محمد حسین نجفی·۲ سال پیشته مانده سیگاراز پشت شیشه ها داشتم نگاهش میکردم ، قدم میزد و سمتم میومد ، متوجه نگاهم نبود ، شالش رو از روی شونه هاش درست کرد ، و دستکش های چرمیش رو درآو…