هدف هر بازاریابیای فروش، سودآوری و جذب مشتریان و مخاطبان جدید است.در هر روش از بازاریابی اگر مراحل و روش درستی را انتخاب کنیم، فروش و سودآوری خواهیم داشت ولی کیفیت و حجم آن بسیار متفاوت خواهد بود.
اگر مقالههای "بازایابی درون گرا چیست؟" و "بازاریابی برون گرا چیست؟" را مطالعه کرده باشید، قطعا تفاوت این دو را تا حدودی خواهید دانست.
مسئلهای که در این مقاله میخواهم به آن اشاره کنم ارتباط مشتری با بیزینس است.
در بازاریابی برونگرا ارتباط مشتری و با کسب و کار یکطرفه است. یعنی این کسب و کار است که با روشهای توضیح داده شده تلاش میکند خود را به مشتری نزدیک کند. اما در بازاریابی درونگرا کاملا ارتباط دوطرفه بوده و این بسیار با اهمیت است. مشتری خودش به شما مراجعه میکند و سپس شما پیشنهاد به آن میدهید.
در واقع زمانی که مشتری خود به دنبال شما بیاید، وفاداری و احترام بیشتری برای برند قائل است.
مثلا اگر کاربری در مورد موضوع خرید بلیط هواپیما جستجو کرد و در گوگل به سایت شما رسید، محتوای شما اگر کامل، جامع و رفعکننده نیاز کاربر باشد، مخاطب به شما اعتماد کرده و با CTA ( کال تو اکشن) های در نظر گرفته شده توسط شما، به خرید و ثبت سفارشش خواهد رسید. حتی ممکن است برای سایر خدمات سفر نیز از مجموعه شما کمک بخواهد. این یعنی حفظ ارتباط دوطرفه در بازاریابی درونگرا.
اما اگر شما فقط با تبلیغات بخواهید مخاطب را وارد کسب و کار خود کنید و ارزش افزودهای نداشته باشید، یک رابطهی یکطرفه را ایجاد میکنید که به سرعت قطع میشود. مثلا تبلیغات نوتیفیکیشنی. در این حالت مخاطب به سرعت صفحه شما را خواهد بست.
از نظر شما کدام دسته از بازاریابیها مناسبتر و بهصرفهتر است؟