوء استفاده: قربانی در گذشته مورد سوء استفاده قرار گرفته و به وابستگی در روابط عادت دارد.
  • کنترل: آزارگر با استفاده از تکنیک‌های کنترل، قربانی را به خود وابسته می‌کند.

پیامدهای وابستگی در مثلث کارپمن:

وابستگی قربانی به آزارگر می‌تواند منجر به تداوم چرخه معیوب در مثلث کارپمن شود. قربانی ممکن است از ترک آزارگر خود بترسد و به رفتارهای ناسالم او ادامه دهد.

منابع:

نکته:

مثلث کارپمن فقط یک ابزار تحلیلی است و نباید آن را به عنوان یک مدل جامع برای تمام روابط انسانی در نظر گرفت.

مثلث کارپمنروانشناسی
یک کارشناس سئو که به مسائل روانشناسی علاقه داره... اینجا مطالب روانشناسی تولید میکنم.از این مطالب استفاده کنین ولی بهشون استناد نکنین چون من متخصص روانشناسی نیستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید