ویرگول
ورودثبت نام
محمد حسین نجفی·
۲ سال پیش

ته مانده سیگار

از پشت شیشه ها داشتم نگاهش میکردم ، قدم میزد و سمتم میومد ، متوجه نگاهم نبود ، شالش رو از روی شونه هاش درست کرد ، و دستکش های چرمیش رو درآو…
ته مانده سیگار
رابطهخواندن ۲ دقیقه
۱
۰