ویرگول
ورودثبت نام
م. ایهام
م. ایهام
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

نویسنده‌ای نودست با ایده های تازه¡

ᴀʟғx
ᴀʟғx


سلام و طول ادب خدمت شما دوستان عزیز ادب دوست و هنرمند.

من ایهام هستم نوزده ساله از دیار غیّوران:/

تقریبا از سیزده سالگی شروع کردم به نوشتن، اولش شعر می نوشتم و فکر میکردم شعرام مثل حافظ و سعدی‌ان( زررت) بعدش بزرگتر شدم فهمیدم واقعا شعرام، شعر(ور)ن. نه قافیه دارن نه وزن نه مفهوم:/بعدش شروع کردم به نوشتن متنها و جمله های مثلا خفنِ فیلترشکن که اونم انD بیش دوام نیاورد. بعدش رو آوردم به نوشتن رمان و داستان، اولین رمانی که شروع کردم به نوشتن و تا نصفشو هم نوشتم اسمش بود «بیدار در خواب» که در ماه مبارک رمضان این ایده به لطایف الحِیـــَلی در ذهن من رجوع کرد و بنده هم نوشتمش، من کلا روش و کار نوشتنم اینه که ایده در لحظه ذهنم میاد و باید همون لحظه هم آغاز تا پایانشو با تک تک جزئییات بنویسم وگرنه خیلی زود از ذهنم فراری میشه و به وادی فراموشی پر زنان محو میشه. بعد نوشتن رمان و داستان، شروع کردم به نوشتن ترانه در سبکای مختلف و خوندن اونا توو خلوت خودم برای دوستای خیالی. دوتا دفتر از ترانه های انشا طوری یکم ملودیک دارم هنوز یادگاری که پرن از عاشقونه و دال بر بی ادبی نباشه، چص ناله.

و بعد اون شروع کردم به فیلمنامه نوشتن و تمرین کردنو ایده های مختلف و به نظر خودم خاص رو از قوه تخیل نسبتا قوی‌ام تراوش کردن...

خلاصه مطلب الان چندتا فرد عزیز رومخ نشستن ور دلم هی ور ور میکنن نمیزارن... اصن نمیدونم چی نوشتم چی شد.... منتهای مطلب حالا مو کلی ایده و ترانه و رمان و نصف و نیمه دارم که میخوام کاملشون کنم و اگه از شما نویسندگان ماهر خواهشمندم که اگه خواستین برای همکاری به این آیدی در تلگرام پیام بدین و بگین با تشکر ارادتمند شما ایهام😊✨🤍


@jokx3 : آیدی تلگرام

نویسندهرمانترانهفیلمنامهویرگول
من عاشق نوشتنم.. . نوشتن در تک تک سلول هایم رخنه کرده. من قوه تخیل قوی و فیلترشکنی دارم. از واقعیت ها فراری و پناهنده به رویای شبم. من عاشق نوشتنم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید