نیما
نیما
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

سلام ! اپیزود اول : هیچی.

سلام

الان ساعت 4:40 صبح 31 شهریور 1402 هست! تو آشپرخونه ، روی یه میز کوچیک نشستم.

انگار قبلا وارد ویرگول شده بودم. نمیدونم چی شد که امشب یادش افتادم و دوباره وارد سایت شدم. نمیدونم چی میخوام بنویسم یا قراره چیکار کنم اینجا !

شاید از هرچیز جالبی که خوشم اومد دربارش بنویسم. شاید خاطره های باحال رو بنویسم ! شاید درباره کارای گرافیکی که میکنم.

هیچی نمیدونم و مشخص نیست چی میخواد بشه اینجا. فقط دوست داشتم بعد از مدت ها که این سایت رو میشناسم ، عضوش بشم و یه چیزی الان بنویسم. فقط امیدوارم هرچیزی که قراره در ادامه بنویسم جذاب باشه.

بازم سلام ...

اولین نوشتهاولین‌ پستشب
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید