کاوه کردگاری
کاوه کردگاری
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

قرنطینه، اسب های مسابقه در خانه می دوند!

قرنطینه، اسب های مسابقه در خانه می دوند!
قرنطینه، اسب های مسابقه در خانه می دوند!


در این روزها، که به دلیل جلوگیری از شیوع بیماری یا ممنوعیت از حضور در سرکار در خانه به‌سر می‌بریم، زمانی را که در محیط کار یا بیرون سپری می‌کردیم تبدیل شده‌است به زمانی اضافی در خانه.

حال که این مدت در خانه ماندن طولانی تر شده، شبکه‌های مجازی، با انواع و اقسام لایوها و سمینارها و چالش‌ها..مدام به این «زمان اضافه» اشاره می‌کنند، با پیشنهادات و ایده‌های مختلف که از این زمان اضافی به «بهترین‌شکل» ممکن استفاده کنیم.

«..حالا وقت اینه بریم سراغ کارهایی که همیشه فکر می‌کردیم (بهونه می‌آوردیم) مشکلش کمبود وقته..»

برای «کارآمدی و بهره‌وری بیشتر»

برای «موثرتر بودن» و یا همان اصطلاح فرنگی پروداکتیو (productive) بودن

اینکه حالا حتما باید «یه کاری بکنیم».

.

زبانی جدید یادگرفتن، آشپزی ماهر شدن، رفتن سراغ بخش‌های مختلف خانه که نیاز به رسیدگی دارند، شروع کردن یوگا و رسیدن به تناسب اندام ، تماشای آرشیو فیلم‌ها و سریالها.. تا.. حتی « آخرین شاهکار ادبی رو خلق کردن!»

ایجاد یک نیاز جدید و بالتبع آن، مسیری جدید برای تجربه‌ی اضطراب ناشی از موفق نبودن.

«به اندازه‌ی کافی از این فرصت طلایی استفاده می‌کنیم؟»

غافل از اینکه این روزها فشار روانی بالایی بر ما وارد شده است، و سطح اضطرابمان بسیار بالاتر رفته.

ما این روزها فشار و ترس ابتلا به بیماری و آینده ی نامعلوم اقتصادی و کاری را تحمل می‌کنیم و ایجاد توقعی جدید از خود، بار مضاعفی بر روانمان است.

فضای اینترنت پر از متریال‌هایی شده که فلان کارها را «چگونه در خانه انجام دهیم».

از درست کردن سوشی تا ساخت میز و صندلی.. همگی در خانه.. برای این «زمان اضافی».

که حتی در این وانفسای زندگی و مرگ، برده‌ی محتوایی باشیم که به خوردمان می‌دهند، تصمیم از قبل گرفته شده و ما فقط باید «اقدام‌کننده» باشیم و مردِ عمل.. همان «اپراتورهای همیشگی».

در حالیکه بسیاری از ما در شرایط عادی، که نیازمند به مراقبت و محدودیت نبودیم، و بسیاری از کارها از جمله نگهداری و آموزش فرزندان، تهیه و آماده‌سازی غذا، و.. را به دیگران واگذار می‌کردیم؛ باز وقت کافی برای خیلی از کارها نداشتیم.

ما این روزها در خانه هستیم چون مجبوریم برای حفظ سلامت خود و جامعه در خانه باشیم و در شرایط سختی قرار داریم. لازم است این شرایط سخت را ببینیم و بپذیریم و فشار جدیدی بر خود تحمیل نکنیم.

این میل به «از حد انتظار بهتر بودن» (overachieving)، آن هم در زمانه‌ی بحران کرونا، بازتاب این فرهنگ است که: «همیشه باید کاری انجام دهم تا مفید باشم»، «از آب کره گرفتن»، «هرثانیه از زندگی باید در جهت سودمندی و رشد و توسعه باشه».

و آیا این ذهنیت حاصلی جز بالارفتن بیشتر سطح اضطرابمان دارد؟

آن‌هم در روزهایی که اتفاقا نیاز داریم سرعت زندگی مدرن را کم کنیم و کمی به «معنا و مفهوم زندگی» بیاندیشیم.. اندکی درنگ کنیم.. ترسهایمان را ببینیم.. در لحظه باشیم و هر کاری را برای خود آن کار انجام دهیم و نه سودی که به ما می‌رساند.. زیرا شاید فرصت و لذت انجام بسیاری از کارهای عادی و معمول زندگی را دیگر بار نداشته باشیم..

ایجاد این نیاز که هر لحظه از زندگی را بهینه کنیم به قیمت فشار روانی بالاتر برایمان خواهد بود.

که البته منظور نگارنده دست برداشتن از بهبود وضع زندگی نیست.. اما با در نظر گرفتن شرایط موجود، حداقل کاری که باید انجام دهیم این است که فشار و انتظار مضاعفی بر خود و دیگران ایجاد نکنیم.

احساس غُبن و سرخوردگی که نمی‌توانیم پابه‌پای سایرین در چالش‌ها شرکت کنیم و کارهای جدیدی در این «زمان اضافه» انجام دهیم نداشته باشیم.

مهمترین وظیفه ی ما در این ایام «مراقبت از خود» است. هدیه دادن آرامش و تمرکز به ذهن و روانمان در برابر ترس‌ها، نگرانی‌ها و ‌فشارهای روانی پیش‌رو. گفتگوی درونی سالم و حمایتگرانه با خودمان تا این دوران را به سلامت سپری کنیم.

البته که یافتن خوشی‌های کوچک در ایام مرهمی بر اضطرابمان خواهد بود.. گفتگو با دوستان و دلگرمی دادن به یکدیگر، یادآوری خاطرات خوش گذشته، گفتن از رویاهایی درباره ی ساختن، گوش سپردن به موسیقی‌های مورد علاقه، سفر به جهان تُرد خیال، و..

آنچه در این ایام به آن نیاز مبرم داریم.. شفقت و مهربانی ست.

و کمی زندگی را آسانتر گرفتن.

کاوه کردگاری - ۲۲ فروردین ۹۹




https://instagram.com/daily.dose.of.psychology




قرنطینهاضطراببهینه سازیروانشناسیبهره وری
«روان» را واکاوی می کنم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید