Mina
Mina
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

اعتقاد به دنیای پس از مرگ چه تاثیری روی زندگی می‌ذاره؟


حس آدم‌ها نسبت به مرگ متفاوته. اگه بتونیم آدم‌ها رو مجبور کنیم که بهش فکر کنند هر کسی ممکنه حس متفاوتی رو ابراز کنه. اکثر آدم‌هایی که می‌شناسم در مواجهه با مرگ بیان می‌کنند که "من از مرگ نمی‌ترسم"

آقای اروین یالوم؛ روانشناس و نویسنده‌ مشهور آمریکایی؛ میگه همه آدم‌ها از مرگ می‌ترسن! در واقع مرگ، اصلی‌ترین ترس ناخودآگاه و گاهی هم خود‌اگاه بشریته! در واقع مرگ برای انسان اونقدر وحشتناک بوده که اون رو با انکار کردن فرستاده توی ناخوداگاهش و چیزی که وارد خودآگاه می‌شه فقط تاثیرات این ترسه. البته ناگفته نمونه که بعضی از افراد هم ترس از مرگ رو کتمان نمی‌کنند اما باز هم از تاثیرات این ترس در خودآگاهشون در امان نیستن.

اما تاثیراتی که توی خودآگاه، خودشون رو نشون می‌دن چیا هستن؟ آدم‌های مختلف به اشکال متفاوتی ترس از مرگ رو نشون می‌دن. به نظر یالوم یکی از بزرگ‌ترین مکانیسم‌هایی که ما در برابر مرگ انتخاب کردیم؛ ایمان به خدا و یا ایمان به نوعی حامی غیبیه.

یه لحظه به این فکر کنید که مردید و الان یک ساعت از مرگ شما می‌گذره. چی تصور می‌کنید؟ یک ساعت پس از مرگتون چجوریه؟


...

تقلب نکنید واقعا فکر کنید ?

..

خب.. چطور بود؟ احتمالا خودتون رو تصور کردید یه گوشه ایستادید و کسی شما رو نمی‌بینه و دلتون می خواد به آشناها و عزیزانتون دلداری بدید ولی خب نمی‌تونید!

یا شایدم تصور کردید که رفتید به یه دنیای دیگه و دارید با خدا سر این که این چه زندگی مسخره‌ای بود من داشتم، بحث می‌کنید.

یا نه! اصلا شایدم خوشحالید و یکی می‌زنید پشت خدا و می‌گید دمت گرم خیلی زندگی با کیفیتی بود کاش زمانشو یکم بیشتر می‌کردی.

بهرحال..هر تصوری که کردید، من با احتمال خیلی بالایی می‌گم که شما نبودن خودتون رو تصور نکردید! بلکه از جهانی به جهان دیگر رفتن رو تصور کردید. در واقع انسان هیچ تصویری از نبودن خودش نداره!‌

این می‌تونه تحت تاثیر آموزه‌های مذهبی باشه. اما حتی کسایی که به مذهب خاصی اعتقاد ندارن خیلی کم پیش میاد که بگن:

"یک ساعت پس از مرگ وجود نداره!!"

به وصیت نامه‌ها نگاه کنید. به اهرام مصر، به زیارتگاه‌ها، حتی قبر آدم‌های عادی. همه و همه این رو نشون می‌دن که بشر نتونسته بپذیره که ممکنه من فقط همین یک زندگی رو داشته باشم! و با ایمان محکم و خلل ناپذیری معتقده که زندگی دیگری بعد از مرگ در انتظار منه.

و متاسفانه، ایمان به زندگی پس از مرگ، با اینکه تونسته ترس از مرگ رو به خوبی مهار کنه و آرامش انسان رو بهش برگردونه؛ اما در عوض به تمامیت زیستن در همین یک زندگی رو ازش گرفته. آدم‌های بسیاری در جنگ‌های مذهبی مردن چون فکر می‌کردن زندگی بهتری در انتظارشونه، آدم‌های بسیاری اون زندگی رو که آرزوش رو داشتن زیست نکردن چون همیشه منتظر یه حامی غیبی بودن که معجزه‌ای کنه و نجاتشون بده، آدم‌های بسیاری زندگی رو برای خودشون در اینجا و اکنون از دست دادن چرا که منتظر یک جای دیگر بودن.

اینکه ما خوشحالی و خوشبختی رو موکول می‌کنیم به فردا، فقط مختص ایمان داشتن به زندگی دیگر و دنیای پس از مرگ نیست. ما منتظریم فارغ‌التحصیل بشیم تا خوش‌حال باشیم، ازدواج کنیم، خونه و ماشین بخریم، بچه‌هامون بزرگ شن، ازدواج کنن و و و ... و در نهایت، زمانی که می‌بینیم خوشبختی و رضایت از زندگی، قرار نیست در خونه ما رو بزنه. با خودمون فکر می‌کنیم اشکال نداره!‌ من زندگی پر زحمتی داشتم و حتما وقتی بمیرم می‌رم بهشت و خوشبخت می‌شم!


بله! اینطوری ما این یگانه گوهر هستی، تنها سرمایه‌مون و تنها چیزی که در اختیارمون قرارداده شده، یعنی عمرمون رو از دست می‌دیم، در حالی‌که همچنان منتظریم یه روز خوب بیاد...

اما مسئله مهم دیگه‌ای که مطرح می‌شه اینه که پس با این حساب، آیا تمام ادیان دروغن؟ برای سرپوش گذاشتن به ترس از مرگ ساخته شدن؟ آیا خدایی نیست یا به قول نیچه خدا مرده است؟

خب، حقیقتش رو بخواید من هنوز راجع به این قضیه مطمئن نیستم. ممکنه ادیان برای رستگاری بشر اومده باشن اما بشر برای رستگاری از اون‌ها استفاده نکرده باشه! ممکنه ادیان اصلا حرف دیگری به ما زده باشند و ما چیز دیگری شنیده باشیم. اما این مسئله هم ممکنه که ادیان به تمامی زاییده ترس‌ها و اضطراب‌های وجودی ما آدم‌ها باشن.

با همه این احتمالات، یک چیز قطعیه. داشتن ذهنی باز، بدون تعصب و بدون پیش‌فرض که تشنه حقیقت باشه؛ بالاخره اون رو پیدا خواهد کرد!


در نسخه صوتی چند رباعی از خیام براتون خوندم که اگزیستنسیال‌ترین شاعر دورانه!

این نوشته، الهام گرفته از کتاب روان‌درمانی اگزیستنسیال نوشته اروین یالوم و پادکست خوب رواق بود.

می‌تونید حس خودتون نسبت به مرگ رو کامنت بذارید تا راجع بهش با هم گپ بزنیم.




دنیای پس از مرگرواندرمانیاروین یالوممرگ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید