ویرگول
ورودثبت نام
حسین خضوعی
حسین خضوعیبر سر آنم که گر زدست برآید دست به کاری زنم که غصه سراید
حسین خضوعی
حسین خضوعی
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

أمریه


شازده کوچولو در یکی از سیارک‌های مسیرش،

رعیتِ بی‌شمار و بی‌پناهی دید که همگی از بی‌ثباتی و بیداد به تنگ آمده بودند

نزد ارباب‌شان رفت و شرح ماجرا گفت.

ارباب پاسخ داد: ما خودمان با گوشت و پوست مان #رنج رعیت را حس می‌کنیم، همه چیز حل می‌شود، ما «امریه‌»اش را صادر کرده‌ایم، رعیت فقط باید صبر کنند تا «زمینه‌»اش فراهم شود

دستوردستورالعملشازده کوچولوحکمرانیداستانک
۳
۰
حسین خضوعی
حسین خضوعی
بر سر آنم که گر زدست برآید دست به کاری زنم که غصه سراید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید