اخیراً ویدویی از اشرف غنی، رئیس جمهور افغانستان، در وزارت امور اخارجه ایران پخش شده که در دو جا از مترجم شفاهی پیدرپیاش ایراد میگیرد. اگر ویدیو را ندیدهاید، همین بالا قابل مشاهده است. در این چند روز پس از انتشار این ویدیو همه جور نظری در مورد خطاهای فاحش مترجم یا مته روی خشخاش گذاشتن اشرف غنی منتشر شده. در این مقاله میخواهیم کمی تخصصیتر این اتفاق را بررسی کنیم.
خب حالا برویم سراغ تحلیل این موارد که آیا واقعاً مترجم خطا کرده یا داستان چیز دیگری است. بگذارید قدم به قدم این پدیده را بررسی کنیم. دو جمله از صحبتهای ایشان دچار این مشکل است.
اشرف غنی میگوید:
مترجم شفاهی ترجمه میکند:
که اینجا اشرف غنی مترجم را قطع کرده و به او گوشزد که میکند که گفت تریلیون، نه میلیارد!
خب میتوانیم این را بگذاریم به حساب یک اشتباه شنیداری از مترجم که شاید ناشی از لهجه رئیسجمهور افعانستان باشد. ولی به هر حال اشتباه است و شکی در آن نیست.
جمله دوم مهمترین و مناقشهبرانگیزترین جمله در صحبتهای ایشان است:
اشرف غنی:
مترجم شفاهی:
پس از اتمام ترجمه، اینجا اشرف غنی وارد شده و اینگونه ترجمه را تصحیح میکند:
در سطح واژگان، شاید اینطور به نظر برسد که مترجم اشتباه کرده و اینکه نگفته آن دو کشور «باور به ثبات دارند.» اما در سطح معنی چه؟ آیا در تغییری در معنی آنچه رئیسجمهور افغانستان گفته، ایجاد شده؟ هرچند مترجم شفاهی مستقیماً اشاره نکرده که آن دو کشور به ثبات افغانستان باور دارند، ولی چون در جملات قبلی از آنها تشکر میکند و اسم آنها را میبرد، بنابراین در پایانبندی نیز از نظر منطقی اینگونه القا میشود آن دو کشور (و احتمالاً دیگر کشورها نیز) میدانند که افغانستان با ثبات خواهد بود. ولی خب چرا ایشان به مترجم شفاهی ایراد گرفت؟
بگذارید از یک جنبه دیگر به این قضیه نگاه کنیم. اصلاً برای رئیسجمهور افغانستان مگر فرقی میکند که فقط آن دو کشور به ثباتش باور داشته باشند؟ اصلاً مگر بد است که کل دنیا اینطوری بفهمند که او میگوید کل دنیا به ثبات آینده افغانستان باور دارند؟ چرا او روی این دو کشور تاکید داشت؟
البته به نظر میرسد بعد از فعل like نیز حرف اضافه to را جا میاندازد. البته شاید ضعیف ادا میکند. خلاصه اگر نگفته این هم اشتباه دیگری است.
دقت کنید این تحلیل به هیچ عنوان سیاسی نیست و صرفاً از جمله علم و دانش مطالعات ترجمه بررسی میشود.
مایکل هالیدی، زبانشناس بریتانیایی، در اواخر دهه 40 و اوایل 50، مبحثی مطرح کرد تحت عنوان «systemic functional grammar». به طور خیلی خلاصه، بر اساس نظر هالیدی، زبان «نظامی از انتخابهای بههمپوسته» است. در واقع، اگر برای بیان یک منظور ده کلمه داشته باشیم، انتخاب یک کلمه خاص، مؤید معنی خاصی است که خود منجربه انتخابهای خاص دیگر در راستای همان معنی میشود. در واقع، جدا از معنیای که واژهها تولید میکنند، مجموعه واژهگان و ساختارهای انتخابی نیز معنی دیگری به موازات آن القا میکنند.
هالیدی سه لایه معنی موسوم به metafunction ارائه میکند که هر یک کارکرد خاصی در انتقال معنی و ارتباط زبانی دارند.
بازنمودهای این لایه معنایی:
جملات معلوم و مجهول
استفاده از فعل یا گروه فعلی
یک
در واقع نکته این است که اگر در جملهای شما از ساختار مجهول استفاده کنید، به خودی خود، فاعل آن کار را به حاشیه کشیده و از درجه اعتبار و اهمیت ساقط کردهاید. استفاده از ساختار مجهول یعنی فاعلش مهم نیست.
دو
گفته میشود قدرت نفوذ «گروه فعلی» از «فعل» کمتر است.
یکی از افسران به قتل رسید.
پس از قتل یکی از افسران، نامهای مشکوک به دست پلیس رسید.
البته شاید کمی جای بحث اینجا داشته باشد، ولی به طور کلی میتوان احساس کرد که در جمله اول، به قتل رسیدن آن افسر در دایره تمرکز است، ولی در جمله دوم، رسیدن آن نامه مشکوک.
تعیینکننده جایگاه اجتماعی افراد
مثلاً واژگان و ساختار مکالمهی رئیس و مرئوس را با یک دیگر مقایسه کنید، متوجه معنی این لایه نیز میشوید.
یکی از بازخوردهای این متافانکشن مثلاً شروع جمله با واژه خاص یا اسم خاصی است که تاکید بیشتری روی آن میشود.
بر اساس مدل هالیدی، حالا میتوان گفت چرا اشرف غنی اینقدر روی دو کشور ایران و هند حساس بوده. اشرف غنی، با ایراد گرفتن از مترجم شفاهی، به طور ضمنی به این نکته اشاره کرد که برای من و دولت افغانستان مهم است که بگوییم از هند و ایران به خاطر باورشان به ثبات افغانستان از آنها تشکر میکنیم. حالا چرا برایشان مهم است، بحث دیگری است. اما بر اساس Ideational metafunction، مترجم شفاهی فاعل جمله (ایران و هند) را حذف کرد و این مسئله شدیداً به چشم او آمد. اینکه همه به ثبات افغانستان باورد دارند یا نه، در این مقطع برای او مهم نیست، برای او مهم است که بگوید هند و ایران به آنها باور دارند و تاکید دارد که بقیه هم اینگونه بفهمند. پس خیلی نمیتوان گفت که مترجم اشتباه فاحش ترجمهای مرتکب شده، بلکه تاثیر ایدوئولوژی است که رئیسجمهور را وادار کرد تا خودش به انگلیسی منظورش را دقیقتر بگوید.
و البته درسی که ما مترجمها میتوانیم از جریان بگیریم آن است که واژگان و ساختارها در شرایط مختلف، مخصوصاً در محافل حساس سیاسی، به اندازه معنی و مفهوم اهمیت دارند و باید به آنها نیز توجه شود. با این نگاه، این موارد قطعاً برای مترجم نقطه ضعف محسوب میشود.
مقالههایی که شاید دوست داشته باشید بخوانید: