به نام خدا من بصیر رضایی هستم و قراره این کتاب رو براتون جزء به جزء با زبانی ساده و قابل فهم آموزش بدم، این مطالب برای اعضای گروه آموزشیمون (در تلگرام) ساخته شده اما خب خوشحال میشم با نشر کردن این اطلاعات به دیگر عزیزان باعث رشد و پیشرفت هم دیگه بشویم.
در ابتدا باید بگم این سری آموزشی بر اساس همین دست نویس های کوچکی هستش که من از روی کتاب آناتومی داستان استخراج کردم و همونطور که گفتم مطالب رو اندکی سبک و سنگین کردم تا قابل درک تر برای دیگر عزیزان بشود.
انواع راه های مختلف برای شروع داستان میباشد، یکی از آن ها پیشفرض ها میباشد. پیشفرض چیست؟ پیشفرض مطرح کردن ایده اصلی داستان در یک جمله یا سوال است. مثلا در فیلم نامه پارک ژوراسیک، نوشته مایکل کرایتون پیشفرض اصلی داستان این بود:
چه میشود دو سنگین وزن دنیا، دایناسور ها و انسان ها با یک دیگر تا حد مرگ بجنگند؟
اصلا یک ایده است، چه میشود یک برده تنها که به جنگل فرار کرده است مردی را ببیند که به او میگوید خداست؟ چه میشود که اینترنت ناگهان قطع بشود و تنها جایی که به اینترنت دسترسی داشته باشد یک جزیره باشد؟
یا یک پیشفرض کلاسیک مثال بزنیم، چه میشود که یک فرشته عاشق یک شیطان شود؟ این ها همه سوال و ایده های اصلی داستان ما هستند. کتاب آناتومی داستان به آن ها میگوید پیشفرض!
پیشفرض : خلاصه داستان در یک جمله یا یک سوال
پدر خوانده : جوان ترین پسر یک خانواده مافیایی از سوء قصدکنندگان جان پدرش انتقام میگیرد و پدر خوانده جدید میشود.
کازابلانکا : یک آمریکایی خشن وطن پرست، عشق سابق خود را پیدا میکند اما به خاطر جنگ با نازی ها به سمت میدان جنگ میرود
ماه زده : زنی که نامزدش را برای دیدار مادرش به ایتالیا برده، اما عاشق برادر نامزدش میشود
جنگ ستارگان : وقتی یک شاهزاده خانوم در خطر مرگ قرار میگیرد، مردی جوان از مهارت های جنگی خود استفاده میکند تا زندگی او را نجات دهد و نیرو های شیطانی امپراتوری را از کهکشان بیرون کند
در هالیوود همه به دنبال یک پیش فرض عالی هستند، داستانی که در یک جمله خلاصه شود و دل هر کسی را برای خواندن یا دیدنش به شور بیاورد! وظیفه پیش فرض مشخص کردن ایده کلی داستان شماست، شما همین الان هم میتوانید بی نهایت پیش فرض در ذهن خود ایجاد کنید، بی نهایت داستان که تنها در یک جمله یا سوال خلاصه شده اند.
این اولین قدم شماست، نکته ای که وجود دارد این است که بعد از برداشتن اولین قدم مسیر داستان شما هم مشخص میشود و هم محدود! دیگر قرار نیست موضوع داستان از این پیش فرضی که مشخص کردین به یک باره 180 درجه تغییر کند. حواستان باشد که قرار است تمرکزتان به یک داستان متمرکز شود، پس بهترین داستان را انتخاب کنید.
پیش فرض الکی نیست! هفته ها باید روی آن وقت بگذارید، چرا؟ چون که این اولین قدم شماست اگر به درستی و کامل مشخص نشده باشد تنها بعد از سی یا چهل صفحه داستان نویسی به بن بست میخورید. نگذارید آتش یک پیش فرض خوب شما را بسوزاند، اگر میخواهید این ایده نوشته شود باید بر روی اولین اجر از داستانتان یعنی پیشفرض تعمل زیادی داشته باشید.
گام اول در نوشتن پیش فرض:
چیزی بنویسید که آرزوی خواندنش را دارید! یک لیست از آرزو هایتان بنویسید و یک لیست از صحنه هایی که دوست دارید در داستان یا فیلم ها ببینید. آرزو هایتان را به داخل صحنه ها ببرید، صحنه ها را به داخل آرزویتان بیاورید. در نهایت موضوعی را بنویسید که نه تنها خود بلکه کسی دیگر نیز دوست داشته باشد آن را بخواند.
گام دوم در نوشتن پیش فرض:
بپرسید چه میشود اگر! قرار است که در دنیای داستان خود قدم بزنید و صحنه های مختلف را ببینید، کار خاصی قرار نیست انجام بدین فقط کافیه که وارد دنیاتون بشید و صحنه ها اتفاقات جالب رو پیدا کنید. این اتفاقات رو یک جا یادداشت کنید.
گام سوم در نوشتن پیش فرض:
شناسایی مشکلات خط داستان! داستان در ابتدا مشکلات معنایی دارد، مثلا میتوان ایده ای داد که کل اینترنت دنیا قطع شود اما چطور؟ شاید در گام دوم ما میگفتید چه میشود اگر، اما اکنون میگیم چطور این امکان دارد؟ ما یک توهم ساخته ایم! حال باید این توهم را منطقی کنیم، همانند کسی که دروغی گفته است.
از نظر من نویسندگان دروغگو های ماهری نیز هستند، زیرا میتوانند خیلی سریع تر از دیگران توهمی ایجاد کنند و سپس آن را با منطق ها واقعی تر نشانش دهند.
ما نویسندگان دروغ میگویم! خیال پردازی میکنیم و از چیزی که نیست سخن میگویم، فن و هنر ما این است که چگونه این دروغ را واقعی تر جلوه دهیم، ما میتوانیم یک دنیای خیالی بسازیم یا که میتوانیم یک اتفاق خیالی بسازیم هیچ فرقی نمیکند. مهم این است که چگونه این توهم را به واقعیت تبدیل کنیم
گام چهارم در نوشتن پیش فرض:
به نام خدا، اصل طراحی! این اصل طراحی چیست؟ اصل طراحی یک شخصیت است، یک علامت است، یک حیوان است، یک مکان است، یک زمان و تاریخ است یا هرچه که شما بگوید است.
در واقع اصل طراحی چیزی است که دنیای داستان شما در مورد آن نقل میشود، یک جورایی اصل طراحی داستان شما با جواب به این سوال قابل یافتن است: داستانت در مورد چیه؟
+ داستانم در مورد یه دین به اسم سانسانه
+ داستانم در مورد یه جزیرس
+ داستانم در مورد یه قلعه معلقه
+ داستانم در مورد یه شمشیره جادویی به اسم اکس کالیبور هستش
جواب سوال داستان شما در مورد چی هستش، دقیقا جواب همون سوال اصل طراحی داستان شما چی هستش میباشد.
لطفا از مطالب و نت برداری من استفاده کنید و نظرتون رو با من به اشتراک بگذارید، سوالی بود بهم بگید و اگر مایل بودین به گروه رایگان ما بپیوندین در همین جا ایدیتون رو قرار بدین؛ ممنونم که تا اینجا همراه من بودین سعی کنید از این مطالب استفاده کنید و در موردشون داخل گروه صحبت کنید، تا آموزش دیگر کتاب آناتومی داستان بدرود ❤️