Goli
Goli
خواندن ۲ دقیقه·۳ روز پیش

زندگی در رگ هایم جریان دارد

امروز به اولین جلسه والیبال بعد از عوض کردن خونمون رفتم که بعد شیش ماه بازی نکردن طبیعتا دوباره باید تمرین کنم و یجورایی نصف زحمات دو سالم به باد رفت( تازه امروز اینقدر ساعد زدم به دیوار دیدم دستام کبود شدن)

یجورایی دوباره دارم از نقطه امنم خارج میشم. دیروز یه پیام خیلی خیلی خاص که سه ساله تو دلم بود به یکی بدمو بالاخره بهش دادم؛ جوابش اونطوری که فکر میکردم نبود ولی بهتر بود:)!

فرداعم میخوام بعد امتحان مطالعات با .... تا سر فلکه ی خیابون که نزدیک مدرسمونه برم و ببینم اون فروشگاه بدون فروشنده چجوریه از مامانمم برای اطمینان خاطر اجازه گرفتمم...

با وجود امتحانات ولی اونقدری وقت داشتم که کل فصل دو اسکویید گیمو تموم کنم البته زیادم وقتمو نگرفت و یجورایی حالمو بهتر کرد با اینکه کل محور فیلم حال خراب کنه.

یروزی که برف اومد بجای غر زدنای همیشگی به پیشنهاد مامانم دمپایی کریسمسیمو پام کردم و قهوه خوردم و فیلم دیدم.

اتفاقای خاص و خاطره انگیز اغلب بعد امتحانای دی میوفته تازه شنبه هفته دیگه به خاطر طرح دادرسی که من و تارا توش ثبت نام کردیم سر کلاس نیستیم و میریم سالن اجتماعات، بالاخره برای خوارزمی محور ادبیاتمم ثبت نام کردم و تازه میخوام با تارا برم محور مناظره مطالعات ، چه شود! امیدوارم گلی درونم زیاد فعال نشه که وسطاش ببینم سرخ شدم کله یکیم کندم.

احساس میکنم تازه کلاس نهم داره برام رنگ و بو میگیره و زندگیم شده همونی که میخواستم.

چیز دیگه ایی که خیلی دلم میخواست راجبش حرف بزنم نمره ریاضیم بود؛ من همیشه ریاضی رو فهمیدم ولی مشکلم این بود اصلا تمرین نمیکردم برای همین سال هفتم امتحان بعد عیدمو شدم ۹... نمره پایانیم عالی نشد ولی بهتر از این بود. سال هشتم مامانی تصمیم گرفت منو بزاره کلاس ریاضی( اینم بگم توی مدرسه ی ما ریاضی فقط کتاب تدریس نمیشه مرشد و مبتکران و تیزهوشان و.... که اکثر مطالب گوشه کنار دهمن تدریس میشه و این قضیه سال هفتم برای من هضم نشده بود) کلاس هشتم بازم نمره دلخواهمو کسب نکردم ولی خب شدم ۱۸ و نیم. رسیدیم به نهم.... و بله بالاخره گلی پس از پاره پاره شدن های متعدد ریاضیشو بیست شد! بیبیدی بابیدی بو کردم به کسی نگین جادو بلدم هااا!(فقط ۳ ساله جواب میده*)

یه حسی بم میگه با اون دختره مهدیس توی کلاس والیبال قراره دوست بشم. حس میکنم اردویی که اسفند قراره ببرنمون یه هفته مشهد پره لحظات زیادی هیجان انگیزهههههه و بهمن برام جذاب رقم میخوره.

خوشحالم حس و حالام دارن بر میگردن:)

سلام مجدد حال خوب!♡

گلی در حال برگشت به حالت دلخواه

۱۶_۱۰_۱۴۰۳


انگیزهحال خوبتو با من تقسیم کندلنوشتهروزمرگیحال خوب
باید از هر خیال،امیدی جُست _ هر امیدی خیالی بود نخست:)!
جایی برای داستانها، دلنوشته ها، پست‌های معرفی کتاب، پست‌هایی در ارتباط با عکاسی و مطالب مربوط به بزرگان ادبیات جهان که با خودکار آبی نوشته شده‌اند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید