از نو می سازمت فرزند آدم و حوا
چشم هایت را همانند عقابی تیز بین
شنوایی ات را طوری خلق می کنم ، که به وقتش بشنوی و در زمان دلخواهت ناشنوا
بازوانت را همچو شیری خشمگین
آرواره هایت را همانند کوسه ای غول پیکر
دو بال آتشین هدیه می کنم به تو
شعله های آتشین را در سینه ات می نهم
صدایت را مانند صاعقه ای در هم کوبنده
شهوتت را میگیرم که دگر نیازی به کسی نداشته باشی
تو را از خوردن و آشامیدن بی نیاز می سازم
احساساتت را از سینه ات میگیرم
شک را از ذهنت حذف می کنم
غم و شادی را از تو میگیرم
من خدا نیستم
من درست خود تو هستم
خدایی ساخته ام نامیرا
هم اینک تو خدای خود هستی
درود بر خدای انسان ها
درود بر خدای شیاطین
درود بر خدای سیاره های ناشناخته
نامیرا در سیاهچاله های فضایی
این متن فی البداهه نوشته شده است
همچنین برای ساخت تصویر این نوشته از هوش مصنوعی Copilot استفاده شده است .
به قلم محمد خطیری