یه کتابی درباره هوش مصنوعی میخوندم. زندگی 3.0 با نویسندگی تگمارک. کتاب جالبیه که ما رو به فکر کردن درباره اینده ای که با هوش مصنوعی اداره میشه می بره. جالبه مگه نه؟ این که تصورات و افکار تو شبیه سازی بشه. خاطرات تو رو بتونن در ذهنی بگذارند و اون بتونه زندگی تو رو زندگی کنه. با الگوی ذهنی تو فکر کنه، و الی آخر
هوش مصنوعی به همون اندازه که شگفت انگیزه خطرناک هم هست.
بعد به این فکر کردم که تفاوت ما انسان ها در کجاست؟ کجای این شخصیت انسانی میتونه برتر از یک اندیشه مصنوعی باشه؟چی ما رو به عنوان احسن الخالقین منحصر به فرد کنه؟
به یک کلمه رسیدم که یدفه توی مقاله یکی از دوستان دیدم و اون تلنگره زده شد:
رویا dream
این تفکر منه و ممکنه اشتباه باشه. اما فکر کردم نقطه تمایز هوش انسانی و هوش مصنوعی همین قدرت رویا پردازیه. مدتی بود که به دوستم میگفتم. من خیلی دارم واقعی زندگی میکنم. مثل یه ادم ماشینی. رویا توی زندگی من خیلی کم و ضعیفه. و همیشه شبا قبل خواب و موقع بیداری به این توجه میگردم که من دارم دقیق به چی فکر میکنم. (گرچه سخت بود!!!)
توی رویا:
زندگی روزانه با زحمت و لذتهایش، با دردها و خوشیهایش هرگز تکرار نمیشود. به عکس رویاها درست هدفشان آزاد کردن ما از زندگی روزانه است، حتی زمانی که تمام ذهنمان آکنده از چیزی است، وقتی با اندوهی عمیق شرحه شرحه میشویم یا وقتی تمام نیروی فکریمان جذب مسئلهای میشود، رویا جز آن که وارد فضای حالت روحی ما شود و واقعیت را با نمادها بازنمایی کند کار دیگری نمیکند
و بعد این ویدیو رو دیدم که نتونستم کپی نکنم و نیارمش با اجازه صاحب انتشار:
اقای کیارستمی اونقدر خوب و زیبا درباره رویا و نقش رویا در زندگی حرف زد که یه لحظه به خودم نهیب زدم. و بعد دیدم شاید تعریف من از رویا چیزی نبوده که واقعی باشه.
من رویا رو ساختن آینده توی ذهنم دونستم.ولی لزوما این نبوده. همین که این لحظه بتونی از توی قالبی که داری بیای بیرون و در قالب دیگری بشینی و حتی بتونی از اون حرف بزنی، فکر کنی، حس کنی... این رویاست. این زندگی دوباره ست. این یه خلقت دیگس
شاید خیلی مبالغه امیزه دربارش حرف میزنم، اما با این قدرت و زیبایی که داره وقتی شگفت انگیز میشه که قابل شبیه سازی نباشه. هیچ هوش مصنوعی نتونه این رویا رو بسازه. و تو بتونی بدون هیچ قید و بندی بسازی. رویاهاتو و توی رویاها بی مرز حرکت کنی.
من که احساس قدرت میکنم
شما چی؟