ساعت 7 صبح است، وارد ایستگاه می شوم و به سمت پله برقی حرکت می کنم، همانطور که پله ها در حال حرکت اند، در ستون مقابل، چشمم به نوشته هایی می افتد که در این 12 سال ندیده بودم، چطور ممکن است! بارها از این مسیر عبور کردم، روی ستون ها نوشته شده سکوی شماره 1، سکوی شماره2 ، باید اعتراف کنم در تمام این سالها که از ایستگاه گلشهر به مقاصد متفاوت رفته ام، نمی دانستم کدام سکو شماره 1 می باشد، و شاید چون مسیر درست خودم را یاد گرفته بودم دیگر اهمیتی نداشت.
چرا هرگز آن نوشته ها به چشمم نیامده بودند؟ به نظرم در جای مناسبی نوشته نشده بودند، زیادی از حد بالا بودند، آنقدر جذاب نبودند که چشم ها را به خود خیره کنند. وقتی روی صندلی ها منتظر آمدن قطار نشسته بودم، ناگهان تصویری در سمت مقابل توجه ام را به خود جلب کرد. بنری بسیار بزرگ با شکلی از یک استخوان که در حال پر شدن با شیر بود، چقدر جالب پیامش را انتقال می داد. اما چه چیزی باعث می شود که بعضی ها در نظر ما می درخشند و می توانند حتی لحضه ای ذهن ما را درگیر خود کنند اما برخی دیگر با وجود اینکه هر روز در مسیر رفت و آمدمان هستند حتی به چشممان هم نیایند.
این موضوع دقیقا من را به یاد تبلیغات موثر می اندازد، شاید اولین نکته ای که در خصوص نوشته های سکو به ذهنم آمد جای بسیار نامناسب آن بود، چه کسی آنجا را انتخاب کرده است؟ چه پارامترهایی را برای این کار در نظر گرفته است؟ آیا مهم هست که فردی که آنها را طراحی و یا نصب می کند در این خصوص دانشی داشته باشد؟ به نظرم من جواب قطعا بله است.
ایستگاه امروز ما شبیه به دنیای تبلیغات و کسب و کار می باشد، در این دنیا برای اینکه خود را معرفی کنید باید اول به خوبی بتوانید دیده شوید. اغلب افراد در هنگام پایین آمدن از پله ها به بالای سرشان چشم نمی دوزند! شاید جای درست آن نوشته ها در ایستگاه، در پایین ستون روبه ور بود، کنار بنر حرکت قطارها، دقیقا جایی که پله ها تمام می شدند، و مشتریان فراوانی نیز به سبب حضور بنر دارد. پس اینکه کجا قرار می گیرید در دیده شدن شما بسیار موثر است.
چرا بیشتر کسب وکارها در تبلیغات خود ناکام هستندو یا بهتر بگویم چرا بیشتر آنها دیده نمی شوند؟ درست است که نمی توان از اهمیت جایی که محصول خود را عرضه می کنید چشم پوشی کرد، اما باید بدانید که این تمام داستان نیست. برمی گردم به نوشته های بالای ستون در آنجا هم مشکل فقط جای نامناسب نبود، طرح و رنگ نوشته ها هم به گونه ای جذاب انتخاب نشده بودند، تصاویر، رنگ ها و طراحی در تبلیغات شما نقش اساسی بازی می کند، استخوانی که در حال پر شدن با شیر است یک تصویر روشن، جذاب و گیرا دارد که در نگاه اول نحوه ریخته شدن شیر در نیمه استخوان باعث مکث شما بر روی تصویر می شود و همین برای دنبال کردن ادامه مطلب کافی است.
اشتباهی که شاید اکثر کسب و کارها برای تبلیغات خود انجام می دهند، سپردن کار به کسی است که دانشی در این حوزه ندارد و صرفا فقط طراح خوبی است! اما باید بدانید که زیبایی بخشی از این پازل را تکمیل می کند و شما برای بررسی جنبه های مهم بازاریابی در تبلیغ خود نیاز به راهنمایی فردی کاردان و متخصص دارید که پیش تر این مسیر را طی کرده باشد.
اگر در ایستگاه داستان ما نیز همچین فردی حضور داشت قطعا برای انتخاب محل نصب نوشته ها ابتدا فضا را کامل ارزیابی می کرد و در انتها بهترین نقطه برای دیده شدن را پیدا می کرد. و از طرفی دیگر تابلوئی را طراحی می کرد که آنقدر چشم نواز باشد که ناخودآگاه به سبب طرح و رنگش نظرها را به خود جلب کند.
در کنار این موارد باید بتوانید مفهوم خود را به آسانی به مخاطبین انتقال دهید، هر چقدر پیام شما کالری بیشتری از افراد بسوزاند آنها کمتر به تبیلیغ شما می پردازند، در مورد تبلیغ شیر مذکور با یک نگاه متوجه می شوید که اگر شیر نخورید دچار پوکی استخوان می شوید.
در دنیای ایستگاه اما شاید برای ساده کردن مفاهیم از تنوع رنگها استفاده کنند، احتمالا همه شما در هنگام یافتن مقصد مورد نظرتان بر روی نقشه های خطوط مترو با آن مواجه شده باشید.
اما شاید یه گام بسیار مهم در موفقیت در این حوزه شناخت درست از مخاطبین هدفتان باشد، در داستان ما مخاطبین همان مسافرانی هستند که با عجله و فکرهایی درگیر برای رسیدن به مقصد مورد نظرشان در تکاپو هستند، پس آنقدر وقت ندارند که در هنگام طی کردن پله ها به بالای سر خود دقت کنند، در نتیجه محل نصب باید به آسانی قابل رویت باشد. شما چه میزان از مخاطب خود شناخت دارید؟ دغدغه ها و مشکلات او را می شناسید؟ تنها با این شناخت شما می توانید پیام و محصول درست را طراحی کنید.
در کنار این گام ها باید کاری کنید که در ذهن مخاطب خود ثبت شوید، تبلیغی با نام بابا قوری سال های پیش از تلوزیون پخش می شد، این تبلیغ به سبب موزیکال بودن و شخصیت هایی جذابی که برای ارسال پیام داشت کاملا در ذهن من باقی مانده است و می توان از آن به عنوان یک تبلیغ موثر نام برد، در این خصوص می توانم بگویم تصویر تبلیغ شیر در ایستگاه هم آنقدری موثر عمل کرده است که شکلش در ذهنم باقی بماند و یا تابلو اطلاعات باید شکلش انقدر خاص باشد که با یکبار دیدن در ذهنمان جا باز کند.
اما چرا داستان سکوی شماره یک برای پرداختن به این موضوع انتخاب شد؟ دلیل اصلی آن این است که شاید دیده شدن به تنهایی ما را به هدف نرساند، اما برای اینکه بتوانیم در ابتدای مسیر قرار بگیریم نیاز داریم که اول دیده شویم، قرار گیری یک تابلو در جای مناسب می تواند افراد زیادی را از سردرگمی نجات دهد همانطور که تبلیغ جذاب شما می تواند با انتقال درست پیامش به مخاطبین، پاسخی به یک از سوالاتشان باشد.