ویرگول
ورودثبت نام
م. ایهام
م. ایهام
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

زیرخاکیا¡


ɴʀsᴏᴘ
ɴʀsᴏᴘ


ای بابا چه شعریه این وعر¡

مرور میکنم تک تک حرفاتو
توی ذهنم پرسه‌ میزنن بی‌عمل
غروب میکنم میشم وسط ابراگم
امیدی نیست اینجا از وقتیکه بی‌خبر
دل کندی از من عاشق از من عاشق
رفتی چه ساده چه ساده

میگفتی که همرامی همیشه
باهام بمونی
آواز میخونی
الان که میبینم نه‌هیچ‌عشق
برات معنی نداشت واقعا
اصن مهم نبود برات حال‌من
بهم دروغ میگفتی دائما
تو که میگفتی خیانت نمیکنی‌هی
خودت ببین الان خائن این حکایت شدی‌که!
عکساتو گذاشتی تو گوشیم
خودت گمشدی توو دوری
پرهامو زخمی کردی
تنهامو سردی غمگین
تو این شهر خیالات زشت
غم حکایات عشق
تو این شهر رویاهای پوچ
ی عاشق دنیاهای دور
بی وفا گذاشتی رفتی
گذاشتی رفتی
مرور میکنم تک تک حرفاتو
توی ذهنم پرسه‌ میزنن بی‌عمل
غروب میکنم میشم وسط ابراگم
امیدی نیست اینجا از وقتیکه بی‌خبر
دل کندی از من عاشق از من عاشق
رفتی چه ساده چه سادهـ




ɴʀsᴏᴘ
ɴʀsᴏᴘ


زیرخاکیاایهامویرگولغمگینشعر
من عاشق نوشتنم.. . نوشتن در تک تک سلول هایم رخنه کرده. من قوه تخیل قوی و فیلترشکنی دارم. از واقعیت ها فراری و پناهنده به رویای شبم. من عاشق نوشتنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید