ویرگول
ورودثبت نام
نجوا
نجوا
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

نوشتن هم یک راه است...

خیلی ناراحتم خیلییی

دلم نشکست ولی ترک خورد

ما آدمها دقیقا از جایی ضربه میخوریم و ناراحت میشیم که انتظار نداریم

امروز وقتی داخل یکی از مغازه های پاساژ بودم دوست قدیمی که هم فامیل هستیم و رفیق فابریک سابق رو دیدم اول مادرش رو دیدم که سلام دادم که مادرش به نیمچه لبخند زورکی آورده رو لباش ولی خودش نه! در خنثی ترین حالت ممکن بود (الان که دارم اینها رو می‌نویسم صدای جلز ولز سرخ کردنی از آشپزخونه میاد چون شب مهمون داریم رو اعصابمه پس هنذفری میزارم و می‌نویسم)

بهش سلام دادم در سرد ترین حالت ممکن جواب داد!!!! زورکی ترین سلام دنیا شاید از مسئولین بودن رکورد گینس رو میتونین ثبت کنه به نام خودش.

عروسیش هم دعوتم نکرد!

جالبه پیج همو داریم تولدشو بهش تبریک میگم استوری هاشو ریپلای میزنم یا همون واکنش نشون دادن.

چه روزهایی بود که باهم می‌خندیدیم چقدر حرف می‌زدیم

حالا اون با یه آقای دکتر ازدواج کرده و از هم خودشو بالاتر می‌دونه من چقدر ساده بودم آخرین بار که دیدمش می‌گفت توبه کرده و باحجاب و چادری شده بود! الان که دیدمش با آرایش فراوان چنان رژ لب براقی زده بود😐 با آرایش آنچنانی

آقا نگو اون همه حجاب برای فرهنگیان بود.....

هعی روزگار

حقیقتا ناراحت شدم دوست صمیمی دیروز الان بشه یه آشنا با سلام سرد زورکی

فقط هم سلام نه اینکه بگه خوبی چکار می‌کنی و فلان و بهمان و...

آدم هنگ می‌کنه که علت اینجور رفتار ها رو نمیدونه!؟

اون دختری که باهاش صمیمی بودم و چقدر گرم احوال پرسی میکرد و حالا سالها فاصله افتاد جوابم شد یه سلام سرد زورکی...

ناراحتم مثل کولری که جلوش چای می‌خورید(جهت مزاح)

اقاااا اصلا من خیلیییی ناراحتم

میگی چی الان ؟

اصلا بگیر بمیر از این ناراحتی

اینقدر غصه بخور که بمیری فاطمه خانم😌

والا
حالا اون اینجوری کرد

مگه چیزی از من کم شد؟

مگه بدنم زخم شد!؟

نه

مگه الان جواب پس بدم به کسی

بازم نه

حالا خوبه جلوی خودم هادی رو گذاشتن تو خاک

خودم دیدم که مردم چقدر سریع تنهاش گذاشتن

خودم دیدم که چقدررر پست و حقیره این دنیا

خودم دیدم که هیچی از ما باقی نمی مونه

از مردم بیزارم

واقعا خیلی بدم میاد از این مردم کوفه صفت

احسان میکنم کسی منو درک نمیکنم

احسان تنهایی شدید میکنم

وقتی ازم پرسید چندتا دوست داری!؟

من گفتم یدونه

اون یدونه که باباش با بابام از دبیرستان با هم بودن

واقعا هیچ دوستی نداری فاطمه!؟

ندارم

با هیچکی دوست صمیمی نیستم

من خیلی ساده ام بی شیله پیله

ولی این دنیا سیاست داشتن میپسنده!

تنها دوستام کتاب ها هستن

دوستام؟

من کتاب شهدا میخونم

با شهدا دوست میشم

اونا از همچی خبر دارن قضاوتم نمیکنن

بهترین دوست

امیدوارم اون دنیا ببینمشون

در غوغای دنیا فراموششان نکردیم باشد که شما هم مارا فراموش نکنید!

میدونی چرا اینهمه می‌نویسم ؟

چونکه گوشی برای شنیدن ندارم

و اینکه نمیتونم احساستمو بیان کنم

احساس

احساسات

این روحیه ضعیف

این دل نازک

کار دستم داده

باشد که در کوچه ماهم عروسی شه.....

دوستزندگیخیالروزمرهخداحافظی
Students for always
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید