محمد فیضی·۴ ماه پیشدمی با خود نشینکتاب برادران کارامازوف را از برادری که ارمغان دانشگاه بود قرض گرفتهام و این روزها مشغول خواندن آن هستم. جسته گریخته در قسمتهایی از کتاب ب…
محمد فیضی·۴ ماه پیشعمل اخلاقی در فیلمداستانگویی اخلاقی در سینما در بطن تناقضها متولد میشود. دوربین هرقدر مخاطب را به سوژه ضد اخلاقش نزدیک کند همانقدر، بیان سینمایی دارد. نم…
محمد فیضی·۵ ماه پیشقدرت در انیمهنمیتوان انیمه دید و به بحث قدرت توجهی نکرد. سبب نوشتن این متن توجهی ویژه قدرت است.
محمد فیضی·۴ سال پیشگرگِ درون و گوسفندِ بیرون۱۰/۱/۱۴۰۰دخترک داشت در حیاط بازی می کرد. بازی گرگ ها و بره ها. تعجب کردم که این بازی را چگونه دارد انجام می دهد یعنی هم خودش گرگ است و هم ب…
محمد فیضی·۴ سال پیشفقر ، ظلم، هدیه و باز هم ظلم۵/۱/۱۴۰۰مثل همیشه درست سر ساعت ۹ شب زباله ها را در زباله دانی سر کوچه انداخت با آن لباس های خانگی اش که البته از الیاف فلان و پارچه بهمان ت…