بعضی روزا که میشینم و مصاحبه افراد موفق یا مشهور و میبینم وقتی به اونجایی میرسه که ازشون می پرسن بهترین کتابی که خوندی چی بوده؟ یا بهترین سفری که رفتی یا تاثیر گذارترین آدم زندگیت کی بوده،ذهن من همون موقع تو درگیرترین حالت ممکن خودشه. چون منم این سوالارو از خودم می پرسم و متاسفانه جوابی براشون ندارم.همیشه این موضوع اذیتم میکرد.حتی وقتی با دوستام دور هم جمع میشیمم من تَرینی ندارم که بهشون معرفی کنم.
ولی یه روز نشستم با خودم این موضوع رو حل کردم که همه آدمای دنیا لازم نیست تَرین داشته باشن.همونجوری که لازم نیست همه آدما تَرین باشن.وقتی زندگیم و نگاه میکنم من همیشه یه آدم معمولی بودم.تو هر زمینه ای، چه اکتسابی چه ذاتی.دختری از خانواده متوسط با قیافه متوسط با هوش متوسط. الانم که تقریبا مستقل شدم بازم دختریم با درآمد متوسط و یه زندگی کاملا معمولی و متوسط.هیچ وقت دنبال بهترین و برترین بودن نبودم. عجیب نیست که من تَرینی توی زندگیم ندارم.من بهترین کتابی که تو زندگیم خوندم و نمیتونم بگم چی بوده چون از هر کتابی یه تیکش تو زندگی من تاثیر داشته و هیچ کتابی تاحالا نتونسته به تنهایی زندگی من و از این رو به اون رو کنه.تاثیرگذارترین آدم زندگیم تمام آدمایی هستن که تو تمام این سالها باهاشون برخورد داشتم چه خوب چه بد چون هر کدومشون تجربه ای شدن برای ادامه زندگیم.حتی تو زندگی من خوشمزه ترین غذا هم وجود نداره وقتی بهم میگن غذایی که خیلی دوس داری چیه واقعا نمیدونم چی بگم چون یه دنیا غذا هست که من از هرکدوم یه چیزش یا همش و دوس دارم انتخاب این که با کدوم یکی از این غذاها میتونم تا آخر عمر سر کنم واقعا برای من کار نشدنی هستش.این تَرین نداشتنِ من توی زندگی تو انتخاب موسیقی بیشتر از همه خودش و نشون میده.من برای هر حالم برای هر روزم برای هر مکانی یه آهنگ جدا تومغزم دارم.من میتونم جاده شمال و کلا با ابی سر کنم وقتی شاد و با انرژیم سیروان گوش بدم و بدوام یا وقتی میخوام برقصم قدیمی ترین و قری ترین آهنگای دنیارو ده دفعه پلی کنم بعضی وقتام تو دلتنگیام طلوع من نامجو رو گوش بدم تو کنسرت کلهر سرم و با او حرکتای جادوییش با سازش تکون بدم ولی موقع برگشت به خونه از همون کنسرت آمنه اندی و پلی کنم و باهاش بخونم یا کل روز و آندره بوچلی گوش بدم و فکر کنم که صدای خدا پس این شکلیه.من برای هر حالم هزارتا آهنگ دارم چه جوری میشه که بخوام بهترین اونارو انتخاب کنم.
این بود که تصمیم خودم و گرفتم.من آدمیم که تَرین توی زندگیم ندارم برای من پازل زندگی هزار تیکست که هر کدومش اگه نباشه پازل زندگیم ناقصه.من خودم و محدود نمیکنم به دیدن یه سبک فیلم یا گوش دادن به یه سبک موسیقی یا آشنایی با آدمایی که فقط با سلیقه من هماهنگن.این همه تفاوت این همه تنوع ایناست که زندگی و جذاب میکنه و من اینو میدونم که خودمو هیچ وقت محدود به انتخاب تَرین زندگیم نخواهم کرد.