از نوشتن میترسم
من هیچی نمیدانم چطور میتوانم با این جهل بنویسم
میترسم از چیزی بنویسم و من را دور کند از مسیرم
بشوم فقط یک شومن ک میخواهد دانسته هایش را ب رخ مردم بکشد تا او را تحسین کنند
بشوم کسی ک هرجمله ای میشنود هر تجربه ای دارد ب این و آن بگوید و فکر کند دیگر چ خبر است
برای همین هم است ک دوری میکنم از فعالیت در فضای اینستایی
هرچقد هم ک تغییر در خودت ایجاد کرده باشی لحظه ای ک غرق بشی در توجه مردم فقط یک تار مو با گم کردن خودت فاصله داری
میخواهم در سکوت ب عشق برسم...