با درود احترام کتاب پنجم از لیست صد کتاب برتر جهان که در لیست کتابهای برگزیده قرار دادیم پس از معرفی کتاب داستان دو شهر میپردازیم به نمایشنامه تراژدیک هملت که از شاهکارهای بلامنازع قرن هفدهم هست هملت از شاهکارهای ویلیام شکسپیر است که برای تهیه کتاب میتوانید به سایت کتاب دست دوم کمیابوک مراجعه کنید.
هملت اثری که در سال ۱۶۰۲ نوشته شده و یکی از مشهورترین نمایشنامههای تاریخ ادبیات جهان به شمار میاد
از ویلیام شکسپیر اغلب با نام شاعر ملی انگلستان یاد میشود، و اورا بزرگترین نمایشنامه نویس تاریخ میدانند.
از رمان شکسپیر تا به امروز، آثار او در شهرها و روستاهای بیشماری به اجرا در آمدهاند با این حال؛ داستان زندگی خود او هنوز مانند رازی سربسته باقی مانده است. در رابطه با زندگی شکسپیر دو منبع اصلی وجود دارد که مورخان با استناد به این دو منبع، طرح کلی زندگی او را ترسیم کردند.
با اینحال، تنها شرح مختصری از وقایع خاص زندگی او در دسترس است.
در رابطه با آثار شکسبیر میتوان اثار او را به دوسته تقسیم کرد آثار ابتدایی ایشان که بیشتر در زمینه تاریخی و کمدی هست و اثاری که بلحاظ زمانی در دوره دوم نویسندگی شکسپیر قرار میگیره که بیشتر به موضوع تراژدی پرداخته در واقع از سال 1600 به بعد شکسپیر شروع به نوشتن نمایشنامههایی تراژیک میکنه آثاری همچون. هملت، شاه لیر، اتللو که شخصیتهای این داستانها برداشتی زنده از خلقوخوی نامناسب و عالمگیر انسانی هستند. برای مثال بپردازیم به نمایشنامه هملت ،شخصیت هملت در این نمایشنامه، نشانگر خیانت، کیفر، زنا و فساداخلاقی است.
قبل از شرح داستان لازم هست اشاره ای به شخصیتهای این نمایشنامه داشته باشیم
کلادیوس: پادشاه دانمارک و عموی هملت
هملت: پسر شاه سابق، و برادرزادهٔ پادشاه کنونی
گرترود: ملکه دانمارک، و مادر هملت
پولونیوس: لرد چمبرلین، پدر اوفلیا
اوفیلیا: دختر پولونیوس و معشوقهٔ هملت…
این اثر شرح داستان شاهزاده ای دانمارکی به نام هملت هست که باشنیدن خبر مرگ پدرش به کاخ پادشاهی میآید و میبیند عمویش کلادیوس بر تخت نشسته و بدون کوچکترین احترامی به آداب و رسوم، با مادرش”ملکه گرترود” نیز ازدواج کرده است.
داستان از جایی اغاز میشود که یک شب هملت خواب میبیند روح پدربه او میگوید که کلادیوس او را از طریق چکاندن زهر در گوشش به وقت خواب کشته است و درخواست انتقام میکند.
با ورود دسته ای بازیگر دوره گرد، هملت برای اطمینان از درستی سخنان روح و شبح پدر، گروه دوره گرد میخواهد نمایشنامه ای به نام قتل گوندزاگا را درحضور شاه به روی صحنه بیاورند. موضوع این نمایش نامه، به گونه ای بازآفرینی جنایت کلادیوس است و داستانش به ماجرای کشته شدن شاهی به دست برادرش مربوط میشود.
شاه به هنگام تماشای نمایش آنچنان دچار آشفتگی میشود که مجبور به ترک تالار نمایش میشود. این عکس العمل کلادیوس به نمایش، جرم او را بطور حتم ثابت میکند.
هملت پس از این ماجرا، بی درنگ پیش مادرش میرود و به زودی صدای نزاع مادر و پسر اوج میگیرد و هملت به مادرش اعتراف میکند که چقدر از وی متنفر است و وقتی سایه ای را در پردهٔ اتاق میبیند و چون تصور میکند که شاه درپشت پرده گوش ایستاده است،
شمشیر را میکشد ودر پردههای سنگین فرو میبرد، ولی پولونیوس (پدر اوفلیا) معشوقهٔ هملت – که در پشت پرده پنهان شده به جای کلادیوس به اشتباه کشته میشود.
کلادیوس که تصمیم به نابودی هملت گرفته ولی نمیخواهد آنرا آشکار کند او را به انگلستان میفرستد. در این سفر دو دوست دوران تحصیل او به نامهای روزن کرانتس و گیلد استرن نیز همراه هملت اعزام شدهاند، اینان نامههایی مبنی بر حکم قتل شاهزاده را با خود دارند اما با عوض شدن نامهها به جای هملت این دو نفر کشته میشوند.
دراین اوضاع لایریتس پسر پولونیوس برای انتقام پدر به دنبال هملت است هم چنین اوفلیا که از کشته شدن پدرش به دست محبوب از شدت غم و اندوه دیوانه شده، پس از آنکه چند گل از کرانه رود میچیند خود را در آب میافکند و غرق میشود.
هملت پس ازاینکه متوجه توطئهٔ قتل خودش میشود به دانمارک برمی گردد. کلادیوس در ظاهر می خواهد هملت و لایریتس را آشتی دهد، به خواهش او هر دو موافقت میکنند که برای سنجیدن خود، نه در یک دوئل بلکه در مبارزه ای نمادین شرکت کنند تا به داستان غمانگیز پایان داده شود.
اما به لایریتس شمشیری میدهند که نوکش به زهر کشنده آغشته است، در طول این مبارزهٔ تن به تن کلادیوس جامی زهرآلود به هملت میدهد، ولی گرترود بیخبر جام راسرمی کشد و میمیرد. سپس هملت زخمی میشود، اما پیش از مرگ، لایریتس را زخمی کشنده میزند. هملت و لایریتس هر دو مجروح شدهاند و می دانند که مرگشان حتمی است، پس در پایان هر دو بسوی کلادیوس حمله میبرند و او را از پای در می آورند.
🖊سعید (کمیابوک)