فکر کنم چه از روی خواست خودمون و یا به اجبار شبکههای ایرانی و غیرایرانی (استغفرالله) و یا به اجبار عشق هیجانهای اطرافیانمون برای یک بار هم فیلم Avengers (انتقام جویان) رو دیده باشیم، حالا منم مثل شما همه قسمت هاشو ندیدم اما بعضی از سکانسها و شخصیتهای این فیلم همیشه تو پس ذهنم مونده.
همیشه تیم جمع کردن و ساختن یه تیم یکدست و یکدل جز سختترین کارها بوده، یعنی شما بگو میخوای با دوستات یه روز قرار بذاری بری یه رستوران! انواع و اقسام مشکلات برای تک تک افراد پیش مییاد (همه اتفاقات هم غیر منتظره بوده) و خلاصه مثلا قرار بوده 20 نفری برید بیرون اما وقتی سر میز غذا میشینید شما هستید و گارسون محترم رستوران که چشم در چشم همدیگه خواهید شد!
همه اینا رو بذاریم کنار که وقتی یه تیم داریم میسازیم هدف ((کار کردن)) است اما هدف مطلقا ((کار کردن)) خالی نیست! رباتگونه و ربات وارانه! بیاید و برید و تیک بزنید دفترهای حضور غیابتونو! تیم ساخته میشه که یه کار مفید و جامع بخواد توش انجام بشه و یه نتیجه خوبی در نهایتش داشته باشه! چقدر سخته که بخواید آدم ها و شخصیتهای متفاوت و متقاعد کنید که کاری و انجام بدن و نتیجه خوبی و اعلام کنن!
میرسیم به Avengers، اصلا تا حالا دقت کردید که چه کار تیمی باحال و پویایی بین بازیگرهای این سری فیلم ها هسـت؟ یا کلا درگیر بعد تخیلی و فضایی و غیر واقعی این فیلم شدید؟ من براتون چند تا چشمهشو میگم:
کار تیمی یه کلیشه تکراری است، قبول دارم، اما بیایم به چیزهایی که دوستش داریم تشبیهش کنیم، مثل یه فیلم یا بازی فوتبال ایران-پرتغال یا هرچیزی که نسبت بهش حس و حال خوبی داریم. بعدش سعی کنیم با تمام وجود بجنگیم براش و به تعالی و اون ارزش درونیای که لایقش هست و ما باور داریم که ارزشمنده برسونیمش.