در تاریخ ادبیات با نویسندگانی ناکام مواجه میشویم که در زمان حیاتشان قدر ندیدند اما سالها طول کشید که ارزش آثار آنها مشخص شود و آنچنان که لیاقت داشتند صاحب ارج و اعتبار شوند. نامهایی مانند کافکا، بولگاکف، سیلویا پلات و ... یکی از این دسته نویسندگان جان کندی تول است. او رمان اتحادیه ابلهان را در سی سالگی نوشت اما هیچ ناشری زیر بار چاپ آن نرفت. همین ناکامی سبب افسردگی او شد و در ۳۲ سالگی به زندگی خود پایان داد. مادرش دو سال پس از مرگ او تلاشها برای چاپ رمان او را آغاز نمود اما تا ۹ سال بعد ناشری چاپ آن را پذیرفت. کتاب پس از انتشار مقبولیت فراوانی یافت و نام تول در ادبیات معاصر آمریکا ماندگار شد. او تنها نویسندهای است که پس از مرگش صاحب جایزه پولیتزر شده است.
اتحادیه ابلهان داستان زندگی پسر چاق سی و چندساله به اسم ایگنیشس است که با مادرش زندگی میکند و فارغالتحصیل فرهنگ و هنر قرون وسطا است. او آرمانگرا و ایدئالیست اما در عین حال فردی تنبل و بیکار است که مدام برای مادرش و دیگران دردسر درست میکند. طی یکی از همین ماجراها مجبور به جبران خسارت میشوند و مادر تنگدستش او را مجبور به سر کار رفتن میکند...
بسیاری این رمان را جزء شاهکارهای ادبی قرن بیستم میدانند. شخصیتپردازی ایگنیشس فوقالعاده است و به نظرم در این زمینه نویسنده سالها از زمان خود جلوتر بوده است. رمان با طنز خاص و ملایمی دورویی، منفعتطلبی، مصرفگرایی و ... جامعه زمان خود را به چالش میکشد. برخی منتقدان ایگنیشس را دون کیشوت قرن بیستم میدانند. مطالعه این رمان برای کتابخوانان به ویژه دوستداران ادبیات معاصر به شدت توصیه میشود.