محمدرضا خیلی ناراحت بود که چرا رئیسش فهم و شعور نداره و جلوی تغییر مقاومت میکنه.
گفتم: ببین، فرض کن یه گاو گوشه جاده وایستاده و یه نفر داره سرش داد و بیداد میزنه:
چرا به حرف من گوش نمیدی؟
چرا به من توجه نمیکنی؟
اگه تو از دور این صحنه رو ببینی، به نظرت کی گاوتره؟
گفت: ما.