لی‌لی
لی‌لی
خواندن ۴ دقیقه·۵ سال پیش

رکاب زدن در جاده آزادی

وقتی در میانه قرن نوزدهم، دوچرخه‌ها با تمام سادگی‌شان مسئولیت جا به جا کردن گروهی از آدم‌ها را برعهده گرفتند، کسی تصور نمی‌کرد که این ابزار ساده حمل و نقل، قرار است به نماد برابری‌خواهی و آزادی زنان تبدیل شود.

خطر! زنان مستقل متولد می‌شوند
خطر! زنان مستقل متولد می‌شوند

در میانه قرن نوزدهم، دوچرخه‌ها جایشان را در خیابان‌ها و جاده‌ها باز کرده و سواران‌شان آنها را نه تنها به یک وسیله نقلیه، بلکه به ابزاری برای سرگرمی بدل کردند. خیلی زود کلوپ‌های دوچرخه‌سواری شکل گرفتند و مسابقاتی که در میان دوچرخه‌سواران برگزار شد هم، انگیزه پدال زدن را در میان گروه تازه‌ای از افراد بالا برد.

اما دوچرخه‌ها حتی در قرن نوزدهم هم تنها یک ابزار سرگرمی، یا وسیله‌ای ارزان قیمت برای حمل و نقل آسان نبودند و به باور جامعه‌‎شناسان و نویسنده‌ها، زنان دوچرخه‌هایشان را به سوی حقوق برابر می‌راندند. انگار آنها با همه کندی و ابتدایی بودنشان تصویر تازه‌ای از زن را به نمایش می‌گذاشتند. تصویر زنی که روی مرکب فولادی سوار شده و چهره جدیدی از استقلال را به تصویر می‌کشد.

دوچرخه‌ها تنها چند سال بعد از تولدشان به یک نماد فرهنگ و سیاسی مهم تبدیل شدند. به نمادی از حقوق زنان و برابری خواهی! زنان روی دوچرخه، زنان آزادی بودند که فلسفه تازه‌ای را در مورد مسئولیت‌ها، علایق و حتی پوششان فلسفه طرح می‌کردند و همین کافی بود تا حتی برای رکاب زدن هم با فشار جامعه مردسالار قرن نوزدهمی روبرو شوند.

وقتی دامن‌های بلند، پای آزادی را می‌بندند

تا قبل از ۱۹۸۰، دوچرخه‌ها محبوبیت چندانی نداشتند و بین دهه ۱۸۶۰ تا ۱۸۸۰، تنها یک وسیله نقلیه ابتدایی و تا حدی خطرناک و ناایمن به نظر می‌رسیدند. در آن سالها، زنان تنها به عنوان نفر دوم و در کنار یک مرد از دوچرخه‌ها استفاده می‌کردند؛ اما از اواخر دهه ۱۸۶۰، محبوبت دوچرخه سواری برای زنان هر روز بیشتر شد.

دوچرخه‌ها زندگی زنان سفیدپوست طبقه متوسط شهری را بیشتر از هر کسی متحول کردند. زنان به لطف دوچرخه‌هایشان، با وابستگی کمتری مسئولیت اجتماعی بیشتری را برعهده می‌گرفتند. این ابزار ارزان قیمت با تمام سادگی‌اش، خیلی زود به جلوه عمومی مشارکت اجتماعی تبدیل شد و زنان را از حمایت بی‌وقفه و همیشگی مردان بی‌نیاز کرد.

بین سالهای ۱۸۸۵ تا ۱۸۹۵، طراحان دوچرخه‌ها برای ارتقا امنیت آنها تلاش بیشتری کردند و حتی طراحی‌های جدید این وسیله را با لباس‌های زنانه هم همساز کرد. دامن‌هایی که راحت‌تر جمع شده یا با بند به پا بسته می‌شدند تا رکاب‌زدن را تسهیل کنند، دوچرخه‌‎سواری را در میان زنان بیشتری محبوب کرد و این تغییرات آرام آرام انقلابی را در پوشش زنانه رقم زد.

زنان با انتخاب لباس‌های ورزشی یا پوشش بلومر، دوچرخه‌سواری را برای خود آسان کردند؛ اما از نظر مردان، تلاش برای ساختن ظاهری شبیه به مردان یا تلاش برای محو کردن شکاف میان دو جنس، موضوعی نبود که به سادگی بتوان از کنار آن گذشت. مردان قرن نوزدهمی، احساس می‌کردند دوچرخه‌ها دامنه اقتدارشان را کوچک کرده‌اند و با کاهش وابستگی زنان به آنها، جنبشی تهدید کننده را به راه انداخته‌اند.

مراقب باشید! پاکدامنی در خطر است

در قرن نوزدهم حتی پزشکان هم برای نمایش تاثیرات منفی دوچرخه سواری بر بدن زنان به هر دری می‌زدند. درحالیکه در ابتدا پزشکان همه افراد جامعه را به تحرکت ورزش بیشتر تشویق می‌کردند، دوچرخه سواری آرام آرام به راهی محبوب برای افزایش تحرک و حفظ سلامت در میان مردان و زنان تبدیل شد. همین فراگیری پزشکان را بر آن داشت تا در مورد ابتلای زنان دوچرخه سوار به گواتر، آپاندیسیت و التهابات داخلی هشدار دهند و حتی پا را فراتر گذاشته و از ابتلای زنان دوچرخه سوار به اختلالات جنسی بگویند.

از نظر گروهی از پزشکان، زنان دوچرخه سوار ممکن بود خواسته یا ناخودآگاه از زین دوچرخه‌ها به عنوان ابزاری در دسترس برای استمنا استفاده کنند و از آنجا که پزشکان محافظت از پاکدامنی زنان را هم وظیفه خود می‌دانستند، با هشدار دادن در این مورد، عزمی جمعی برای مقابله با دوچرخه سواری زنان را به راه انداختند. اما واقعیت این است که موضوع نه ابتلای زنان به آپاندیسیت بود و نه ترس در مورد از دست رفتن پاکدامنی آنها. موضوع تولد زنان مستقلی بود که بدون نیاز به محافظ و بادیگارد، گستره فعالیت‌های اجتماعی‌شان را بیشتر می‌کردند و برای برعهده گرفتن نقش‌های تازه‌ای آماده می‌شدند.

وقتی دوچرخه سواری می‌کنی، زشت‌تر می‌شوی!

با وجود گذشت دو قرن از تولد زنان دوچرخه سوار، هنوز هم دوچرخه‌ها ابزاری مردانه برای حمل و نقل تلقی می‌شوند. این روزها حتی در جوامع غربی هم زنان پنجاه درصد کمتر از مردان دوچرخه‌سواری می‌کنند. نگرانی در مورد آزار جنسی، یا حتی دغدغه زیبا به نظر نرسیدن و آشفتگی ظاهری، بسیاری از زنان را از دوچرخه‌سواری منصرف می‌کند. از سوی دیگر، نگرانی از تصور دیگران در مورد خود و حتی دغدغه‌های مربوط به ایمنی، بسیاری از زنان را از رکاب زدن روی دوچرخه‌ها پشیمان می‌کند.

با همه این اوصاف، نمی‌توان انکار کرد که حتی در قرن بیست و یکم هم موضوع ناایمن بودن این وسایل نقلیه‌ی ساده نیست و همه چیز به تصورات جنسیت زده‌ای (سکسیستی) برمی‌گردد که در طول سالها به جامعه مردسالار تزریق شده است؛ باورهایی که نگاه زنان را حتی به پدیده ساده دوچرخه‌سواری را هم تحت تاثیر قرار داده و بهانه‌های مختلفی را برای جدا کردن زنان از این جلوه‌ی ساده‌ی آزادی دست و پا می‌کنند.

فمینیسمجنبش زنانزنانآزادیورزش
اینجا تحریریه شلوغ روزنامه نیست؛ ولی هنوز یه میز یک در یک و یه صفحه‌کلید دارم. روی کلیداش که می‌کوبم، کلمه‌ها پشت هم قطار می‌شن.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید