۴/۱/۱۴۰۰
حب، محبت، عشق ، دوستی، رابطه دوستانه ، واژههایی آشنا برای گوش همه، حتی آن خموده های دچار انحطاط فکری شده.
از کسانی خوشمان می آید ، همه ما اینگونه هستیم چون مجبوریم، کسی نباشد تنها می شویم تنها شویم میمیریم و این فقط به خاطر اعتیاد ما به دریافت بازخورد است. عکس العمل ، واکنش این قانون همیشگی.
اما درد اینجاست که زمانی می شود از کسی خیلی خوشت بیاید و او از تو متنفر باشد و زمانی می رسد که تو از کسی متنفر باشی و او دیوانه وار تو را بپرستد.
ما دقیقاً آن زمانی که عشق به هم نوع را نادیده میگیریم ظالم ترین فرد روی زمین می شویم. خودمان نمی فهمیم که با زندگی طرف مقابل چه میکنیم ، چند ساعت از زمان او را معطوف به خود میکنیم و نمی دانیم که آخر، باعث پوچی می شویم. که پوچی راهی ندارد جز به خاک افتادن و ذره ذره مردن.
کمی تر مهربان بودن همه ما را از نو می سازد.