اتوبوس را نگه داشتند؛ چرا می روی ؟ کجا می روی ؟ تفریح ، باتومی ؛ قشنگ نیست ؛ حس خانه باید امن تر از این حرف ها باشد، اینجاست که درک می کنی درهم تنیده عشق ونفرت، غربت ومهر، درون و بیرون، باران و کاسه …