در یک روز زیبای پاییزی چشم به جهان گشود، نامش را فاطمه گذاشتند.
در محدودیت های فراوان استعدادهایش شکوفا شد و توانست به همه اثبات کند برای او نشد معنایی ندارد و هیچ گاه نمیگذارد محدودیت ها جلوی پیشرفتش را بگیرند!
هنر را از 7 یا 8 سالگی آغاز کرد، با تکه های اضافه از کاموایی که مادر با آن شالگردن بافته بود، شروع به بافت کلاهی کوچک برای عروسکش کرد! انقدر با نخ و قلاب بازی کرد تا توانست یک کلاه زرد رنگ کج و معوج ببافد و آن موقع تنها کسی که برای هنرش ذوق کرد خودش بود و شاید عروسکش!
سالها سرگرمی او کتاب خواندن بود و قلاب بافی و چرم دوزی و خیاطی و هر هنری که منجر به خلق یک اثر زیبا میشد!
در 16 سالگی آنقدر در هنر حرفه ای شده بود که از اطراف و آشنایان سفارش میگرفت.
شروع فعالیت گالری گلاره از سال هزار و چهارصد رقم خورد. درست بعد از برگزاری نمایشگاه حضوری صنایع دستی و استقبال های زیاد از هنر این بانوی هنرمند.
دخترک پاییزی حالا دیگر بزرگ شده و دانشجوی رشته مهندسی شیمی است. امور تحصیلی فرصت زیادی برای انجام کارهای هنری برای او باقی نگذاشته اند اما انگار آرامش او با هنر عجین شده است و هر موقع دلش میگیرد به سراغ سوزن نخ و چرم و کاموا میرود!
سختی های زیادی کشید، موفقیت های بسیاری کسب کرد، اتفاقات هیجان انگیزی تجربه کرد، روزهای خوبی سپری کرد، شبهایی را با گریه گذراند، اما هیچگاه از بزرگی خداوند غافل نشد و عمیقا به حکمت او در هر اتفاقی اعتقاد دارد.
وی حالا مشتاقانه منتظر است با شما در شبکه های مجازی از طریق آیدی fatemeh_latifi7@ در ارتباط باشد تا صنایع هنری بیشتری برایتان به نمایش و فروش بگذارد.