ترس؟!
از نظر تو ترس چیز عجیبیه
ولی بنظر من ترس چیز مسخره ایه
البته چیز دور از انتظاری هم نیست خیلی چیزا از دید من مسخره ان
ترس مسخره اس
میدونی چرا؟
چون ترس محدودیته
محدودیت رابطه،زندگی ، آزادی و...
راحت تر بگم
ترس یعنی زندان
فکر میکنی من نمی ترسم؟
کاش الان میتونستی صدای قهقهه مو بشنوی
اشتباه نکن
من خیلی ادم ترسوئیم
میدونی از چی میترسم؟
بدو،بدو،بدو،بدو
حدس بزن...
میگی سوسک؟ تاریکی؟ مه؟ دریا؟ جنگل؟ شیر؟ ببر؟ زلزله؟ جنگ؟ مرگ؟
نه،نه،نه،نه،نه
من از خودم میترسم
ازش حساب میبرم
بدم میبرم ، من حتی تو تنهاییم خودم نیستم..
وقتی خودمم و خودم بازم خودم نیستم
من میدونم که اون چقدر میتونه ترسناک باشه
میدونم چه هیولاییه
میخوای بدونی چه شکلیه؟
خب شاخ و دم نداره
یه ادمه
یه ادمه تنها
وسط یه اتاق تاریک
چشمای خودش به تاریکی عادت کرده
بستمش
با خنده بستمش،با شوخی بستمش،با قرتی بازی بستمش،کلی بگم، با همرنگ جماعت بودن بستمش
میدونی، چند وقته زنجیراش شل شده، وقتی شل شه ، وقتی زنجیرایی که خودم ساختم براش باز شه دیگه شکستن میله ها براش کاری نداره
ذاتت من ادم بد خلقیه
ادمیه که زخم دیگه براش معنی نداره
خسته اس
خیلی خسته اس
از من خسته اس،از خواستن و انجام ندادن خسته اس،از بزدل بودن خسته اس،از هوس خسته اس، از بهونه اوردنو بهونه شنیدن خسته اس،از مقایسه شدن با کثیف ترین ادما خسته اس..
میدونی چرا از اکثر ادما بدم میاد؟
چون ذاتشونو می بینم
بدم میاد
وقتی باهات میخندن و چشاشون نفرت و داد میزنه منزجر میشم
وقتی ،وقتی حرفی میزنن که دروغایی که فقط واسه دلخوشی توعه رو به زبون میارن دلم میخواد بالا بیارم
وقتی سر تا پا طلان و قشنگ ولی کرم ها زیر اون پوسته ی طلاییشون میخزن متنفر میشم
میدونی
ذات چیزی نیست که بشه پنهونش کرد
هیولای درون من ، ذات تو
نمیشه پنهونش کرد
هرکاری هم که بکنم . هرکاری هم که بکنی.
تهش یجا خودشو نشون میده ، یجا فریاد میکشه
تورو نمیدونم
ولی من
میخوام زنجیراشو باز کنم
برام مهم نیست چند نفر میترسن،چند نفر فرار میکنن
من دیگه هیولامو نمی بندم
توهم نبند
بیا نابود کنیم دنیای مسخره ای که ساختنو با خودمون خوده خودمون
بیا برگردیم
به خودمون
به اصالتمون
بیا خون اجدادمون که واسه حفاظت از نسلشون که ما باشیم ریخت و پایمال نکنیم.
میگی بده؟میگی بد میشه؟اره؟
نمیشه
چون هیولای درون ما هیولا نیست
انسانیتمونه ، قدرتمونه، چیزی که به مرور ازمون گرفتنش
هیولاش کردن که این دنیای مزخرفو بسازن.
نترس پسر
از خودت نترس
نزار گولت بزنن
مهره اشون نشو
حتی اگه بمیریم
آزاده مردیم
باور کن خیلی بهتر از برده مردنه.
من نمی زارم ، شاید بخندی ، ولی همینجا بهت قول میدم ، یروزی میشم کابوس کسایی که کابوسمون شدن کسایی که این بلا رو سر تو ، سر نسل ما، جامعه ی ما، مردم ما اوردن ... حالا تو هرجوری بخوای میتونی حرفمو برداشت کنی تا وقتی نفهمی انسان واقعا چیه، اشرف مخلوقات واقعا چیه ، حرفمو نمیفهمی...! میندازی گردن فلان کشور و فلان سیاست مدارش
افسردگی؟اینستا؟فیلم؟موزیک؟رمان؟اره؟
باشه ، باشه ، ادامه بدین
باشه اولین قدمو واسه پاره کردن زنجیرام بر میدارم همینجا قول میدم
دیگه از مسخره شدنم نمی ترسم . میدونی یه حلقه از زنجیرم بود که با منتشر کردن این می شکنمش.
بس کن ترسیدنو
من دیگه نمی زارم. بیشتر از این بردگی نمیکنم.
میفهمی؟
نمی زارم.
تمام