
بیایید رک و راست بگوییم، خیلی وقتها، مهمترین دلیلی که یک کارخونه یا کسبوکار مریض میشه، اینه که ناخدا و فرماندۀ کشتی (مدیریت) هنوز فکر میکنه در گذشته زندگی میکنه.
وقتی صحبت از "مدیریت کُند و قدیمی" میکنیم، منظورمان لزوماً سن و سال مدیر نیست؛ منظور طرز فکر و روش کاری اوست. این نوع مدیریت، عملاً مثل یک وزنۀ سنگین عمل میکنه که سازمان رو از حرکت باز میداره. این مدل مدیریت چند تا ویژگی بارز داره که هر کدومش به تنهایی برای فلج کردن یک مجموعه کافیه:
۱. مقاومت در برابر تغییر و فناوری (مدیریت "همیشه همین بوده")
مدیر قدیمی معمولاً این جمله رو زیاد تکرار میکنه: "ما سالهاست همینطور کار میکنیم و مشکلی هم نداشتیم!"
ترس از نوآوری: این مدیران حاضر نیستند روی دستگاههای جدید، نرمافزارهای بهروز یا روشهای بازاریابی نوین سرمایهگذاری کنند. در نتیجه، وقتی رقیب شما با یک اپلیکیشن ساده داره کل فرآیند فروش رو ۴۰٪ سریعتر میکنه، شما همچنان دارید با کاغذ و خودکار کار میکنید و عقب میافتید.
تصمیمات سلیقهای: به جای تکیه بر دادهها و آمار (مثل اینکه مشتری چی میخواد یا بازار چطور تغییر کرده)، مدیر با تکیه بر "تجربه" و "حس ششم" خودش تصمیم میگیره.
۲. ساختار سِفت و بوروکراسی زیاد (مدیریت "کاغذبازی")
تو این مدل مدیریت، سازمان مثل یک شهر بازی بزرگ بوروکراتیک میشه که برای یک کار ساده باید از هفت خان رستم رد بشی.
تمرکز قدرت: همۀ تصمیمات، حتی جزئیترین آنها، باید به تأیید مدیر ارشد برسه. این یعنی سرعت عمل سازمان نزدیک به صفر میشه. مثلاً برای خرید یک ابزار ۲۰ هزار تومنی باید سه تا امضا بگیری!
عدم اعتماد به کارمند: چون مدیر به نیروهایش اعتماد نداره، دائماً آنها رو کنترل میکنه و اجازه نمیده کسی مسئولیت بپذیره. نتیجهاش اینه که کارمندها هم انگیزه و خلاقیتشون رو از دست میدن و فقط منتظر دستور میمونن.
۳. بیتوجهی به منابع انسانی (مدیریت "استخدام کن، اخراج کن")
در مدیریت کند و قدیمی، کارکنان یک هزینه محسوب میشن، نه یک سرمایه.
نبود آموزش: هیچ برنامهای برای یادگیری و پیشرفت کارکنان وجود نداره. مدیر فکر میکنه اگه کارمند قوی بشه، فردا میره برای رقیب کار میکنه، پس بهتره سطحش رو پایین نگه داره.
جوّ سمی: محیط کار تبدیل به جایی میشه که هیچ کس جرأت نداره حرف بزنه یا انتقاد کنه. ایدههای نو در نطفه خفه میشن و همه فقط برای اینکه اخراج نشن، کار میکنن.
معیارهای ارزیابی غلط: به جای ارزیابی عملکرد بر اساس نتیجه واقعی، ارزیابیها بر اساس "ساعت حضور" و "تظاهر به کار" انجام میشه.
خلاصه کلام:
مدیریت کند و قدیمی مثل یک ترمز دستی است که حین حرکت کشیده شده. این ترمز اجازه نمیده سازمان نفس بکشه، خلاقیت داشته باشه و با سرعت بازار حرکت کنه. اولین گام در احیای کسبوکار، باز کردن همین ترمز دستی و تزریق تفکر مدیریتی تازه و چابک به رگهای سازمان است.
.