علاقمند به سینما، نوشتن و کمی فلسفه
ـــبهترین فیلمهایی که در ماه آگوست دیدمـــ
چندی بود که این ایده در ذهنم قُل میزد. دوست داشتم از بین فیلمهایی که میبینم، بهترینها رو لیست کنم. ثبت نمره که کافی نبود. از اون طرف برای معرفی کردن همهشون، وقت زیادی نداشتم. برای همین بود که برخلاف ترجیحم به تحلیل و نقدهای طولانی، صرفا معرفی کردن رو انتخاب کردم. در نتیجه باب کردن این نوع پستها، سه تا مزیت داره:
اولا، بهترینهای هر ماه رو با رتبهبندی توی یه پست، ذخیرهشده دارم.
ثانیا، چندتا فیلم به کسایی که مثل خودم، علاقمند به دیدن هستند، آماده کردم.
ثالثا، مجبور به بازنگری فیلمها میشم، تا اگه نمرهای ناعادلانه ثبت کردم، تصحیحش کنم.
در پایان، اینو هم بگم که وقتی لیست رو جمع کردم، دیدم که بطور جالب توجهی، از هر نوع فیلمی، داخلش موجوده. یعنی هر مدل سلیقهای میخواین داشته باشین؛ این لیست حداقل یه فیلم، باب میل شما داره :)
این شما و اینم ۲۰ تا از بهترینهای ماه آگوست من:
۲۰. گربهی چکمهپوش: آخرین آرزو (۲۰۲۲)

کارگردان: جوئل کرافورد
صداپیشگان: آنتونیو باندراس، سلما هایک، فلورنس پیو
ژانر: انیمیشن، ماجراجویی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.8
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 73 از 100
خلاصه: گربهی چکمهپوش، ۸ جان، از ۹ جانش رو از دست داده و ترس از مرگ، دیگه نمیذاره مثل قبل، بیپروا ماجراجوییهاش رو ادامه بده. مخصوصا وقتی متوجه میشه که یه گرگ جایزهبگیر، کمر بسته به بریدن سرش. پس با کیتی و سگی به اسم پریتو، تیم میشن که ستارهی آرزوها رو به دست بیارن تا گربه بتونه دوباره ۹ تا جانش رو پَس بگیره!
این فیلم از قسمت قبلیاش واقعا قویتره. ماجراجوییهای جذابتر و بالاخص از لحاظ گرافیکی، دست برتر رو داره. گرچه به نظر من، تمرکز کارگردان اونقدر روی جذابیتهای بصری رفته، که از داستانپردازی جا بمونه. فیلم، بیشتر در صحنههای اکشن خلاصه میشه و یه داستان کلیشهای رو رقم زده. اما همچنان اونقدر خوب بود که توی این لیست قرار گرفت.
نمرهی من به فیلم: ۶ از ۱۰
۱۹. دختری که در زمان میپرید (۲۰۰۶)

کارگردان: مامورو هوسادا
ژانر: انیمه، درام، کمدی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.6
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 66 از 100
خلاصه: داستان در مورد یه دختر دبیرستانیه که توی آزمایشگاه مدرسه، یه شیء عجیب مثل گردو پیدا میکنه. از این اتفاق میگذره تا اینکه توی تصادف، متوجه میشه که با پریدن، قدرت بازگشت به گذشتهی نزدیک رو داره. پس، از این قدرت برای دیر نرسیدن سر کلاس و نمرهی بالا گرفتن استفاده میکنه؛ غافل از اینکه این پرشهای زمانی، عواقبی به همراه داره...
فیلم با موضوعاتی مثل بلوغ، بیتجربگی و عشق، سر و کله میزنه و اگه گرافیک فیلم اذیتتون نکنه، باهاش همراه میشین. پرداخت داستان مخصوصا توی بحث بلوغ و مشکلاتش، جزو نقاط قوت فیلمه که ترکیبش با موضوعات علمیتخیلی، به جذابیت کار افزوده. شاید بشه گفت که فیلم، میتونه خودش رو بین ۳ اثر برتر «هوسادا» ببینه!
نمره من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۸. ناوبر (۱۹۲۴)

کارگردان: باستر کیتون
بازیگران: باستر کیتون، کاترین مکگوایر
ژانر: کمدی، ماجراجویی
نمره IMDb (مردمی): 7.5
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): _
خلاصه: رولو (با بازی کیتون) قصد سفر داره؛ اما شمارهی اسکله رو اشتباه میگیره و وارد «ناوبر» میشه. همسایهی او، بتسی نیز، برای پیدا کردن پدرش که تاجر کشتیهه، سوار همین میشه. اما غافل از اینکه پدرش سپرده، تا این ناوبر رو در دریا رها کنن تا غرق بشه. حالا بتسی و اولو در کنار هم، باید برای بقا تلاش کنن....
اگر کیتون رو بشناسید، میدونید که یه نابغه است و از هیچ، کمدی خلق میکنه. توی این فیلم هم به خوبی تونسته هم زیبایی نشون بده و هم از مخاطب خنده بگیره. اوج هنرش رو هم میذاره برای سکانس زیر آب؛ وقتی که میخواد پروانهی کشتی رو تعمیر کنه! از لحاظ تم داستانی هم، بتسی و اولو، هر دو قبلا شخصیتهای لوسی بودن که افتادنِ در این موقعیت، موجب میشه که برای زنده موندن بجنگن و حتی در لحظاتی، به یه قهرمان تبدیل بشن.
نمره من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۷. پینوکیوی گیلرمو دلتورو (۲۰۲۲)

کارگردان: گیلرمو دلتورو
صداپیشگان: ایوان مکگرگور، کیت بلانشت، تیلدا سوینتون
ژانر: انیمیشن، ماجراجویی، درام
نمرهی IMDb (مردمی): 7.6
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 79 از 100
خلاصه: داستان، همون چیزیه که خودتون هم میدونید؛ با این تفاوت که پدر ژپتو و پینوکیو، در ایتالیای فاشیستی تحت نظارت موسولینی زندگی میکنن.
اگر از من بپرسید، به راحتی بهتون میگم که بهترین اقتباس پینوکیو، بعد از انیمیشن والت دیزنی (نسخه محبوب ۱۹۴۰)، پینوکیوی گیلرمو دلتورو هست و در سال ۲۰۲۲ هم، اسکار بهترین انیمیشن را به خانه برد. تم جنگ و سایهی فاشیسم بر زندگی مردم، همچنین بازی با فلسفهی زندگی و مرگ، از نکات جالب انیمیشنه. فیلم با استفاده از استاپ-موشن ساخته شده و فضای بسیار گرمی داره.
گرچه به نظر من، از نظر محتوایی کمی شلوغه و به همین خاطر، نویسنده مجبور شده که از کنار برخی خردهداستانها و شخصیتها عبور کنه و جمعبندی ناپختهای داشته باشه.
نمره من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۶. او را برگردان (۲۰۲۵)

کارگردان: دنی و مایکل فلیپو
بازیگران: سالی هاوکینز، بیلی بارات، سورا وانگ
ژانر: ترسناک-روانشناختی، دلهرهآور
نمرهی IMDb (مردمی): 7.2
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 75 از 100
خلاصه: اندی، پسری ۱۷ ساله است که با خواهر کمبینا و پدر الکیاش زندگی میکنه. پس از مرگ هولناک پدر، به همراه خواهرش به فرزندخواندگی زنی عجیب، بنام لورا گرفته میشن. لورا قبلا یه دختر داشته که مرده؛ پس برای فراموش کردن این واقعه، اندی و خواهرش، و قبل از اونا، پسر لالی بنام «الیور» رو به فرزندی قبول کرده. اندی که نسبت به خواهرش احساس مسئولیت میکنه، غیرعادی بودن الیور، اشیاء عجیب داخل خانه و رفتارهای لورا، نگرانش میکنه....
فضای خفهکنندهی خانه، وحشت روانشناختی و بازی نفسگیر و چندبعدی «سالی هاوکینز» در نقش لورا، از جمله نقاط قوت فیلم محسوب میشه. پیوند موضوع ترس و غمِ از دست دادن عزیزان همچنین، از زیباییهای تماتیک هم محتوا و هم فرمیک فیلمه. به نظر حقیر، میشه ادعا کرد که «او را برگردان»، بهترین فیلم ترسناک سال ۲۰۲۵هه؛ حتی با وجود رقیب چغری مثل «سلاحها».
خشونت و زننده بودن برخی سکانسها، برای کمک به فضای فیلمه، اما برانگیختن احساسات تماشاگران، اونم به این نحو، از نکات ناخوشایند اثر به حساب میاد!
نمره من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۵. رودخانهی سرخ (۱۹۴۸)

کارگردان: هاوارد هاکس
بازیگران: جان وین، مونتگومری کلیفت، والتر برنان
ژانر: وسترن، درام
نمرهی IMDb (مردمی): 7.7
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 96 از 100
خلاصه: توماس، جوانی جاهطلب و یکدنده است که آرزوهایی در سر داره. او کودکی که از دست سرخپوستان فرار کرده رو به فرزندخواندگی قبول میکنه و پس از سالها با کمک همون بچه، موفق میشه که به بزرگترین گلهدار منطقهی رودخانه سرخ تبدیل بشه. اما بخاطر جنگ داخلی، تصمیم میگیره که کل گله رو، طی یک مسیر طولانی و طاقتفرسا، به کانزاس منتقل کنه و همهی مشکلاتش رو به جون بخره.
نقاط قوت فیلم، اصلا کم نیستند! رودخانه سرخ، یک میراث پرقدرت برای ژانر وسترن محسوب میشه. حقیقی بودن صحنهی انتقال گاوها در دشت و دمن، به طرز عجیبی جالب و قابل توجهه، و حس حماسی خاصی داره. تم داستان هم، تقابل خشم و یکدندگی در برابر عشق به فرزنده؛ که با بازیهای «جان وین» و «کلیفت»، بسیار قابل باور شده.
با وجود تحسینهای زیاد، به نظر من پایانبندی فیلم اما، جزو نقاط ضعفشه و تعلیق رو بالکل خراب میکنه. ثانیا اضافه کردن شخصیتهای فرعی و سطحی، برای عوض کردن خط داستانی، بسیار آماتور و ناگهانیه! با تمام اینها، جایگاه فیلم رو به عنوان یک اثر ماندگار در تاریخ سینما تغییر نمیده.
نمره من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۴. حقیقت تلخ (۱۹۳۷)

کارگردان: لئو مککری
بازیگران: کری گرانت، آیرین دان
ژانر: کمدی، عاشقانه
نمرهی IMDb (مردمی): 7.6
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 87 از 100
خلاصه: جری و لوسی، یک زوج خوشبخت هستن که بخاطر شکهای بیمورد، تصمیم میگیرن از هم جدا بشن. دادگاه حکم میکنه که پس از ۹۰ روز، طلاقشون قانونی میشه. اونا هم توی این مدت سعی میکنن به همدیگه ثابت کنن که بدون دیگری هم خوشبخت میمونن...
این فیلم شاید بهترین ساختهی مککری نباشه، اما قطعا یکی از شیرینترینهاست. داستانِ شک به همسر و عشق، به همراه بازی خوب «گرانت» و «دان»، و همچنین دیالوگهای فیالبداهه، جذابیت خاصی به اثر داده. کمدی فیلم، به زمین خوردن بازیگرها نیست؛ بلکه اکت اونها و خلق موقعیت کارگردانه که از مخاطب خنده میگیره. گرچه همیشه این نقد به «کمدی اسکروبال»ها هست که سطحی و اغراقآلود هستند....
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۳. نجاتیافتگان (۱۹۷۲)

کارگردان: جان بورمن
بازیگران: جان ویت، برت رینولدز، ند بیتی
ژانر: دلهرهآور، روانشناختی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.6
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 80 از 100
خلاصه: چهار دوست قصد دارن که قبل از باز شدن سد و از بین رفتن فضای جنگلی یک منطقه، از طبیعت بکر اونجا لذت ببرند. اما با عدم رضایت و خشونت بومیان مواجه میشن. طی یک درگیری، یکی از ساکنین کشته میشه و این چهار نفر، تصمیم میگیرن که جسد رو همونجا دفن و قتلش رو انکار کنند....
داستان در مورد مسائلی چون خشونت جمعی، زنده موندن و طبیعت وحشیه که با تمهایی مثل بحران اخلاقی و عدالت، به خوبی عمق پیدا میکنه. دوربین، بیشتر در حال فیلمبرداری از صحنههای قایقسواریه و با قابهایی تنگ، حس دلهره و تعلیق رو توی وجود مخاطب میکاره.
تماشای فیلم، بخاطر استفاده از سکانسهای خشن و زننده، کمی مشکله. اما با این وجود، به عنوان کسی که با خشونت در سینما مخالفم، تجربهی یکبار دیدنش رو پیشنهاد میکنم...!
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۲. جویندگان (۱۹۵۶)

کارگردان: جان فورد
بازیگران: جان وین، جفری هانتر، ورا مایلز
ژانر: وسترن، ماجراجویی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.8
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 94 از 100
خلاصه: ایتن، سربازی است که پس از سالها به خونهی برادرش، آرون، برمیگرده. یک روز که ایتن خونه نیست، یک قبیلهی وحشی سرخپوست، به اونجا حمله میکنن، همه رو میکشن و دو دختر آرون، یعنی لوسی و دِبی رو میدزدند. پس از این واقعه، ایتن به همراه پائول (فرزندخواندهی آرون) راهی سفری پرمخاطره میشه تا قبیله رو پیدا کنه و برادرزادههاش رو نجات بده؛ سفری که پنج سال طول میکشه....!
همونطور که از «رودخانه سرخ»، به عنوان میراث وسترن یاد میشه؛ جویندگان هم یه شاهکار فراموشنشدنی این ژانره. بازی پراقتدار «جان وین» و استفاده دلچسب از لوکیشن برای قاببندیهای متفاوت و دارای عمق، از جمله نقاط قوت فیلم محسوب میشه.
اما به نظر حقیر، عقاید افراطی و نژادپرستانهی «جان فورد»، سایهای سنگین روی فیلم انداخته و همین باعث میشه که اون حظ واقعی رو از اثر نبریم. ثانیا تغییر ناگهانی پایان، باورپذیر نیست و همینطور، سطحی بودن برخی کارکترها هم، توی ذوق میزنه. با این همه، «جویندگان»، یک اثر بسیار مهم در دههی پنجاه به حساب میاد، که برای یه دوستدار سینما، گریزی ازش نیست!
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۱. درون و بیرون ۲ (۲۰۲۴)

کارگردان: کلسی مان
ژانر: انیمیشن، ماجراجویی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.5
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 73 از 100
خلاصه: پس از اتفاقات قسمت قبل، رایلی بزرگتر شده و ۱۳ سال داره. «شادی» و بقیهی احساسات، تونستن که در ذهن رایلی یک آرامش نسبی ایجاد بکنند؛ تا اینکه «آژیر بلوغ» به صدا درمیاد. کارگران به ساختمان مغز میان و تغییراتی رو در سیستم کنترل ایجاد میکنن. همزمان، چهار احساس اضطراب، حسادت، بیحوصلگی و خجالت، به مغز اضافه میشن. «اضطراب» که یکی از احساسات مهمه، نقشههای متفاوتی برای رایلی داره....
شنیدم از کسایی که فیلم رو دیدن، گفتن که اصلا به قسمت اول نمیرسه و ضعیفتر بوده. اما واقعیت اینه که حقیقتا فیلم، با اضافه کردن مسائل بلوغ، احساسات دیگه و مفهوم «خود واقعی»، تونسته یک ماهیت جدای از قسمت اول برای خودش رقم بزنه. پس همچنان خلاقیت رو زمین نگذاشته. تنها ایرادی که بهش وارده، تکراری بودن مسئلهی تبعید از ذهنه؛ که فقط این بار، برای هر چهار احساس اصلی اتفاق میوفته!
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۱۰. مارتی (۱۹۵۵)

کارگردان: دلبرت مان
بازیگران: ارنست بورگناین، بتسی بلر، استر مینچوتی
ژانر: درام، عاشقانه
نمرهی IMDb (مردمی): 7.6
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 82 از 100
خلاصه: مارتی، یک قصاب سی سالهی مهربونه که هنوز ازدواج نکرده و با مادرش زندگی میکنه. بخاطر فشار جامعه و مخصوصا مادرش، به هر دری زده که با دختری آشنا بشه؛ اما هیکل درشت و ظاهر نچسباش، هر بار مانع شده. یک شب بطور اتفاقی، با دختری ساده و نهچندان جذاب آشنا میشه...
با وجود کُندی روایت، «مارتی» بخاطر تصویر واقعگرایانهای که از جامعه به نمایش میذاره، مورد استقبال زیادی قرار گرفت و اسکار بهترین فیلم، کارگردانی، فیلمنامه و بازیگر نقش اول مرد همون سال رو درو کرد. بورگناین (بازیگر نقش مارتی)، شخصیت رو بازی نمیکنه؛ انگار داره مصائب اجتماعی خودش رو بازگو میکنه! و همین چیزهاست که اثر رو خاص میکنه....
نمره من به فیلم: ۷ از ۱۰
۹. مریخی (۲۰۱۵)

کارگردان: ریدلی اسکات
بازیگران: مت دیمون، جسیکا چستین
ژانر: علمیتخیلی، ماجراجویی
نمرهی IMDb (مردمی): 8.0
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 80 از 100
خلاصه: یک گروه از فضانوردان در مریخ، در حال برگشت به زمین هستن. با تشدید طوفان شن، یه تکه از آنتن به سَرِ مارک (با بازی مت دیمون) برخورد میکنه و بیهوش میشه. بخاطر نامساعد بودن جو و احتمال مرگ مارک، گروه، مریخ رو بدون او ترک میکنن. فردا روز، مارک بیدار میشه؛ زخمی و ناخوش. تنها راه نجاتش، زنده موندن در آزمایشگاه موقت ناسا است، تا چهار سال آینده که یه سفینهی دیگه به اون منطقه فرستاده بشه....
طراحی چشمنواز مریخ و دشتهای نارنجی رنگش، بازی خوب مت دیمون، روایت جذاب و کمدی ملایم، از نقاط قوت فیلمه. در نقدهای دیگه خوندم که گفته بودن کمدیسازی روایی، کار دست نویسنده داده و اونطور که باید، حس تعلیق رو القا نمیکنه. به نظر من اما، تلقین تعلیق مناسب بود؛ مگر اینکه نقد عمیق نبودن احساسی فیلم رو بپذیریم.
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۸. ماه کاغذی (۱۹۷۳)

کارگردان: پیتر بوگدانوویچ
بازیگران: رایان اونیل، تیتوم اونیل، مدلین کان
ژانر: درام، کمدی
نمرهی IMDb (مردمی): 8.1
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 77 از 100
خلاصه: «موزس» که یه کلاهبردار خردهپاست، بر سر قبر معشوقهی قبلی خود حاضر میشه. معشوقهی او، دختری ۱۰ ساله داره، به اسم اَدی. موزس همون اول، انکار میکنه پدرشه؛ اما از اونجایی که دختر کسی رو نداره، قبول میکنه که اونو به خونهی خالهاش برسونه. بین راه، ۲۰۰ دلار از ارث دختر برمیداره و باهاش ماشین میخره. اَدی که دختر باهوشیه، ازش میخواد که پولش رو پس بده. و از اینجا به بعد و تا موقعی که سهمش رو بگیره، اَدی تبدیل میشه به شریک کلاهبرداریهای موزس....!
رایان اونیل، با آوردن دختر خودش به عرصهی بازیگری، باعث درخشیدن اون شد. هنوز که هنوزه، عنوان جوانترین برندهی اسکار بهترین بازیگر زن، متعلق به تیتوم اونیله، که در اون زمان فقط ۱۰ سال داشت.
جدای از بازی بینظیر تیتوم، فضای رکود اقتصادی آمریکا، در فیلم به خوبی به تصویر کشیده شده که با ماجراجوییهای تبهکارانه، و تم پدر-دختری میکس شده که هم بامزهاس و هم احساسی!
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۷. زوج عجیب (۱۹۶۸)

کارگردان: جین ساکس
بازیگران: جک لمون و والتر ماتائو
ژانر: کمدی، درام
نمرهی IMDb (مردمی): 7.6
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 86 از 100
خلاصه: فلیکس، که زنش میخواد ازش طلاق بگیره، قصد داره خودکشی کنه؛ اما دوستانش مانع او میشن. اسکار که رفیق صمیمیاش هست، بهش پیشنهاد میکنه تا مدتی در آپارتمان او زندگی کنه. اما رفتارهای وسواسگونهی فلیکس در مورد نظم و پاکیزگی، اسکارِ شلخته و بیمسئولیت رو به تنگ میاره....
«زوج عجیب» نمونهی یک کمدی خوبه که همهچیزش سر جاشه. طنز موقعیت، دیالوگهای پینگپنگی و شیمی جذاب میان اسکار و فلیکس، از رازهای ماندگاری کمدی این فیلمه. برای علاقمندان به بحث کمدی و روند اون در سینمای کنونی، پستی دارم به اسم «مگر از کمدی چیز زیادی میخواهیم؟!»؛ که میتونید روی لینک کلیک کنید.
شاید براتون جالب باشه بدونید «حقیقت تلخ ۱۹۳۷» که جلوتر بهش اشاره کردم، دقیقا همین نکات رو دارا هست؛ اما چیزی که «زوج عجیب» رو خاص میکنه، در سطح باقی نموندنِ محتواشه. داستان، علاوه بر به چالش کشیدن مفاهیم مردانگی، یک نگاه منصفانه به زندگی زناشویی داره، اون هم از راه استعارههای طنز و کمنظیرش!
نمرهی من به فیلم: ۷ از ۱۰
۶. نمیتونی با خودت ببریش (۱۹۳۸)

کارگردان: فرانک کاپرا
بازیگران: لیونل بریمور، جیمز استوارت، جین آرتور
ژانر: کمدی، عاشقانه
نمرهی IMDb (مردمی): 7.8
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): _
خلاصه: تونی و منشیاش آلیس، بهم علاقمند هستن و قصد ازدواج دارند. اما اختلاف طبقاتی خانوادههاشون، احتمالا مشکل بزرگیه. پس آلیس پیشنهاد میده که تونی، خانوادهاش رو برای شام، به خونهی آلیس بیاره تا دو خانواده با هم آشنا بشن و از همون اول، سنگهاشون رو با هم وا بکنن. اما مشکل اینجاست که تونی به اشتباه، خانوادهاش رو یک شب زودتر از موعد میاره.....
پرداخت داستان، به مسائلی همچون پول، عشق و اختلاف طبقاتی، با نگاه کمدی و فلسفی، بسیار زیباست. همچنین بازی «بریمور» به عنوان پدربزرگ آلیس، واقعا باورپذیر و خاصه. اگر علاقمند بودید، به این فیلم جداگانه در مقالهی دیگهای پرداختم. برای بازدید، اینجا رو کلیک کنید.
این فیلم فرانک کاپرا، تونست همون سال اسکار بهترین فیلم سال رو برنده بشه. اما سطحی بودن برخی نگاهها و همینطور فانتزی بودن کارکتر خانوادهی آلیس، شاید پاشنه آشیل فیلم باشه.
نمرهی من به فیلم: ۸ از ۱۰
۵. زمستان استخوانسوز (۲۰۱۰)

کارگردان: دبرا گرانیک
بازیگران: جنیفر لارنس، جان هاکس، گرت دیلاهانت
ژانر: درام، معمایی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.1
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 90 از 100
خلاصه: «ری» دختری ۱۷ ساله است که با وجود مریضی مادر و زندانی بودن پدرش، مسئولیت خانه، خواهر و برادرش با اونه. پدر ری، سند خونه رو گرو میذاره و از زندان بیرون میاد؛ اما دیگه برنمیگرده و ناپدید میشه. حالا دولت قصد داره که خونهی اونا رو توقیف کنه. تنها راه آواره نشدن، اینه که «ری» پس از پیدا کردن، باباشو به زندان معرفی کنه.....
فیلم با پرداختن به موضوع خشونت، فقر و مواد مخدر، یک تصویر واقعگرایانه و تلخ، از طبقهی ضعیف جامعهی آمریکا خلق میکنه! این داستان، وقتی با تم خشک و سرد دوربین، و بازی دیدنی جنیفر لارنس، که در آن زمان دختر جوانی بیش نبود، ترکیب میشه، یک فیلم جذاب، اما به شدت دردآور میسازه. ری (با بازی لارنس)، وقتی وارد مسیر یافتن پدر میشه و تمام خطرات رو به جون میخره، تبدیل به یک قهرمان میشه؛ یک قهرمان واقعی در دنیای واقعی، نه از نوع پلاستیکیِ کلیشهایِ هالیوودیاش!
نمره من به فیلم: ۸ از ۱۰
۴. نوکر من، گادفری (۱۹۳۶)

کارگردان: گرگوری لاکاوا
بازیگران: ویلیام پاول، کارول لمبارد، گیل پاتریک
ژانر: کمدی، عاشقانه
نمرهی IMDb (مردمی): 7.9
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 82 از 100
خلاصه: طی یک بازی عجیب به اسم شکار اشیاء، دختری ثروتمند بنام آیرین، به محلهای زاغهنشین میره تا یه بیخانمان رو با خودش به محل بازی ببره. چون هرکی زودتر یه بیخانمان پیدا کنه، برندهی بازیه. آیرین، مردی بنام گادفری رو با خودش میبره و بازی رو برنده میشه. بواسطهی قدردانی، از گادفری خواهش میکنه که به عنوان خدمتکار، در خونهی مجلل اونا، مشغول بکار بشه. گادفری که مردی باوقار و باهوشه، با ورود خودش تمام اهالی خونه رو تحت تاثیر قرار میده....
محتوای این فیلم نیز همچون ساختهی کاپرا، مربوط به اختلاف طبقاتی و سرمایهداریه؛ با این تفاوت که حقا، پرداخت عمیقتر و انتقادات تیزتری داره. این فیلم هم، یه کمدی اسکروبال موفقه و از بازیهای زیبا، غنی. از میان بازیگران فیلم، چهار نفر اونها نامزد اسکار شدن.
نمرهای من به فیلم: ۸ از ۱۰
۳. تعطیلات از دسترفته (۱۹۴۵)

کارگردان: بیلی وایلدر
بازیگران: ری میلند، جین وایمن
ژانر: نوآر، روانشناختی
نمرهی IMDb (مردمی): 7.9
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 82 از 100
خلاصه: «دان» یه نویسندهی معتاد به الکله، که برادر و نامزدش، میخوان ببرنش به روستا، خونهی پدریش؛ تا اونجا هم الکل رو ترک کنه و هم دوباره دست به قلم بشه. اما «دان» از هر فرصتی استفاده میکنه تا بتونه از دست این دو نفر خلاص بشه و یه جرعه الکل بنوشه. اما خبر نداره که این تعطیلات، قراره چقدر خمارآلود و تاریک باشه....
دوربین وایلدر با استفاده از سایهروشنهای زیاد، و بازی درخشان «میلند»، فضایی روانپریشانه خلق میکنه. این عناصر وقتی با موسیقی متنی عجیب ترکیب میشن، اثر رو به یک فیلم نوآر ترسناک-روانشناختی، با موضوع اعتیاد و پارانویا تبدیل میکنن. تنها ایراد فیلم شاید، پایانبندی ناگهانیاش باشه!
نمرهی من به فیلم: ۸ از ۱۰
۲. زندگیهای گذشته (۲۰۲۳)

کارگردان: سلین سانگ
بازیگران: گرتا لی، تئو یو
ژانر: درام، عاشقانه
نمرهی IMDb (مردمی): 7.8
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): 94 از 100
خلاصه: نورا و ههسونگ، دو کودک کرهای هستن که در مقطعی کوتاه، بهم علاقمند میشن. اما خانوادهی نورا به آمریکا مهاجرت میکنن. پس از سالها که نورا تبدیل به یک نویسنده شده، بطور اتفاقی آدرس ایمیل ههسونگ رو پیدا میکنه و بهش پیام میده. دوباره و به سرعت، همون احساسات قدیمی برمیگردن و رابطهی از راه دورشون، عمیق میشه....
این فیلم، به عنوان اولین ساختهی بلند «سانگ»، واقعا خوب از آب دراومده. یه عاشقانهی لطیف، با رگههایی از فلسفهی کرهای. بازیهای «لی» و «یو» بسیار ظریف و کارشده است و احساسات رو به خوبی منتقل میکنه. ریتم روایت، آرام جلو میره، و قابها و فضای شاعرانهاش دلنشینه. تجربهی دیدن چنین فیلم لطیفی رو بهتون پیشنهاد میکنم!
نمرهی من به فیلم: ۸ از ۱۰
۱. رُم، شهر بیدفاع (۱۹۴۵)

کارگردان: روبرتو روسلینی
بازیگران: آنا مانیانی، آلدو فابریتسی، مارچلو پالیرو
ژانر: درام، جنگی
نمرهی IMDb (مردمی): 8.0
نمرهی متاکریتیک (منتقدان): _
خلاصه: در ایتالیای تحت اشغال نیروهای نازی، جورجیو یکی از رهبران مقاومته. بخاطر تحت تعقیب بودن، به خانهی فرانچسکو، که او هم جزء تشکیلات زیرزمینی است، پناه میبره. او قصد داره که با کمک پینا، نامزد فرانچسکو و «دون پیترو»، کشیش منطقه، کمی پول و اطلاعات به تشکیلات، منتقل کنه.....
خب رسیدیم به بهترین فیلم این لیست، که حقیقتا شاهکاری بیبدیل است. بازیگران غیرحرفهای با اکتهایی زیبا و فراموشنشدنی، لوکیشنهای واقعی، روایت اجتماعی و دیالوگهایی ماندگار، همگی به ساخته شدن سینمای نئورئال روسلینی کمک کردند.
سکانس ابتدایی فیلم هنگامهی گرگ و میش هست و با تصویری تیره و تار شروع میشه. نازیها توی قاب دارند رژه میرن، که نشان از ظلم ضحاکگونهی اونها داره. اما اولین بار که جورجیو رو میبینیم، خورشید بالای سرش آشکاره و به استعاره از امید به آزادی، کور سوی نوری از خودش ساطع میکنه. فیلم از این زیباییها کم نداره؛ اما اینجا جای نقد فیلم نیست. پس تنها، شما رو به دیدن فیلم دعوت میکنم :)
نمرهی من به فیلم: ۹ از ۱۰
مرور اجمالی لیست
۱. رم، شهر بیدفاع - ۱۹۴۵
۲. زندگیهای گذشته - ۲۰۲۳
۳. تعطیلات از دسترفته - ۱۹۴۵
۴. نوکر من، گادفری - ۱۹۳۶
۵. زمستان استخوانسوز - ۲۰۱۰
۶. نمیتونی با خودت ببریش - ۱۹۳۸
۷. زوج عجیب - ۱۹۶۸
۸. ماه کاغذی - ۱۹۷۳
۹. مریخی - ۲۰۱۵
۱۰. مارتی - ۱۹۵۵
۱۱. درون و بیرون ۲ - ۲۰۲۴
۱۲. جویندگان - ۱۹۵۶
۱۳. نجاتیافتگان - ۱۹۷۳
۱۴. حقیقت تلخ - ۱۹۳۷
۱۵. رودخانهی سرخ - ۱۹۴۸
۱۶. او را برگردان - ۲۰۲۵
۱۷. پینوکیوی گیلرمو دلتورو - ۲۰۲۲
۱۸. ناوبر - ۱۹۲۴
۱۹. دختری که در زمان میپرید - ۲۰۰۶
۲۰. گربهی چکمهپوش - ۲۰۲۲

در نهایت ممنونم که تا اینجای مقاله همراه بودید و امیدوارم که لذت برده باشید. لیستی که مشاهده کردید، چندین بار و با وسواس خاصی، بالا و پایین شده. اگر در مورد فیلمها یا رتبهبندی، نظری، پیشنهادی، انتقادی و یا حتی ناسزایی (!) داشتید، در قسمت کامنتها پاسخگو هستم❣️
✍️ ابوالفضل ناصری
پست قبلی:
مطلبی دیگر از این انتشارات
خانواده ای جادویی!نقد انیمیشن(افسون) Encanto
مطلبی دیگر از این انتشارات
چرا شب یلدا بلندترین شب سال است؛ آشنایی با تاریخچه و آداب شب چله
مطلبی دیگر از این انتشارات
متاورس دنیای آینده