علی خالقی
علی خالقی
خواندن ۲ دقیقه·۴ سال پیش

برای تو

لابد باز هم دلت تنگ شده و اومدی اینجا تا ببینی چیزی نوشتم یا نه. نمی‌دونم الان کجام و دارم چیکار می‌کنم، ولی به یادتم.
نترس! حالم خوبه. حواسم به سلامتیم هست و همه چی رو به راهه. به قول نامه‌های قدیم، ملالی نیست جز دوری شما.

راستشو بگم این مطلب یه جور دیگه بود؛ ولی روم نشد. گفتم همین خودمونی بهتره.

یه تیکش این بود مثلا:

یه وقتایی دلم می‌خواد مچاله شم. زانوهام رو بغل کنم و چشمام رو ببندم. اون موقع هیچ نوری خوب نیست. باید همه جا تاریک باشه. هر صدایی مثل صدای خراش ناخن روی سنگه. فقط شناور بودن توی خلأ می‌تونه حال آدم رو خراب‌تر از چیزی که هست نکنه.
وقتایی که مچاله شدم، هر چقدر هم سعی کنم متوجه نشی، بازم مشتم باز می‌‌شه. مثل یه بچه دو-سه ساله که چشاشو گرفته و فک می‌کنه هیشکی نمی‌بیندش. نمی‌دونم چه جادویی بلدی که سریع همه چی یادم می‌ره. خیلی زود پیله‌ای که بستم باز می‌شه و با هم پرواز می‌کنیم.

که خب عین واقعیت بود.


برای خودمون فال گرفتم. واقعاً گرفتما!

حافظ بهم گفت دیگه برو این طرفا پیدات نشه بچه پررو. چی از دنیا می‌خوای وقتی:

گل در بر و می در کف و معشوق به کام است
سلطان جهانم به چنین روز غلام است

گو شمع میارید در این جمع که امشب
در مجلس ما، ماهِ رخ دوست تمام است

راست می‌گه بنده خدا. الکی مزاحم خوابش شدم. همه چی رو به راهه و چی از این بهتر.


مراقب خودت باش.
از همین الان تا وقتی بیام پیشت، بی‌وقفه دوست دارم.





مطلب قبلیم

https://virgool.io/@khaleghi/toman-x60aelpl16hz
ازدواجسربازی
توسعه‌دهنده موبایل و علاقه‌مند به خوندن و نوشتن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید