شاید از عنوان انتخابی برای این مقاله شگفتزده شده باشید. ترجمه و فوتبال را باهم چهکار است؟ اینکه «برضد» دیگر چیست؟ آیا همان vs یا «در مقابل» در زبان فارسی است؟ و کلی سوال دیگر در مورد این معادلیابی عجیب.
این ترجمه عبارت Real Madrid versus (vs) Juventus است. اما مشکل کجاست؟ ریشهی این مشکل در معادلیابی است. معادلیابی یعنی یافتن یک واژه در متن مقصد که همان معنی و ویژگیهای زبان مبدأ را داشته باشد. خب این که کاری ندارد؟
[میرود سراغ دیکشنری بابیلون و معادل versus که همان «برضد» باشد را استخراج و میشود مسرور و کیفور از این اکتشاف، غافل از اینکه گند بالا آورده.]
این سادهترین و پیشپا افتادهترین روش برای معادلیابی است. در مطالعات ترجمه به این نوع معادلیابی «معادل صرفاً زبانی یا زبانشناختی» گفته میشود که پذیرفته نیست. مثالش را در بالا دیدید. رئال مادرید با یوونتوس پدرکشتگی که ندارد، بلکه در بازی فوتبال رو در روی هم قرار گرفتهاند. شاید این مثال خیلی بهنظرتان بدیهی برسد، من هم به همین دلیل انتخابش کردم، اینکه بدانیم اشتباه در این موارد به سادگی رخ میدهد.
جملهی دو این دیالوگ عاقبت یک مترجمنمای خاماندیش است که فکر میکند یک فرهنگ لغت و دیکشتری دو زبانه تمامی کارهایش را راه میاندازد. غافل از اینکه «ترجمه» چیزی است بسیار فراتر از داشتن یک دیکشتری. این مترجم برای کلمهی reserve a room رفته داخل دیکشنری و این معادلهای زبانی فوقالعاده دقیق را انتخاب کرده. ولی متاسفانه از نظر معادلیابی ترجمهایاین واژهها فقط اسباب خنده و البته تاسف است.
شما در هنگام ترجمه، در جایگاه متخصص آن حوزه قرار میگیرید و باید بدانید که انتخاب اولین معادلی که فرهنگ لغت به شما پیشنهاد میدهد راه به جایی نمیبرد. باید بدانید که در این بافت و فضا چه واژهای به کار گرفته میشود. معادلیابی ترجمهای به شما میگوید که reserve اصلاً معادل لازم ندارد، همان خودش را استفاده کن. این را یک متخصص ترجمه میتواند تشخیص دهد.
نه! به هیچ عنوان. دیکشنری لازمهی کار هر مترجمی است، اما اگر در آن متوقف شوید بازی ترجمه را میبازید. باید فراتر از فرهنگ لغت بروید و بدانید چگونه و با چه ویژگیهایی باید معادل ترجمهای انتخاب کنید.
اسنل-هورنبی (۱۹۸۸) میگوید هیچگونه رابطه ریاضیوار یک به یک بین واژههای هیچ دو زبانی وجود ندارد، بلکه معادل انتخابی شما باید این اصول ترجمه را رعایت کند:
چرا در مورد ترجمهی واژههای فرهنگی و نحوهی تشخیص طبیعی بودن معادلها اینجا نمیخوانید!
اسنل-هورنبی ادامه میدهد که این معادلیابی میتواند هر ویژگی داشته باشد، اما هر چه است «مشخص و قابل پیشبینی» نیست. بله، معادلیابی ترجمهای به هیچ عنوان مشخص نیست و حتا کار دشواری است. اما همین مسئله سنگ محک مترجمهای حرفهای از مترجمنماها است که تصور میکنند با یک دیکشنری میتوانند ترجمههای سترگ انجام دهند.
لازمهی تسلط بر مهارت معادلیابی ترجمهای، تسلط بر مجموعهای از مهارتها است که در آیترنسلیت بخشهای زیادی از آن را پوشش دادهایم. به طور اخص معادلیابی ترجمهای نتیجه همکاری و همافزایی توانشهای ترجمهای است.
در پیوندهای زیر همهشان را بخوانید!
برای اینکه بتوانید در حوزهای که ترجمه میکنید معادل روان، کاربردی و طبیعی استفاده کنید، باید در آن رشته شبهمتخصص باشید. بنابراین، در حوزههایی که اغلب در آنها ترجمه میکنید مطالعه کنید. حتماً کتاب هم لازم نیست بخوانید (اگر بخوانید که عالی است) که پای بهانههای پیدا کردن و خریدن و … به میان باز نشود. فضای وب بهترین و راحتترین محتواها را در اختیار شما قرار میدهد. اگر ترجمهای در دست دارید که به حوزهاش تسلط ندارید و یا نه، تسلط دارید، ولی در بخش خاصی دچار مشکل شدهاید، پس تلاش کنید یک جستجوگر حرفهای بشوید. (کلیک کنید تا متخصص جستجو شوید)
در ترجمه نباید صرفاً به معادلهایی که دیکشتری پیشنهاد میدهد اکتفا کرد، چرا که در ترجمه در واقع باید معادلیابی ترجمهایانجام داد که تنها و تنها از پس خود مترجم برمیآید. برای تسلط به این مهارت تمام آن چیزهایی که در بالا گفته شد باید همراه شود با عنصر تأثیرگذار تجربه. هر چهقدر بیشتر ترجمه کنید و بیشتر نسبت به فرایند ترجمه آگاه باشید، مهارت معادلیابی ترجمهایتان نیز بهبود مییابد.