تصورکنید که فردا بعدازظهر با دوست خود به کافیشاپ میروید و یک ساعت تمام صحبت میکنید. و بعد از پیادهروی، به همان پیتزافروشی معروف رفته و پیتزا سفارش میدهید؛ همه چیز در ظاهر بسیار عالی است اما تمام این مدت چیزی مانع میشود که عمیقا از آن عصر دلپذیر، لذت ببرید. احساس گناه!
بله! شما نگران کارهای عقب افتادهای هستید که باید تا صبح روز بعد انجام شود. شما همهی آن کارهای مهم را به تعویق انداخته و با دوست خود بیرون رفتهاید؛ اما نکته اینجاست که باوجود آن کارهای عقبافتاده حتی از تفریح کردن هم نمیتوانید لذت ببرید.
در این مقاله به دلایل اهمالکاری یا همان به تعویق انداختن کارهای مهم میپردازم و امیدوارم با خواندن این مقاله درک درستی از میزان اهمالکار بودن خود داشته باشید.
اهمالکاری ترجمهی واژه Procrastination و به معنای به تاخیر انداختن کارهای مهم است. (+) مثلا دانشجویی را تصور کنید که فردا امتحان مهمی دارد ولی الان مشغول دیدن مستندی درمورد حفظ حیات وحش آفریقا است! یا کارمندی که باید برای ارائهی گزارش به رئیسش حاضر باشد اما بجای آن، کتاب دستور آشپزی میخواند! یا حتی ممکن است خود شما که کارهای مهمی دارید که باید هرچه سریعتر انجامش دهید اما مشغول وبگردی هستید!
در همهی این مثالها فرد دارد کاری انجام میدهد! و این تفاوت اصلی با تنبلی است. تنبلی در معنای عرفیِ آن، یعنی کسی که حال و حوصلهی انجام هیچ کاری را ندارد. مثلا همان دانشجویِ نگرانِ حیات وحش که فردا امتحان دارد را در نظر بگیرید، اگر او تنبل باشد به خودش زحمت دیدن همان فیلم مستند را هم نخواهد داد!
پس تفاوت اصلی اهمالکاری و تنبلی در این است که، کسی که تنبل است اساسا کاری انجام نمیدهد اما فردِ اهمالکار مشغول انجام کاری است، ولی آن کار بسیار کم ارزش یا بی اهمیت است.
مدیری که تمام وقتِ خود را به آمد وشد در جلسات مختلف میگذراند به ظاهر خیلی کاری به نظر میرسد اما از انجام کارهای مهم و اصلی طفره میرود( مثلا پرداخت حقوق کارمندان)، مثال خوبی از اهمالکاری پنهان است.
کمالطلبی ممکن کارها را به این خاطر شروع نکنیم یا به پایان نبریم که از دید ما به نتیجه عالی نرسیده است. در نتیجه آنقدر کار را تحویل ندهیم که بازه زمانی تحویلِکار به پایان برسد.
ضعف در مدیریت زمان بسیار اتفاق میافتد که ما در تخمینزمانِ انجام یک کار دچار اشتباه شده ایم.در اهمالکاری، ما کارهای مهم را به اینخاطر به تعویق میاندازیم که فکر میکنیم، آنکار در مدتزمان کوتاهی قابل انجام شدن است؛درحالیکه در عمل اینگونه نیست.
ضعف در برنامه ریزی وقتی از برنامهریزی صحبت میکنیم یعنی توانایی اینکه بدانیم یک کار چه بخشهایی دارد و هرکدام از این بخش ها را با چه ترتیبی و به چه شیوه ای باید انجام دهیم.
ضعف در تصمیم گیری بسیاری از ما به این خاطر دست به اهمالکاری میزنیم که مهارت تصمیمگیری نداریم. مثلا جوانی که نمیتواند تصمیم بگیرد که آیا به خواستگاری دختر موردعلاقهاش برود یا نه؟ دست به تعلل میزند و بعد از مدتی آن دختر با شخص دیگری ازدواج میکند!
تخمین احساسی اشتباه این مورد مهمترین دلیل اهمالکاری است. (+) مغز ما دنبال لذت های فوری است و از کارهای دردآور اجتناب میکند. جالب است بدانید که مغز، از طریق احساسِ لذت یا درد نسبت به سخت بودن یا آسان بودن کارها قضاوت میکند. اما در بسیاری از مواقع ما نسبت به کاری که هنوز انجام ندادهایم حس بسیار بدی داریم. دراین موارد است که مغز، احتمالا دچار یک تخمین احساسی اشتباه شده است. یعنی قبل از انجام کار، پیش بینی کرده است که آن کار کاری زجر آورست!
اهمالکاری در بلندمدت باعث احساس استرس و فشار روانی میشود. و این استرس در طولانی مدت ممکن است زمینهساز بیماری های جسمی، ضعف سیستم ایمنی و حتی بیماری های روانی شود. از طرفی اهمالکاری ممکن است باعث کاهش عزت نفس و کارآیی فرد باشد. همچنین جایگاه اجتماعی فرد اهمالکار روز به روز در نزد اطرافیان تضعیف میشود.
در مقاله بعدی به راههای مقابله با اهمالکاری خواهیم پرداخت.اگر علاقه مند هستید که به محض به اشتراک گذاری راههای مقابله با اهمالکاریاز آن مطلع شوید میتوانید با دنبال کردن این صفحه، اولین شخصی باشید که آن مقاله را میخوانید.
در نهایت شما را به دیدن این سخنرانی بسیار جذاب از تیم اوربان در تد دعوت میکنم. مطمئنم که از دیدن این فیلم استفاده خواهید کرد.