️چهارشنبه ۱۰اردیبهشت ۹۹
خدایا اگر من را به خودم واگذاری هلاک میشوم. اگر تو از خطاهایم نگذری، به کجا پناه ببرم؟ از دعای ابوحمزه ثمالی
روزنامه اطلاعات از قبل انقلاب یک ستونی داشت بنام چهل سال پیش در چنین روزی. خلاصه اخبار چهل سال پیش خود روزنامه را چاپ میکرد. یکبار توی شیر تو شیر بعد انقلاب رییس سازمان اوقاف تعریف میکرد که مدیر کل ما در فلان شهر، تلفن زده به حوزههای علمیه که دیگر کسی حق ندارد عمامه به سر کند. پرسیدیم چرا؟ گفته بود روزنامه نوشته. در همان ستون «چهل سال پیش در چنین روزی» خوانده بود که از امروز پوشیدن لباس آخوندی ممنوع است. در ۷۰ درصد تیترها بر عکس شده. امروز «در چهل سال پیش شده» از بس خبرها تکراری و یکنواخت است. امرروز کلی به دلیل بیکاری کرونایی آرشیو روزنامههای قدیمی را زیر و رو کردم.
دیشب فیلم مامور مخفی the operativ را دیدم. ماجرای اعزام زن جاسوس اسراییلی به تهران و وارد کردن بمب برای کشتن دانشمندان هستهای و نفوذ در یک کارخانه الکترونیکی مرتبط با مسایل هستهای. محصول ۲۰۱۹ است. خواندم یک نفر داشتهاند که از خیابانهای ایران فیلم میگرفته و برای استفاده آنها میفرستاده است.
اول این را بگویم. سا ل ۶۰ که همه ایران ترور بود و اعدام.یک روزی در مشهد با یکی از دوستان داشتیم میرفتیم. من پشت فرمان بودم. این دوست ما تازه یک کلت گرفته بود. گذاشته بود پشت شلوارش. من یک جوک گفتم، خیلی خندید و تکان زیادی خورد و در همین هیر و ویر صدای یک گلوله آمد و بعد هم صدای جیغ این رفیق ما. داد میزد که بگاز که ما رو زدند. نگو توی اون تکان ناشی از خنده، یک گلوله در رفته و باسن دوست ما را زخمی کرده. تا سالها هر اتفاقی میافتاد، میگفتیم بگاز که ما را زدند. حالا همه دارند از کرونا خسته میشوند. ولی ببین کی گفتم زبانم لال، دوباره میگیم بگاز که ما کرونا گرفتیم.
امروز با آیه الله بیات زنجانی تلفنی صحبت میکردم. از ابتدا آدم زلالاندیشی بود. میگفت اگر بشر برای قدرتها اهمیت داشت، یک دهم مخارج تسلیحاتی را خرج سلامت کرده بودند، وضع تاسف بار فعلی کرونایی نبود.
یکی نوشته بود که طرف تازه تاسیس در روزه گرفتن بود. اذان ظهر را که گفتند، خورد. پرسیدند چرا؟ گفت اذان گفتند. گفت اذان ظهر بود. خیلی تعجب کرد . گفت چقدر شبیه هستند این دو تا اذان. آدم اشتباه میکند.
تا فردا
سید محمد علی ابطحی