مهارتهای ما میتوانند به دو دسته کلی تقسیم شوند: مهارتهای سخت و مهارتهای نرم؛ مهارت های سخت به آن دسته از مهارتهای ما گفته میشود که اولا ملموس هستند، ثانیا قابل اندازهگیری هستند و ثالثا پیشنیاز یک شغل محسوب میشوند. مثلا یک تراشکار باید بتواند با دستگاه تراشکاری کار کند. برای یادگیری تراشکاری میتواند این مهارت را از طریق کارآموزی یا شاگردی کردن یاد بگیرد. میزان مهارت و تسلط او در کار با دستگاه تراشکاری هم کاملا مشخص و قابل ارزیابی است: مثلا روز اول یک قطعه میتواند تراش دهد اما بعد از یک ماه احتمالا بتواند ده قطعه تراش بدهد.
مهارتهای نرم مهارتهایی هستند که به ویژگیهای شخصیتی و تواناییهای بینفردی اشخاص مربوط است. معمولا زمینهی اصلی این مهارتها بصورت ويژگی شخصیتی در فرد موجود است ولی میتوانیم آنها را از طریق یادگیری و تمرین بهبود بخشیم و از طریق تجربه و تعامل با آدمهای اطرافمان، مهارتهای نرم خود را بهترکنیم.
در گذشته که نیروی کار متخصص و فنی کمتر وجود داشت، ملاک اصلی استخدام افراد، داشتن مهارتهای سخت بود. اما اکنون چون نیروهای متخصص زیادی در هرزمینه وجود دارند، داشتن مهارتهای نرم میتواند معیار مهمی در استخدام باشد. مثلا درگذشته کسی که کار با دستگاه تراش را بلد بود استخدام میشد اما الان کسی که تراشکاری بلد است و در کنار آن خلاقیت هم دارد راحتتر استخدام میشود.
نویسنده معروف آقای ست گودین در استفاده از مهارتهای نرم در محل کار تاکید دارد. او در کتاب مهرهی حیاتی میگوید: یکی از ویژگیهای افراد غیرقابل جایگزین در سازمان این است که خلاق باشند و از خلاقیت خود استفاده کنند.
مهارت های نرم لیست بلند بالایی دارد که باتوجه به صحبت های خانم آیسان سبایی، مدیر مارکتینگ آچاره تصمیم گرفتم در این بخش از مقاله،از صحبتهای ایشان استفاده کنم.
موارد زیر خلاصهای از وبینار خانم آیسان سبایی در سایت ایسمینار هست که نقل به مضمون شده است.
توانایی ارتباط برقرارکردن با دیگران یکی از مهمترین مهارتهای نرم است. چه در بخش دیجیتال مارکتینگ بخواهید کار کنید و چه در هرزمینه شغلی دیگر، باید بتوانید که با دیگران ( مشتریان یا همکاران ) ارتباط خوب و موثری بگیرید.
کیفیت ارتباط ما با دیگران به وقت، انرژی و علاقهی ما به آدمها بستگی دارد. بعضی از آدمها سخت هستند، بعضیها نرم هستند. بعضی از افراد انتقادپذیر هستند و برخی خیلی زودرنجند؛ این هنر ماست که بدانیم با هرکسی چگونه ارتباط برقرار کنیم و دامنه و عمق ارتباط خود با دیگران را مدیریت کنیم.
سعی کنید در ارتباطهای کاری تا جای ممکن سوتفاهمها را کم کنید.
هرچه از پیام متنی به سمت ویس، تماس تلفنی، تماس تصویری و ملاقات حضوری می روید کیفیت ارتباطها بیشتر و امکان سوتفاهم کمتر میشود.
پیشنهاد من در این زمینه کتاب آیین دوستیابی از دیل کارنگی است.
اگر میخواهید در کارتیمی بهتر شوید این موارد را رعایت کنید:
۱. برای بهبود مهارتهای ارتباط زمان و بگذارید.
۲. گوش دادن فعال را یاد بگیرید.
۳. از طریق گوش دادن فعال آدمها را بیشتر بشناسید و بهترین شیوهی ارتباط با هر شخص را شناسایی کنید.
۴. در جلسات تیمی مشارکت فعال داشته باشید.
۵. فعالانه تلاش کنید که باری از دوش همتیمیهایتان بردارید.
نکته: اگر کارتیمی را بلد نباشید خیلی زود از سازمان حذف میشوید. دیگر دورهی کار انفرادی به پایان رسیده است.
معرفی کتاب : ۱۷ اصل کارتیمی از جان سی. مکسول
کارها را از سر وانکنید! وقتی کاری را برعهده شما میگذارند تلاش کنید آن کار به بهترین شکل ممکن انجام دهید. البته این به معنای کمال گرایی نیست. سعی کنید که دقیق باشید و کارها را درست انجام دهید.
اگر ذاتا آدم دقیقی نیستید، قبل از تحویل کار، آن را دو یا چند بار چک کنید. میتوانید از دیگران نظر بخواهید و بپرسید: آیا آنها اشتباه یا موردی را پیدا کردهاند که نیاز به اصلاح داشته باشد؟
اگرچه که خلاقیت در هر حوزهای از تسلط بر آن حوزه سرچشمه میگیرد، اما در هر زمینه و جایگاهی که هستید میتوانید سطوحی از خلاقیت را در کار خود داشته باشید. میتوانید به چالشها و مسائل روزمرهی سازمان یا شرکتتان از دیدگاهی متفاوت نگاهکنید و راههای تازهای را امتحان کنید.
میتوانید رقبا و بیزنسهای مشابه یا بیزنسهایی را که خلاق هستند، رصد کنید و ایدههای خلاقانهی آنها را شخصیسازی کنید و در کار خود از آنها استفاده کنید. کمکم جرقههای خلاقیت در شما زده خواهد شد.
من در بخش آخر این مقاله منابعی را برای افزایش خلاقیت معرفی کردهام، از آنها استفاده کنید و نتیجه بگیرید.
وقتی در کار خود به مشکل یا مساله ای برخورد میکنید. خونسرد باشید و سعی کنید که به جای استرس یا ترس ان را حل کنید. خودتان را گم نکنید. شما توانایی انجام ان را دارید . اگر نیاز به مشورت گرفتن دارید از همکاران خود کمک بگیرید.
یادتان باشد که شما در این شرکت یا سازمان استخدام شده اید که مساله ها و مشکلات را حل کنید. بنابراین حضوری معنادار داشته باشید و فعالانه در پی حل مسائل کاری باشید.
اشتباه کردن جزئی از کار است. از اشتباه کردن نترسید. وقتی مرتکب اشتباهی شدید در قدم اول آن را صادقانه بپذیرید و در قدم بعد سعی کنید که آن اشتباه را جبران کنید.
در بسیاری از موارد وقتی مدیر یا سرپرستتان از شما در مورد اشتباهتان توضیح میخواهند هدفشان ناراحت کردن شما نیست ؛ آنها میخواهند بدانند که آیا شما ریشه این مشکل و اشتباه را شناسایی کردهاید و میخواهند مطمئن شوند که شما از این اشتباه درس گرفتهاید و دیگر این اشتباه را عینا تکرار نمیکنید.
پس اگر اشتباه کردید آن را بپذیرید و از طرف مقابل تشکر کنید که با انتقاد از شما باعث رشد و پیشرفت شما میشود.
نکته : هرچقدر فضای شغلی شما جدیدتر باشد، امکان اشتباه کردن بیشتر است. خوشحال باشید چون شما دارید چیزهای جدیدی یاد میگیرید.
یک دیدگاه به شدت غلط در محلکار این است که فقط به انجام کارهایی که وظیفهتان است اکتفا کنید. گاهی لازم است که در محیطکاری، کارهایی را که وظیفهی شما نیست اما برای شرکت یا تیمتان اهمیت دارد، انجام دهید.
از توانایی های خود استفاده کنید. شاید این توانایی های شما بتواند به بخش های مختلف شرکت کمک کنید.
گاهی لازم است که بیشتر از ساعت کاری تعریف شده کارکنید تا پروژهی مهمی را تحویل دهید.
گاهی لازم است که به همکار خود کمک کنید تا او کار را سریع و بهموقع تحویل دهد.
مطمئن باشید که روحیهی انعطافپذیری شما از چشم مدیران و افراد سازمان پنهان نمیماند و ذهنیت بسیار مثبتی از شما در آنها شکل خواهد گرفت.
امروزه با وجود گوگل،یوتیوب و صدها سایت آموزشی دیگر، دیگر بهانه ای برای یادنگرفتن نیست. توجه کنید که با توجه به تغییرات سریع تکنولوژی و علمی، شرکتها و سازمانها به دنبال آدمهایی هستند که اهل یادگیری باشند و خود را بهروز نگهدارند.
به دانشگاه یوتیوب سربزنید و هر موضوعی که برایتان مهم است را یاد بگیرید.
در درون سازمان از اعضای باتجربهتر سوال بپرسید.
روزی ۱۵دقیقه کتاب بخوانید یا پادکست بشنوید.
سعیکنید هرروز یک چیز جدید در زمینهی کاری خود یاد بگیرید.
دیدن این فیلم را به شما توصیه میکنم: چگونه در بیست ساعت هر چیزی را یاد بگیرید؟
مهمترین نکته در رهبری این است که اگر کاری را انجام میدهید تصورکنید که آن کار را برای خودتان انجام میدهید و نه برای شرکت. سعی کنید که خودتان رشد کنید؛ وقتی شما رشد کنید کارها را بهتر انجام میدهید و از این طریق سازمان و شرکت هم رشد میکند.
ابتدا خودتان را رهبری کنید؛ وقتی شما روی خودتان کار میکنید و مهارتهای سخت و نرم خود را بهبود میدهید کمکم دیگران به شما اعتماد میکنند و میتوانید روی دیگران هم تاثیرگذار باشید.
نکته: رهبری، مهارتی است که مجموعهای مهارتهای نرم را در خود دارد. اگر نمیدانید از کجا شروع کنید میتوانید روی مهارتهای هشتگانهی بالا تمرکز کنید ویا برای شروع این کتاب را بخوانید: صفات بایسته یک رهبر از جان سی. مکسول
این ویدیو جذاب از تد را هم از دست ندهید: چگونه رهبران بزرگ الهامبخش میشوند.
اگر میخواهید که در زمینه شغلی و حتی در زندگی موفق شوید لازم است که روی مهارتهای نرم خود کارکنید. مهارتهای نرم به شما کمک میکند که به فردی غیرقابل جایگزین در محیط کاری خود تبدیل شوید.
از همین امروز شروع کنید و به یک فرد محبوب و فوقالعاده در محیطکاری و زندگی خانوادگی خود تبدیل شوید.
تشکر از خانم آیسان سبایی مدیر مارکتینگ آچاره