As
در زمرهی آن واژگانی است که معانی متعددی دارد (متداولترینش: به عنوان) و همین مسئله پیدا کردن معادل برای آن در ترجمه را دشوار کرده. از این رو، در این مجال قصد داریم تا انواع معادلهای as را در ترجمهی فارسی بررسی کنیم.
(ترجمهی مثالها ترکیبی از ترجمههای موجود و ترجمهی بنده است که همگی در معرض نقد هستند؛ هیچ اصراری بر درستی قطعی آنها نیست. پذیرای نقد همه عزیزان هستم.)
از آقای سهند درویشی عزیز، نویسنده، مترجم ادبی و دوست خوبم بابت پیشنهاد این موضوع و راهنمایی بنده در نگارش این مطلب کمال تشکر و قدردانی را دارم.
در این جملات معادل ثابتی نمیتوان تجویز کرد، بلکه ترجمهی آن بستگی مستقیم به صفت جمله دارد. به این مثالها دقت کنید:
She’ll soon be as tall as her mother
بهزودی همقد مادرش میشود.
خیلی زود قدش میرسه به مادرش.
I can’t run as fast as you
سرعت دویدن من اندازه تو نیست.
من نمیتوانم مثل تو سریع بدوم.
من اندازه تو سریع نمیدوم.
His skin is as soft as a baby’s
پوستش مثل پوست بچه نرم است.
It’s not as good as it used to be
مثل گذشته (سابق) خوب نیست.
I am not as hungry as you are
اندازه/مثل تو گرسنهام نیست.
چیزی که از این مثالها بر میآید آن است که معادل «مثل» کاربرد بیشتری دارد. اما مثال «قد» برای خودم خیلی جالب بود که با پیشوند «هم» معادل خوبی برایش ساخته شد. در این خصوص بهنظر میرسد باید کاملاً بسته بابافت معادلیابی کرد.
در این معنی معمولاً گروه اسمی (در واقع یک اسم) پس از as میآید و هدف از کاربرد آن توصیف کیفیت، نقش و یا هدف افراد و اشیا است. در این کاربرد بیشترین معادلی که به کار میرود، عبارت «به عنوانِ» است.
این کاربرد as چالشبرانگیزترین آن محسوب میشود، از این جهت، بهنظر میرسد بهتر باشد راهکارها را طبقهبندی کنیم:
ابوالحسن نجفی در کتاب «غلط ننویسیم» این روش را توصیه میکند. (البته قطعاً این یکی از راههای موجود است.)
?در تمام مثالهای ایشان حذف as مشکلساز نیست، ولی خب همهی مثالها که اینجوری نیستند.
به شوخی گفتم.
به نمایندگی شهر منصوب شد.
She works as a waitress
به عنوان پیشخدمت کار میکند.
پیشخدمت است.
It could be used as evidence against him
ممکن است به عنوان سند علیه او استفاده شود.
ممکن است سندی علیه او باشد.
The news came as quite a shock to us
خبرها برای ما خیلی شوکهکننده بود.
خبرها ما را خیلی شوکه کرد.
His latest film is described as a romantic comedy
آخرین فیلمش کمدی رمانتیک قلمداد میشود. (بهنظر توصیف میشود اصلاً در فارسی طبیعی نیست، نظر شما چیست؟)
I meant it as a joke
به شوخی گفتم.
The period known as the Renaissance
این دوره به رنسانس معروف است.
در دو جمله بالا حذف «عنوان» و استفاده از «به» آنها را طبیعیتر کرده.
Gold is found as a pure metal
طلا بهصورت فلز خالص یافت میشود.
It occurs as veins on rock
طلا بهصورت رگه در صخرهها وجود دارد.
He wouldn’t be my choice as a friend
به عنوان دوست انتخابش نمیکنم.
Dale is chosen as the team’s new captain
دیل به عنوان کاپیتان جدید تیم انتخاب شد.
Chris has an evening job as an office cleaner
کریس یک شغل آخر وقت به عنوان تمیزکار دفتر دارد.
If we clear out the spare room, you can use it as a study
اگر اینجا را تمیز کنیم، میتوانی به عنوان کتابخانه ازش استفاده کنی.
در ترجمهٔ فعلهایی نظیر،
معمولاً ترجمهی «به عنوان» استفاده نمیشود.
I regard him as a smart student
من او را دانشجوی باهوشی میبینم/میدانم.
بحث ترجمهی as طولانی است. بخش اول را در اینجا تمام میکنیم. اگر نظری دارید حتماً برایمان بنویسید. به زودی بخش دوم نیز بارگذاری میشود.
بعد از خواندن این مطلب چهکار کنم؟
میتوانید «چگونه قید ترجمه کنیم» را بخوانید.