م. ایهام
م. ایهام
خواندن ۲ دقیقه·۴ ماه پیش

شانس تلخ¡

ᴀʟғx
ᴀʟғx


#پارت_اول


دییریییینگگ دیییرییینگ؛

یــهو از خواب میپرم...،

ساعت داشت جون از بسکه داد زده...،

و من اونقد خسته بودم که هیچ متوجه قد قدِ ساعت نشدم...

یه دو دقیقه چشامو باز و بسته میکنم، کاملا بیدار میشم.

اوووووه، ساعت ده و نیمه....!

امروز ساعت یازده مصاحبه دارم و،

الان یعنی فقط نیم ساعت وقت دارم تا حاضر بشم.

طویله‌مو به حال خودش رها میکنمو... میرم دسشویی،
کارای اداریِ مربوط به دسشویی رو انجام میدم،
سریع میرم لباسیو که توو تولدم از مادر عزیزم هدیه گرفتم و،
دیشب اتوش کردم برای مصاحبه... میپوشم،
اه چقد ظاهرِ حال بهم زنی دارم و موهای فرفریم، ژولیده پولیده‌س،
با سشوار به زور، یه حالتِ رسمیِ مصاحبه میدم و،
ابروهامو به سمت بالا، کمووونی، هدایت میکنم.
یه دستی به قیافه‌م میکشمو سریع راهی ایستگاه مترو میشم....،
تا دیر نرسم!
طبق معمول واحدِ روبه‌روییم که یه سرهنگ بازنشسته‌س[ که به باز نشسته ها وام میدن...، گناهِ جمع نشسته‌ها چیه که بهشون هیچی نمیدن].
آشغالاشو دم در گذاشته و من باید بندازمشون...،
این آسانسور لعنتی هم که خرابه باید صد و خرده‌ای پله رو پایین برم.
عجب شانس گوههیه که من دارم...!
سریع میرم پایین تا این عجوزه‌ی پیرِ [طبقه دوم که همش بهم گیر میده].؛ نیومده،
فلنگمو ببندم و گممو گور کنم نه ببخشید گورمو گم کنم....،
اینم شانسِ که ما داریم تو یه ساختمونی زندگی میکنم که همش پیرو پاتالِ مردنی هستن...، اعصاب برا آدم نمیزارن...!
آشغالا رو میندازم و به سمت ایستگاه مترو که دو کوچه پایین‌تره حرکت میکنم....
چه عجب امروز این گداهه اینجا نیست،
قبلا هر روز میومد زیر تیر برق مینشستو گدایی میکرد،
منم که از خودش بدترم....،
+☆۱_۲

با خودم گفتم، اگه مصاحبه‌رو قبول نشدم،


مثل این بیام بشینم گدایی کنم...، والا که بهتره...!



گوشیمو چک میکنم.... اووو فقط پونزده دقیقه وقت دارم....!



تندتر میدومو، شلوارِ یکم گشادم میکشم بالا و به ایستگاه مترو میرسم،


مترو تازه اومده بود.... اونقدرام شلوغ نبود،


خداروشکر... با خیال راحت سوارِ مترو میشم....!

[پایان پارت اول]
[منتظر نظراتتون هستم]

! از قدیمیا ! ✨

ایستگاه متروشانسرمانویرگولقدیمی
من عاشق نوشتنم.. . نوشتن در تک تک سلول هایم رخنه کرده. من قوه تخیل قوی و فیلترشکنی دارم. از واقعیت ها فراری و پناهنده به رویای شبم. من عاشق نوشتنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید