ویرگول
ورودثبت نام
حسین خضوعی
حسین خضوعیبر سر آنم که گر زدست برآید دست به کاری زنم که غصه سراید
حسین خضوعی
حسین خضوعی
خواندن ۱ دقیقه·۶ سال پیش

ماشین امضا

همین جور که شازده کوچولو و روباه در زمین قدم می‌زدند، چشمشان به میزی پر از میوه و شیرینی افتاد که چند نفر دورش نشسته بودند.

شازده کوچولو از ? پرسید:شازده کوچولو از ? پرسید:

این‌ها کیستند؟

? پاسخ داد: «کیستند» غلط است بپرس «چیستند»?? پاسخ داد: «کیستند» غلط است بپرس «چیستند»?

بعد ادامه داد:بعد ادامه داد:

این‌ها «ماشین‌امضا» هستند ولی بِهِشون گفتند شما«هیأت مدیره»اید?


حاکمیت شرکتیداستانکهیأت مدیرهاختیارمسئولیت
۷
۰
حسین خضوعی
حسین خضوعی
بر سر آنم که گر زدست برآید دست به کاری زنم که غصه سراید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید