Maha
Maha
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

کاکتوس ?

تو در درون من کاشته شدی من بی تو هیچ بودم و قیمت ناچیزی داشتم رنگ سیاه و جنس بی ارزش من باعث سرافکندگی بود من خاکی و ساکت ساکت پشت گلدان های بزرگ ، کوچک ، پهن ، باریک ، بلند و کوتاه گم شده بودم از زندگی خسته بودم تا تو آمدی تو آرام آرام و با سختی در درون خاک من ریشه گرفتی من بی تو می پوسیدم تو بهانه
آب را نمی گرفتی تو سبز کمرنگ من بودی با لکه های بیضی شکل به رنگ کرم خاکی زیبایی خاصی داشتی چند تا تیغ کوچولو هم در آورده بودی درسته من همدم خوبی نبودم اما ای کاش میشد بهتر با هم بودیم یا بیشتر شاید تقدیر می خواست من بی خاصیت باشم حالا که بهت فکر میکنم شروع این زندگی برای من خوب بود و برای تو سخت من سود می‌بردم و تو ضرر میکردی تو تولدت همراه مرگ آمد من خوشحال بود ولی تو درد می کشیدی بی خاصیتی من باعث پایان زندگی تو شد
تو رفتی و من در طی این سال ها بیشتر پوسیدم خاک درون من حرفی نمی‌زند مغرور و خجالتی بود ظرف زیر من شکسته و پر از کپک بود
داستان من بی هیجان یکنواخت و طولانی بود بجز تو هیچ
اتفاقی برای من نیفتاد


داستانکوتاه
من ساز می زنم و دنیا با آن می رقصد
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید